- آوخ، هنوز زخمیام و رنج میبرم
- گفته بودی که بیائی، غمم از دل برود
- وقتی نگاهم می کنی
- زندگی جنبش جاری شدن است
- پر میکشم از پنجره ی خواب تو تا تو
- مپرس از مــن چرا در پیله ی مهرِ تــو محبوسم
- یک دقیقه زل زدن در چشمٖ زیبایِ تو چند ؟
- ای مونس روزگار چونی بی من
- نھ مرا خواب بھ چشم و نھ مرا دل در دســت
- بر لبانم سایه ای از پرسشی مرموز
- عجب صبری خدا دارد
- هرچه ای بانو دل من ساده است
- عجب عجب که برون آمدی به ...
- منگر به هر گدایی که تو خاص از آن مایی ...
- ﻧﮑﻨﺪ ﭘﻨﺠﺮﻩ ﺍﻱ ﭘﺸﺖ ﺻﻠﻴﺒﻢ ﺑﺎﺷﺪ
- ای گوشت و مرغ خدا نگهدار
- وقتی زمین ناز تو را در آسمان ها می کشید
- باران که شدى مپرس ، این خانه کیست
- هرکه از جان گذرد بگذرد از بیشه ما
- وقتی ميان همهمه ها بی صدا شدی
- عاشقی با اینکه تنها غم نشانم داده است
- جایــے در ایــטּ ڪره ے خاڪے . ..
- شیوهی شهرآشوبی
- اگر یه روزی خواستید بزرگی کسی را اندازه بگیرید؛
- زیبایی
- اندازهی عصری زمستانی دلم تنگ است
- دلتنگم و دیدار تو درمان منست
- او نشسته در نظر...
- یک جان چه بود صد جان منی
- چه دانستم...
- تنم تابوت غمگینی که جانم را نمیفهمد
- یکسره خواب می شوم ، باز مقابلم تویی
- در من بدمی من زنده شوم یک جان چه بود، صد جان منی…
- امروز همه تویی و فردا همه تو
- ما بر در عشق حلقه کوبان
- عشق دریاییست قعرش ناپدید
- دنیا چو شب و تو آفتابی ...
- دویی از خودبرون کردم، یکی دیدم دو عالم را...
- رفیق راهی و از نیمه راه می گویی
- از آن یوسف که در بازار می دیدی حراجش را
- دیگر جنون به هیچ سری سر نمی زند
- چقدر یوسف مصری به چاه کرده خدا
- پس از این گوش ِ فلڪ نشنود افغان ِ ڪسے
- دلا دیشب چه می کردی تو در کوی حبیب من!؟
- بی تو متروکه و بی رهگذرست کلبه من...
- او ملک است یا بشر؟
- تیغ بُرّان گر به دستت داد چرخ روزگار...
- برایت سیب میچینم
- گمانم عاشقی هم مثل من خون جگر خورده
- با تو خوشبختترین عاشق تاریخ منم ای که آغوش پُر از زندگیات شد وطنم...
- چه گناهی؟
- ﻣﻦ ﺧﻨﺪﻩ ﺯﻧﻢ ﺑﺮ ﻏﻢ، ﻏﻢ ﺧﻨﺪﻩ ﮐﻨﺪ ﺑﺮ ﻣﻦ
- یاد تو افتادن اتفاق هر صبح من است...!
- برایت چای آوردم کمی فوتش کنی خوب است هوس کردم بسوزانی ...
- با یافتن چشم تو آرام گرفتم
- ﺩﻭﻫﺰﺍﺭ ﻣﻠﮏ ﺑﺨﺸﺪ ، ﺷﻪ ﻋﺸﻖ ﻫﺮﺯﻣﺎﻧﯽ ﻣﻦ ﺍﺯ ﺍﻭ ﺑﺠﺰ ﺟﻤﺎﻟﺶ ، ﻃﻤﻌﯽ ﺩﮔﺮ ﻧﺪﺍﺭﻡ
- مستی هر نگاه تو، بِه زِ شراب و جامِ مِی
- سال ها پرسیدم از خود کیستم؟ آتشم، شوقم، شرارم، چیستم؟
- دامی ست که باید بکشاند به گناهم
- به هر دلبستنم عمری پشیمانی بدهکارم
- تا بداناد شب ما به چه سان میگذرد...
- شادمان گفتی از آن عاشق تنها چه خبر
- زنده ام بی تو همین قدر که دارم نفسی
- دست ما کوتاه و دستان شما در دست دوست
- مرا تو راحت جانی و من تو را نــگران
- عـاشقـم برنـامِ جـان آرامِ «تو
- چشمی اگر به سیب و به حوا نداشتم
- چون است حال بستان ای باد نو بهاری
- خیال روی تو در هر طریق همره ماست
- یاد گرفته ام بسی!!!
- با مدعی مگویید اسرار عشق و مستی تا بی خبر بمیرد در درد خود پرستی
- نمی گویم به این دیوانه بازیهایم عادت کن
- با منِ دردآشنا، ناآشنایی بیش از این؟
- زندگی زیباست ای زیبا پسند زنده اندیشان به زیبایی رسند
- شب ز نور ماه روی خویش را بیند سپید من شبم؛ تو ماه من؛ در آسمان بی من مرو!
- دلا، نزد کسی بنشین که او از دل خبر دارد
- گفت اکنون چون منی ای من درآ
- فرقی نمی کند چه برایم نوشته دوست
- ای كه گفتی دين ندارم، لااقل آزادهام
- نوروز بمانید که ایّام شمایید! آغاز شمایید و سرانجام شمایید!
- گر تو گرفتارم کنی من با گرفتاری خوشم
- آنکه بی باده کند جان مرا مست کجاست...
- شعر
- ماییم مست و سرگران... فارغ زِ کارِ دیگران
- عشق را روز قیامت آتش و دودی بود
- ای انکه طبیب دردهای مایی...
- ﻣﺴﺘﯽ ﻧﻤﺎ، ﺩﻝ ﺭﺍ ﺑﺸﻮﺭﺍﻥ ﻭ ﺑﺮﻭ
- اکنون چون منی ای من درآ نیست گنجایی دو من را در سرا
- گرچه با تقدیر ناچار از مدارا کردنم
- نام من عشق است آیا میشناسیدم؟
- شعر غمگین عاشقانه...
- روشنیِ روز تویی، شادیِ غم سوز تویی
- هم بسوزی هم بسازی هم بتابی
- حضرت عشق! بفرما که دلم خانه توست
- غزلیات زیبا و عاشقانه شهریار
- هرچند حیا میکند از بوسه ما دوست
- دوبیتی های عاشقانه
- ﺩﺭ ﻗﻔﺲِ ! " ﺧﯿــﺎﻝ ﺗﻮ " ...
- ﺍﯾﻦ ﺟﻬﺎﻥ ﺑﺎ ﺗﻮ ﺧﻮﺵ ﺍﺳﺖ...
- ﺳﯿﺮ ﻧﻤﯽﺷﻮﻡ ﺯ ﺗﻮ ...
- چون شعله در دستان دشت پنبه گیرم
- زود روان روان شود .... در پی ٺـــــو روان من
- دوست يعني مثل جان و در تني
- صبح است ز خرمی جهان میخندد هر قطره به بحر بیکران میخندد
- در روزَنِ دلم نظری کن چو آفتاب، تا آسمان نگوید...
- گلچینی از اشعار غمگین تنهایی...
- دلتنگ یعنی سیب سرخ خانه ات بودم
- مرا دیدی و خندیدی و چرخیدی و رقصیدی
- بهترین اشعار شهریار
- از این به بعد من از دوست، شَر نخواهم دید
- اردیبهشت بی تو برایم جهنم است
- امشب دوباره آمده ام ، باز هم سلام
- شعله دارم میکشم در تب، نمی فهمی چرا؟
- اشعار بارانی ...
- در قضاوت همه حق را به تو دادند ولی نکته اینجاست...
- گر نداری دانش ترکیب رنگ بین گلها، زشت یا زیبا مکن...
- ﺭﻳﺨﺖ ﺑﺮ ﻣﻦ ﻗﻄﺮﻩﺍﻱ ﺍﺯ ﻧﺎﺯ ﺩﻭست ﺟﺰﺀ ﺟﺰﺀ ﻫﺴﺘﻲﺍﻡ ﺑﻲﺗﺎﺏ ﺍﻭﺳﺖ ...
- درد می داند چگونه وارد قلبم شود می زند در بعد با لحن تو می گوید منم
- نظم اعداد به هم ریخته از رفتن....
- از قهوه اما تلخ تر، اقبال من بود
- ای دل ساده که در خاطرههایت ماندی
- به هر دل بستنم عمری پشیمانی بدهکارم
- مطلب طاعت و پیمان و صلاح از من مست
- شکفته شد گل حمرا و گشت بلبل مست
- زلف آشفته و خوی کرده و خندان لب و مست
- در دیر مغان آمد یارم قدحی در دست
- به جان خواجه و حق قدیم و عهد درست
- ما را ز خیال تو چه پروای شراب است
- زلفت هزار دل به یکی تار مو ببست
- برای شادی روحم… کمی غــزل، لطفاً
- گفتم ای سلطان خوبان رحم کن بر این غریب
- ای شاهد قدسی که کشد بند نقابت
- خیال روی تو در هر طریق همره ماست
- خمی که ابروی شوخ تو در کمان انداخت
- ساقیا آمدن عید مبارک بادت
- سینه از آتش دل در غم جانانه بسوخت
- چو بشنوی سخن اهل دل مگو که خطاست
- ای نسیم سحر آرامگه یار کجاست
- روزه یک سو شد و عید آمد و دلها برخاست
- گاهی چه شود گر بشود فاصلهها کم
- شعرهای زیبای و خواندنی اندیشه فولادوند
- دلتنگم .
- نگفتیم چرا ؟
- گرچه مسجد را گروهی باتجمل ساختند
- این سحر با صدها دعا باطل نخواهد شد
- بردار زخمهای مرا مرهمی بیار
- زمان زندگی کوتاه
- هوای دلم که ابری باشد
- من از نهایت صبر خودم خبر دارم
- در دلم این روزها چیزی بجز آشوب نیست
- آنکه بخشی از وجود ماست هم ما را نخواست
- برای تو که نیستی
- آی چوپان جوان خسته نباشی بنواز
- دل شکسته
- غریبانه
- هراس
- بی وفایی
- تیشه فرهاد
- آه اگر دوران شیرین وفا خواهد گذشت
- فرگشت
- پیروزی واقعی
- شهر ما از روز اغازش سر و سامان نداشت
- دست بردار ، برو ! پرسه نزن دور و برم
- آه اگر دوران شیرین وفا خواهد گذشت
- میریزد از این غم عرق شرم ز رویم
- پس از یک عمر بیتابی خوشا در پیله افسردن
- هرچه گفتم آبرویم را نریزی جان من !
- ﺑـﯽ ﺍﻋـﺘﻨﺎ ﺑﻪ ﺍﯾﻨـﻜﻪ براﯾﺖ ﺩﻟــﻢ ﮔﺮﻓﺖ
- گفته بودم می روی دیدی عزیزم آخرش !
- گریه های تلخ او با ادعایش جور نیست
- مثل آن خوابی که حتی قابل توضیح نیست
- امشب که خون از بیت بیتِ شعر من جاریست
- بوسیدمت که ببینم چه میشود
- منم و دغدغه و دلهرهء ما نشدن
- هرچه گفتم آبرویم را نریزی جان من !
- مجموعه عکس نوشته های شعر
- گله ی یار دل آزار . وحشی بافقی
- نگاه کن ببین حال من ناخوشه ….
- زندگی با سختگیریهای خود خواهد گذشت
- ای اشک، آهسته بریز که غم زیاد است ...
- پیرم و گاهی دلم یاد جوانی می کند
- من گرفتار شبم در پی ماه آمده ام
- اشعار زیبا درباره گل
- کویرم در آغوش باد و غبار
- تا کنون دیوانه وار اسم کسی بوسیده ای
- به تب و لرز تلخِ تنهایی، به سکوتی که نیست عادت کن
- آسمان با وسعتش ارزانی گنجشک ها
- اشعار سعدی شیرازی
- چه می خواهی ازین خاموشی سرد ؟
- ما که باشیم، که ما را دهد آغوش تو دست؟
- نمی دانم سرانجام دل بی آرزویم چیست
- عصر تابستان
- تو مرا جان و جهانی چه کنم ....
- شب به هم درشکند زلف چلیپائی را
- زمستان پوستین افزود بر تن کدخدایان را
- بیداد رفت لاله بر باد رفته را
- به چشمک اینهمه مژگان به هم مزن یارا
- سنین عمر به هفتاد میرسد ما را
- که به ماسوا فکندی همه سایه هما را
- گذار آرد مه من گاهگاه از اشتباه اینجا
- یکی را کرم بود و قوت نبود
- ای نسیم سحر آرامگه یار کجاست
- سینه از آتش دل در غم جانانه بسوخت
- خمی که ابروی شوخ تو در کمان انداخت
- ای شاهد قدسی که کشد بند نقابت
- ساقی به نور باده برافروز جام ما
- گفتم ای سلطان خوبان رحم کن بر این غریب
- ای فروغ ماه حسن از روی رخشان شما
- میدمد صبح و کله بست سحاب
- یاد گرفته ام بسی!!!
- ای ساربان اهسته رو...
- چترها در شُرشُر دلگير باران میرود بالا
- مائیم که بی قماش و بی سیم خوشیم
- همه شب با دل "دیوانه "خود در حرفم ...
- ناگهان باران گرفت....
- دورم و دورم از آن شب که مرا خوابی بود
- گر جانِ نازنینش ، در پای ریزی ای دل .....
- بس بگردید و بگردد روزگار
- ای در دل من میل و تمنا همه تو واندر سر من مایه ...
- می توانی بروی قصه و رویا بشوی
- هفت سال پیش ، روی بغض هایم پا گذاشت
- شعر زیبای دو کاج (نسخه قدیم و جدید)
- خو کن به قایقت که به ساحل نمی رسیم....
- عشق یعنی چون خورشید تابیدن بر شب ....
- قهر و ناز تو به صد جان و جهان می ارزد
- الهی مرا آن ده...... که مر آن به.......
- کفر با پیراهن زهد و ریا برگشته است
- از بد و نیک جهان جای شکایت هست و نیست
- همه شب با دل "دیوانه "خود در حرفم چه کنم...
- دل که بعد از دیدنت دیگر به جایش بند نیست
- به دریا دل بزن تا بگذری از موج رسوایی
- من "مولوی ام" ، "شمس" اگر جلوه نمایی..
- او سرسپرده می خواست من دل سپرده بودم
- صد تلخ چشیدیم زهر بی مزه صائب تلخی به حریفان نچشاندیم و گذشتیم
- قیمت دل کندنت کم نیست اما غم نخور...
- خسته ام جز تو دگر از همه چیز و همه کس
- افتـــاده به حوض دلـــم آن ماهـــیِ....
- بـــایـــכ از بهــتــریـــטּ כﯠســـت تـــرســـیــכ!
- غـــرقـــش کنــــــــــҐ هـــر ڪــﮧ را از حــــَـכَش گـــذشـــتـــــ ..!!!
- پیچیده ای به روزهای من ،
- من از هـــوای بی تو بودن مـــی ترسم
- زلفت هزار دل به یکی تار مو ببست
- مطلب طاعت و پیمان و صلاح از من مست
- شکفته شد گل حمرا و گشت بلبل مست
- زلف آشفته و خوی کرده و خندان لب و مست
- در دیر مغان آمد یارم قدحی در دست
- ما را ز خیال تو چه پروای شراب است
- به جان خواجه و حق قدیم و عهد درست
- ماهت نتوان خواند بدین صورت و گفتار
- چقدر زیباست کسی رایاد کنیم...