PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : شعر



صفحه ها : 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 [13] 14

  1. دریای هستی من
  2. ساقی بده پیمانه ای ،زان می که بی خویشم کند
  3. ای ڪه ڪَفتی انتظار ،
  4. خلـوتی داریم ،،
  5. تویی آن آسمان صاف و روشن
  6. گمشده....
  7. چون همسفر عشق شدی مرد سفر باش
  8. بگذار ، که بر شاخه این صبح دلاویز بنشینم
  9. اینجا تن بی جان بیا، زین جا سراپا جان برو
  10. کشتی طوفان زده سرزد به ساحل های دور
  11. حرفی بزن ، بهانه ی بی انتها
  12. به دنبال تاج کاغذی...
  13. 🖤نیمه گمگشته ات را دیر پیدا میکنی🖤
  14. برخاستن از جان و جهان مشکل نیست مشکل...
  15. گر طالبِ راهی بیا ، ور در پی آهی برو
  16. شیشه می‌خواست دل فرستادم
  17. روز و شب با خودت نرو هی ور
  18. خواب من و قرار من بی‌ تو به سر نمی‌شود...
  19. شب همه بی‌تو کار من، شکوه به ماه کردن است
  20. روز ستاره تا سحر، تیره به‌آه کردن است
  21. زندگی دست از سرم بردار، خیلی خسته ام
  22. به هر دل بستنم عمری پشیمانی بدهکارم
  23. هر موج که میزند دل از خون ای دل
  24. ای عشوه فروش با خریدار بساز
  25. دیر آمده‌ای مرو شتابان ای رفتن تو چو رفتن جان..
  26. نظم اعداد به هم ریخته از رفتن تو یک نفر رفته ولی....
  27. شعله دارم میکشم در تب، نمی فهمی چرا؟
  28. چه زیبا گفت "مولانا
  29. غزل بردار لب تر کن بنوش از شربت شعرم
  30. حکایت
  31. چند شعر کوتاه.
  32. نمی داند دل تنها میان جمع هم تنهاست
  33. باران که شدی.............
  34. باران! تو که .........
  35. خدا...
  36. شعر زیبا
  37. شعر
  38. رازی است مرا...........
  39. زاهد بود ترانه گویم کردی
  40. آری باید سرود
  41. امام راحل(ره)
  42. سنت نانوشته
  43. خستگی از درس
  44. بی زاری از زهد ریایی
  45. هیچ چیز ارزان نیست
  46. شعر زیبا
  47. تو شب یلدای منی ..
  48. اگر خواهی که یک همدم گزینی
  49. اول ماه است و نان در سفره نیست
  50. .
  51. شب یلدا
  52. اخرین روز خزان هم ...
  53. قرن ما ....
  54. شبی هست که نیست
  55. وای بر یوسف اگر ناز زلیخا بکشد
  56. بانگ جرس
  57. من نگویم که مرا از قفس آزاد کنید
  58. جامی
  59. چیست دین برخاستن از روی خاک
  60. یکى زبان و دو گوش است اهل معنى را
  61. کاش آن کس که به تو حق قضاوت می داد
  62. گفت در چشمان من غرق تماشایی چقدر
  63. دوستی با هر که کردم خصم ....
  64. برگ میریزد ولی پاییز نیست
  65. ابر امدو بر سر سبزه گریست
  66. نفس نمیکشد زمین...
  67. نفس تنگ شده باز....
  68. امدم سر بزنم شعر بخوانم بروم
  69. اهل دل دل مینوازد
  70. من اگر مست می و....
  71. چون خیال تو در اید به دلم
  72. بگو به باد....
  73. کاین غصه هم سر اید
  74. هر چند بهشت صد کرامت دارد
  75. تو که باشی به دلم ....
  76. هر کجای این جهاندست بگذارم تویی
  77. تو خودت شعر دل انگیز منی
  78. شعرخوانی حاج کاظم
  79. شهیدان صبحدم
  80. نفهمیدی پریشانم از این چشمان پژمرده ؟
  81. تنگ آب از روزهای قبل خالی تر شده است
  82. اگر درمان تویی دردم فزون باد
  83. تو مرا جان بقایی
  84. دف بزن ول وله کن شعر بخوان ....
  85. هر نسیمی که نصیب از گل و باران ببرد
  86. میزند بَرﻫﻢ جهاﻥ را هر ﮐﻪ ﯾﮏ ﺩﻝ بشکند..!
  87. آنچنان جای گرفتی... تو به چشم و دلِ من...
  88. چو مست چشم تو نبود شراب را چه طرب
  89. حلقه‌های موج بینم نقش گیسویی کشم
  90. زندگی آن شعری است که عزیزی نوشته است ....
  91. در آغوش این سکوت حزین هنوز ...
  92. ڪَــل اگر خار نداشت ...
  93. به یزدان اگرما خردداشتیم ...
  94. ناز کُنی، نَظر کُنی، قَهر کُنی، ستم کُنی گر که....
  95. دانی که چرا دار مکافات شدیم...
  96. امان از داستان عشق و فرجام غم‌آلودش
  97. تو مگو همه به جنگند و ز صلحِ من چه آید
  98. مست شوقم . . . مست عشقم . . . مست دوست...
  99. گفتم این عدل نباشد که دلم ریش شود گف
  100. ‌ بی ‌تو هستم چون زمستان خلق از من در عذاب ...
  101. جان و جهان! دوش کجا بوده‌ای
  102. از قناعت هیچکس بی جان نشد
  103. مـن همه در حکـم توام ...
  104. تو چدانے که شبِ سوختـگان چون گذرد؟
  105. مادرم روزت خجسته باد
  106. گفتی تویی دُردانه‌ام؛
  107. سحرم روی چو ماهت شب من زلف سیاهت ...
  108. هر که تشویش سر زلف پریشان تو دید
  109. عشق از نظر مولانا
  110. مست آن دلبر که عالم مست اوست م
  111. دلبر جانان من برده دل و جان من ب
  112. نشود فاش کسی آنچه میان من و تست
  113. تا کی به تمنای وصال تو یگانه
  114. مباش آرام حتی گر نشان از گردبادی نیست
  115. سالها پرسیدم از خود کیستم؟
  116. در این خاک در این مزرعه ی پاک ....
  117. دوست همان به که بلا کش بود
  118. دانی که چرا دار مکافات شدیم؟
  119. بس که آن لبخند سِحر دلفریبی ساخته است
  120. بهاری پراز ارغوان
  121. دل نهـادن بر پشیـمـانی چه سود
  122. هرگز به باغ دهر گیائی وفا نکرد
  123. قطره ای آبم ز چشمی اشکبار افتاده ام
  124. كشيده عشق در زنجير جان ناشكيبا را
  125. روز یعنی....
  126. ﺑﯽ ﺧﺒﺮ ﻣﯽ ﺭﻭﻡ ﻭ ﺑﯽ ﺧﺒﺮﯼ ﺗﻮﻫﯿﻦ ﻧﯿﺴﺖ
  127. من روز خویش را...
  128. انجاکه سرود است و سرور است
  129. تو نیستی که ببینی
  130. نوروز منی تو
  131. مهر پاییز کجا بود در این شهر شلوغ
  132. از چهره افروخته گل زا مشکن
  133. همه با یاد تو شاعر شده اند اما...
  134. ﭘﺮﻭﺍﺯ ﮐﻦ ﺍﻣﺸﺐ ﮐﻪ ﭘﺮﯼ ﻫﺴﺖ ﻭ ﭘﺮﯼ ﻧﯿﺴﺖ
  135. ﺍﻣﺸﺐ ﻣﻨﻢ . . . ﻣﻬﻤﺎﻥِ ﺗﻮ . . .
  136. ﺩﺭ ﻗﻔﺲِ ! " ﺧﯿــﺎﻝ ﺗﻮ "
  137. ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﻋﻤﺮﯼ ﮐﻪ می دﺍنی ﻓﻘﻂ ﭼﻨﺪﯼ ﺗﻮ ﻣﻬﻤﺎنی!
  138. ﺳﻪ ﺑﯿﺖ، ﺳﻪ ﻧﮕﺎﻩ، ﺳﻪ ﺑﺮﺩﺍﺷﺖ
  139. ﺳﯿﺮ ﻧﻤﯽﺷﻮﻡ ﺯ ﺗﻮ ،ﻧﯿﺴﺖ ﺟﺰ ﺍﯾﻦ ﮔﻨﺎﻩ ﻣﻦ،،،
  140. ﺗﻮ ﮐﺠﺎ ﺭﻓﺘﻪ ﺍﯼ ﺍﻣﺸﺐ ﮐﻪ ﻣﻦ ﺍﺯ ﯾﺎﺩ ﺗﻮ ﻣﺴﺘﻢ !
  141. ﮔﺮﻓﺘﻢ جام ﺩﺭ ﺩﺳﺘﻢ .. ﺑﮕﻔﺘﻢ :
  142. ﺑﻪ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﺧﺪﺍ ﻧﮕﺮﺩ ؛
  143. ﻣﯽ ﮔﺬﺍﺭﻡ ﺗﺎ ﺳﺮﻡ ﺭﺍ ﺭﻭﯼ ﺁﻥ....
  144. ﻫﻤﭽﻨﺎﻥ ﺷﯿﺮﯾﻦ ﺯﺑﺎﻥ ﻭ ﺩﻟﺮﺑﺎ ﺧـﻮﺍﻫﻢ ﺗﻮ ﺭﺍ
  145. دست و دل ما هرچه تهی‌تر خوشتر
  146. تا شقایق هست زندگی باید کرد
  147. خدا گر پرده بردارد ز روی کار ادمها....
  148. من به امار زمین مشکوکم...
  149. نه تو می مانی و نه اندوه
  150. عجب صبری خدا دارد...
  151. به طواف کعبه رفتم به حرم رهم ندادند
  152. تا کی به تمنای وصال تو یگانه
  153. هر در که زنم صاحب آن خانه تویی تو
  154. کاش بر ساحل رودی خاموش....
  155. ما که رقصیدیم به هر سازی زدی ای روزگار
  156. من بودم و دوش آن بُت بنده نواز
  157. دلم آشفته آن مایه ناز است هنوز
  158. ‌شب به سحر نمیرسد ، گر نکنم خیال تو....
  159. از سر زلف تو پیداست که پیمان شکنی
  160. ﺑﻪ ﮐﺠﺎﯼ ﺍﯾﻦ ﺷﺐ ﺗﯿﺮﻩ ﺑﯿﺎﻭﯾﺰﻡ ﻗﺒﺎ ﯼ ﮊﻧﺪﻩ ﯼ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ،
  161. ﺍﯼ ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﺭﻭﯾﺎﯼ ﻣﻦ ﻫﺮﻟﺤﻈﻪ ﯾﺎﺩﺕ ﻣﯽ ﮐﻨﻢ
  162. ﺣﺎﻝ ﻣﻦ ﺧﻮﺏ ﺍﺳﺖ ﺍﻣﺎ ﺑﺎ ﺗﻮ ﺑﻬﺘﺮ ﻣﯽ ﺷﻮﻡ
  163. ﺯﯾﺒﺎ ﻫﻮﺍﯼ ﺣﻮﺻﻠﻪ ﺍﺑﺮﯼ ﺍﺳﺖ
  164. جانب و دلی ای دل و جانم ...
  165. از خواب چو بر خیزم اولتو ...
  166. او ست نشسته در نظر...
  167. همه خفتند و من....
  168. اندر دل من..
  169. آنچه گفتند و سرودند تو آنی !!
  170. حقیقت نه به رنگ است و نه بو
  171. به تو آهسته و سر بسته و در پرده بگویم
  172. سلام زیبا
  173. ﺑﻪ ﺗﻮ ﺳﻮﮔﻨﺪ ، ﺑﻪ ﺭﺍﺯ ﮔﻞ ﺳﺮﺥ
  174. به تو سوگند گر این راز شنیدی و...
  175. در دهکده ی ما خبر از بوی ریا نیست /
  176. جانم آن لحظه که غمگین تو....
  177. نفسم میگیرد؛ که "هوا" هم اینجا، زندانی‌ست..! [هوشنگ ابتهاج
  178. ارغوان، شاخه ی هم خون جدا مانده ی من
  179. اگر به خانه من آمدی برای من ای مهربان ...
  180. من از نهایت شب حرف میزنم..
  181. خواهر که داشته باشی....
  182. برای خانه ی همسایه ات هم چراغ آرزو کن،...
  183. از دل خسته ی من گر خبری می گیری....
  184. گفتم ای فال فروش این بسته ی...
  185. خبرت هست که از خوبی خود
  186. فارغی از قدر جوانی که چیست
  187. شعر هوشنگ ابتهاج برای شهریار و پاسخ شهریار به ایشان
  188. باز آی دلبرا که دلم بی قرار تست
  189. کنون که صاحب مژگان شوخ و چشم سیاهی
  190. جانی و دلی ای ...
  191. می شود خواهشی از خاطره هایت بکنم؟
  192. هر زمان می بینمت قلبم پریشان می شود
  193. من اگر برخیزم تو اگر برخیزی
  194. در پناهت برگ و بار من شکفت
  195. دیدار تو گر صبح ابد هم دهدم دست
  196. 99/9/9
  197. مثنوی هفتاد "من" مولوی :
  198. دل شبی دور از خیالش سر نکرد
  199. نازنین آمد و دستی به دل ما زد و رفت
  200. از آن شادم
  201. یکی دیوانه ای آتش بر افروخت ..!
  202. گاهی میانِ خلوتِ جمع،
  203. روز خویش را با آفتاب روی تو....
  204. ناگهان خوابی مرا خواهد ربود
  205. آمدم با حکمِ جلبِ چشمِ اوباشت عزیز
  206. مست آمدم ای پیر که مستانه بمیرم *
  207. وقتی غزل گویم برایت دلنشین اس
  208. از باد مرا بوی تو آمد امروز شکرانه ی...
  209. این یک دو سه روز نوبت عمر گذشت
  210. تیغ بران گر بدستت داد چرخ روزگار
  211. از خواب چو بر خیزم...
  212. ای عجب خوب دو دیوانه بهم ساخته اند؛ ...
  213. بوی باران،بوی سبزه،بوی خاک
  214. دو قدم مانده که پاییز به یغما برود
  215. آنقدر دیر آمدی تا عاقبت پاییز شد
  216. ای فلک بی من مگرد و ای قمر بی من متاب
  217. ای قـوم بــه حج رفتـه کجایید کجایید
  218. سیر نمیشوم زتو نیست جر این ...
  219. بیرون زتو نیست هر چه...
  220. خلق را تقلیدشان بر باد داد
  221. موی بشکافی به عیب دیگران چو به عیب خود رسی کوری از ان
  222. باران که شدی پیاله ها رو نشمار
  223. ظاهراً هرچند میخندم، درونم شاد نیست
  224. گفت : ای دیوانه لیلایت منم...
  225. باران که می بارد ...
  226. تو لبخند میزنی و خورشید به زیبایی طلوع می کند
  227. تو چرا جمله نبات و شکری؟
  228. در پـرده ی دل خـیـالِ تـو، رقـص کـنـد...
  229. مرا عهدیست با شادی,
  230. جانی و دلی ...
  231. چهل‌ خوابِ پریشان دیده‌ام بی هیچ تعبیری!
  232. در پرده دل خيال تو رقص كند
  233. گر من بھ غم عشق تو نسپارم دل
  234. ممکن ز تو چون نیست که بردارم دل
  235. بھ چھ مشغوݪ ڪنم دیدھ و دݪ را ڪھ مدام
  236. تا جنون فاصله ای نیست از اینجا که منم
  237. شبیه قطره بارانی که آهن را نمی فهمد
  238. تیغ بران گر بدستت داد چرخ روزگار...
  239. جان میکنی تا حرمتها نگه داری
  240. ماو مجنون درس عشق از یک ادیب اموختیم...
  241. روز های سخت دوام نمی اورد اما انسان های ...
  242. گر با همه‌ای چو بی منی بی‌همه‌ای
  243. گر شاخه ها دارد تری ور سرو دارد سروری
  244. مرا دارد بلای عشقت از رنج جهان ایمن
  245. محبت تو اگر با من دروغی از سرناچاری ست
  246. همتی کن ساقیا! تا مثل سابق بگذرد
  247. من خود دلم از مهر تو لرزید، وگرنه
  248. دلم را در میان عشق و حسرت ها رها کردم
  249. این شب تاریک، این چشم سیاهش را نگاه!
  250. من و جامِ می و معشوق الباقی اضافات است