PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : چرا طلاق در جامعه ی امروز ما عادی شده است؟ +تصاویر



* asal *
11-21-2015, 09:18 AM
مدتهاست که دیگر نمی توان پدیده طلاق را منحصر به جوامع غربی دانست و جوامع سنتی را از آن مبرا کرد. آمار طلاق در تمام نقاط جهان در حال بالا رفتن است و تلاش برای پنهان ساختن شیوع طلاق توسط هیچ حکومت یا سیستم اعتقادی و اخلاقی میسر نیست. مجله «Elle» یکی از قدیمی ترین و معتبرترین مجلات زنان در جهان با بیش از ۲۶ میلیون بازدیدکننده ماهانه، مدتی قبل، مقاله ای را به قلم «ریچل کومب» منتشر کرده است که نگاهی دارد به افزایش بی رویه جدایی ها و در عین حال این پرسش را مطرح می کند که « چرا طلاق عادی شده است؟»با این پست همراه باشید تا نتایج این بررسی را با شما در میان بگذاریم.
http://www.parsi1.com/uploads/2nyaa/1394/03/09/9/07208aadb8.jpg
خانم کومب مقاله صمیمی و درد دل گونه اش را با گفت وگویی قدیمی که با مادرش داشته آغاز می کند. او به یاد می آورد که سال ها پیش در حین چانه زدن با مادرش درباره اینکه آیا مراسم ازدواجش را در انبار سرپوشیده انتهای حیاط برگزار کند یا در فضای آزاد و اینکه هزینه کدام کمتر خواهد بود.در مرحله ای ازبحث، تاکید او بر مخارج پیش بینی نشده با جمله غیر مترقبه مادرش نیمه تمام می ماند. مادرش رو به او با بی اعتنایی تمام گفت: « این روزها وقتی به مراسم ازدواج دیگران می روم امیدوارم که زندگی مشترک شان پایدار شود، ولی دخترم تو حق داری بر سر مخارج چانه بزنی چون با توجه به شناختی که از تو و شوهر آینده ات دارم مطمئن هستم که ازدواج موفقی در پیش رو نداری، پس هر تصمیمی که بگیری فرق زیادی نخواهد کرد.»
http://www.parsi1.com/uploads/2nyaa/1394/03/09/3/63acf4c846.jpg
این پژوهشگر می نویسد پیش بینی مادرش عزم او را راسخ میکند تا در دوره های سخت تر زندگی زناشویی، صبورتر باشد. او نوشته است در این میان، هنوز بعد از سال ها زندگی مشترک با همسرش، نتوانسته است پیشفرض ناگواری که مادرش برای او در نظر گرفته بود را فراموش کند. خانم کومب نوشته است سال ها بعد با وجود آن که پیش بینی مادرش درست از آب در می آید اما همچنان دلش از این به درد می آید که چرا جامعه واکنشی سرد و خنثی نسبت به طلاق پیدا کرده است؟ به ویژه آن که طلاق، با قدرت و شدت تمام مشغول کندن ریشه ازدواج در جامعه شده است.
http://www.parsi1.com/uploads/2nyaa/1394/03/09/8/a810853374.jpg
نویسنده مجله «Elle» در جست وجوی یافتن دلائل تمایل جامعه برای آسان گرفتن امر طلاق و شیوع آن به هر دری می زند. او در حین گفت وگو با محققین، نویسندگان و حتی دوستان نزدیک خود به این نتیجه می رسد که اگرچه ناگواری، مشکلات و محدودیت ها واقعی هستند ولی همچنان، از بی صبری وعدم تحمل مشکلات زندگی توسط زوج های جامعه معاصر راضی نیست.
http://www.parsi1.com/uploads/2nyaa/1394/03/09/6/63acf4c846.jpg
او از شتابی که جامعه به خرج می دهد تا باور کند و بپذیرد که طلاق حلال مشکلات زندگی زناشویی است راضی نیست. این نویسنده می داند که نگرانی او از شیوع طلاق، ممکن است او را از سوی بعضی از زنان و مردانی که در این زمینه تحقیق کرده اند، متهم به نگاه سنتی کند. او در حین جست وجوهای خود برای یافتن دلایل پنهان در شیوع طلاق، گفت وگویی با ویلیام دوهرتی، استاد درس «خانواده و علوم اجتماعی» دانشگاه مینسوتا داشته است.
http://www.parsi1.com/uploads/2nyaa/1394/03/09/9/ac37b85c2c.jpg
از دید دکتر دوهرتی که همراه با تدریس در کلینیک «مشاوره خانوادگی»، به زوج های دچار بحران کمک می کند، « ازدواج نباید این توقع را در ذهن افراد ایجاد کند که هر لحظه آن باید مملو از عشق باشد.»
http://www.parsi1.com/uploads/2nyaa/1394/03/09/4/d0c8da0be2.jpg
به اعتقاد دکتر دوهرتی افزایش طلاق به خاطر تصویر غیر عاقلانه ای است که درباره ازدواج وجود دارد. او می نویسد: «ازدواج نمی تواند رابطه ماندگاری را برای خود رقم بزند اگر در پی راضی نگه داشتن احساسات لحظه ای باشد. به عقیده من، با این نوع برداشت، توقع از ازدواج حالت مصرفی و کاسبکارانه پیدا می کند و بر همین اساس زوج ها فرض می کنند مادامی که زندگی زناشویی، نیازهای شان را برآورده کند در آن می مانند و هرگاه زیان این قرارداد بیشتر از سود آن شود به سرعت آن را ترک می کنند
http://www.parsi1.com/uploads/2nyaa/1394/03/09/2/2630b5f0fe.jpg
خانم «ریچل کومب» در نوشته خود به دنبال تبلیغ امر ازدواج یا نکوهشِ طلاق نبوده است چون موارد بسیار زیادی نیز وجود دارد که نشان می دهد زندگی مشترک در عمل باعث اذیت و آزار طرفین خواهد شد و طلاق راه حل بسیار مناسبی است. به همین دلیل پرسش بدون پیشفرض او ذهن خواننده را به خود مشغول می کند که: چرا طلاق امری عادی شده است؟نظر شما در این خصوص چیست؟