PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : داستان حضرت سليمان و مورچه



!!yalda!!
06-07-2015, 08:40 PM
http://serajnet.org/userimages/dastanak/mor.jpgحضرت سلیمان و مورچه
در زمان سلیمان مردم به خشک سالى دچار شدند و از آن حضرت خواستند براى طلب باران به درگاه خداى تعالى دعا کند. سلیمان با اصحاب خود از شهر خارج شدند تا به مکانى رفته و درخواست باران کنند. در هنگام عبور نظر سلیمان به مورچه اى افتاد و دید که آن مورچه دست هاى خود را به سوى آسمان بلند کرده و مى گوید: پروردگارا! ما هم مخلوق تو هستیم و نیازمند روزى تو مى باشیم، پس ما را به گناهان آدم هلاک مکن . سلیمان رو به همراهان خود کرد و فرمود: برگردید که از برکت دیگران، شما نیز سیراب شدید و در آن سال بیش از هر سال دیگر باران آمد.