PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : دلاويز ترين شعر جهان



!!yalda!!
06-14-2015, 04:27 PM
سحري بود و هنوز،گوهر ماه به گيسوي شب آويخته بود .گل ياس،عشق در جان هوا ريخته بود .من به ديدار سحر مي رفتمنفسم با نفس ياس درآميخته بود .***مي گشودم پر و مي رفتم و مي گفتم : (( هاي ! بسراي اي دل شيدا، بسراي .اين دل افروزترين روز جهان را بنگر !تو دلاويز ترين شعر جهان را بسراي ! آسمان، ياس، سحر، ماه، نسيم،روح درجسم جهان ريخته اند،شور و شوق تو برانگيخته اند،تو هم اي مرغك تنها، بسراي !همه درهاي رهائي بسته ست، تا گشائي به نسيم سخني، پنجرهاي را، بسراي !بسراي ... )) من به دنبال دلاويزترين شعر جهان مي رفتم !***در افق، پشت سرا پرده نورباغ هاي گل سرخ،شاخه گسترده به مهر،غنچه آورده به ناز،دم به دم از نفس باد سحر؛غنچه ها مي شد باز . غنچه ها مي رسد باز،باغ هاي گل سرخ،باغ هاي گل سرخ،يك گل سرخ درشت از دل دريا برخاست !
چون گل افشاني لبخند تو،در لحظه شيرين شكفتن !خورشيد !چه فروغي به جهان مي بخشيد !چه شكوهي ... !همه عالم به تماشا برخاست ! من به دنبال دلاويزترين شعر جهان مي گشتم !***دو كبوتر در اوج،بال در بال گذر مي كردند . دو صنوبر در باغ،سر فرا گوش هم آورده به نجوا غزلي مي خواندند .مرغ دريائي، با جفت خود، از ساحل دورhttp://ts1.mm.bing.net/th?id=JN.oxpa6bG%2fhUFfVx5CTfYdjw&pid=15.1رو نهادند به دروازه نور ... چمن خاطر من نيز ز جان مايه عشق،در سرا پرده دلغنچه اي مي پرورد،