PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : میدوونی؟؟؟؟؟؟؟



jEsi
11-29-2015, 02:11 AM
می دونی ؟ یه اتاق باشه ...


.... گرم گرم ...

.... روشن روشن تو باشی منم باشم

تو منو بغل کردی که نترسم که سردم نشه نلرزم می دونی ؟
دو تا دستاتو دور من حلقه کردی بهت میگم چشماتو می بندی؟...می گی : آره چشماتو می بندی بهت می گم : قصه می گی تو گوشم ؟ می گی : آره و شروع می کنی به قصه گفتن تو گوشم آروم آروم.......قصه می گی یک عالمه قصه بلندو طولانی که هیچ وقت تموم نمی شه می دونی ؟
.حیف که چشمات بسته است نمی بینی ..
تو بغلم کردی می بینی که سردم شده محکمتر بغلم می کنی که گرم بشم می بینی که نا منظم نفس می کشم تو دلت می گی آخی............ نفسش گرفت.. می بینی هر چی محکم تر بغلم می کنی سردتر می شم ...می بینی که دیگه نفس نمی کشم چشماتو باز می کنی و می بینی من مردم .. می دونی ؟
می ترسیدم خودمو بکشم از سرد شدن... از تنهایی مردن...
ولی وقتی بغلم کردی دیگه نترسیدم مردن خوب بود آرومه آروم ...در کناره تو ... و در آغوشه تو ... گریه نکن دیگه
من که دیگه نیستم چشماتو بوس کنم بگم خوشگل شدیااااا
بعد تو همون جوری وسط گریه هات بخندی
گریه نکن دیگه
خب دلم می شکنه ...
دلم نا زکه... نشکونش خب ؟ من مردم ولی تو باورت نمی شه تکونم می دی که بیدار شم فکر می کنی
مثلهمیشه قصه گفتی و من خوابیدم می بینی نفس نمی کشم ....ولی بازم باور نمی کنی
اونقدر محکم بغلم می کنی که گرمم شه...
اما فایده نداره من مردم .
.. ولی برای تو زنده ام
.... ولی گریه نکن می خوام یه چیزی بهت بگم









می دونی ؟؟؟؟