PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : اعتماد بیجای دختر جوان دردسرساز شد و با اینکه هنوز یک ماه از خریدن گوشی تلفن همراه هوشمندش .....



!!yalda!!
07-02-2015, 04:20 AM
اعتماد بیجا دردسرساز شد/ اخاذی خواستگار قلابی از دختر جوان
اعتماد بیجای دختر جوان دردسرساز شد و با اینکه هنوز یک ماه از خریدن گوشی تلفن همراه هوشمندش نگذشته بود، پای دختر ۱۹ ساله را به پلیس فتای استان اصفهان باز کردبه گزارش خبرنگار انتظامی خبرگزاری فارس (http://www.farsnews.com/) به نقل از پایگاه اطلاع رسانی پلیس فتا دختر 19 ساله دانشجویی که هنوز یک ماه از خریدن گوشی تلفن همراه هوشمندش نگذشته بود پایش به پلیس فتای استان اصفهان باز شد.
ماجرا از این قرار است: دختری 19 ساله که پدرش را از دست داده و تنها با مادرش زندگی می کند امسال وارد دانشگاه شد و مادرش برای تشویق او و طبق قولی که قبلاً به او داده برای او یک گوشی تلفن همراه هوشمند خرید.


این دختر در روزهای اول و به توصیه دوستانش برای پر کردن تنهایی و اوقات فراغت خود یکی از نرم افزارهای شبکه های اجتماعی را روی آن نصب کرده و در ابتدای ورود خود به آن شبکه اجتماعی بسیاری از دوستان و همکلاسی های خود را پیدا می کند و کم کم به آن شبکه علاقه مند شده و هر روز ساعاتی از اوقات فراغت خود را در این شبکه اجتماعی سپری می کرد.
در یکی از این روزها پیامی از طرف شخصی نا آشنا دریافت می کند؛ محتوای آن پیام جمله ای زیبا و عاشقانه بود، زهره پیام را می خواند و دیگر به فرستنده آن اهمیتی نمی دهد. اما فردای آن روز نیز پیامی دیگر از طرف همان شخص دریافت می کند و این موضوع چندین بار اتفاق می افتد اما زهره به آنها اهمیت نمی دهد.در یکی از روزها همان فرستنده پیام گفت و گوی خود را با ارسال سلام آغاز می کند زهره که در این مدت کنجکاو شده بود جواب او را می دهد با همدیگر احوال پرسی کرده و خود را معرفی می کنند، دختر صادقانه خود را معرفی می کند و مشخصات واقعی خود را به وی می گوید؛ پسر نیز خود را مهران 24 ساله و مهندس کامپیوتر معرفی می کند زهره هم که دانشجوی ترم اول رشته کامپیوتر است سعی می کند رابطه اش را با مهران حفظ کند.
دوباره فردای آن روز مهران به او پیام می دهد و با هم چت می کنند چند روزی با یکدیگر چت می کنند و این ارتباط ادامه پیدا می کند تاحدی که دیگر زهره به مهران اعتماد کامل پیدا می کند تا اینکه یک روز مهران به او پیشنهاد ازدواج می دهد و به بهانه آشنایی بیشتر و اینکه به او علاقه مند است از زهره می خواهد که عکس های شخصی اش را برایش ارسال کند زهره هم که اعتماد کامل به او پیدا کرده و از پیشنهاد او ذوق زده شده بود عکس های خصوصی خود را بی درنگ برای او ارسال می کند.مهران که دیگر این عکس ها را در اختیار دارد روز بعد به زهره پیام می دهد که باید مبلغ 2 میلیون تومان به حسابش واریز کند تا عکس هایش را منتشر نکند.
زهره بسیار شوکه می شود چند ساعتی در اتاق خود به فکر فرو می رود و پیامی نمی دهد، مهران دوباره به او پیام می دهد اگر پول را واریز نکنی عکس هایت را در شبکه های اجتماعی منتشر خواهم کرد زهره چند روزی از او مهلت می خواهد در این مدت از هر شخصی درخواست پول می کند جواب رد می شنود و نمی تواند در مدت مقرر پول را تهیه کند.
مهلت درخواستی به ساعات پایانی خودش نزدیک شد و بالاخره زهره پیامی از مهران دریافت می کند؛ در آن پیام یک لینک بود، زهره روی آن کلیک می کند و با ناباوری عکس های خود را مشاهده می کند که در شبکه های اجتماعی منتشر شده است؛ بالاخره زهره موضوع را با مادرش در میان می گذارد اما افسوس که دیر شده بود و آبرویش رفته بود.

در ادامه با ورود پلیس به این پرونده و کمک کارآگاهان پلیس فتای استان اصفهان مرد شیاد و اخاذ اینترنتی شناسایی و در یک عملیات ویژه دستگیر شد.http://media.farsnews.com/media/Uploaded/Files/Images/1393/05/27/13930527000429_PhotoA.jpg