PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : رقص سلولها در سلولی دو نفره



Milad
07-02-2015, 07:47 PM
گذشت لحظه بي تويي
به چشمان بي گناه و غمگينت کمي خيره ماندم
شروع کردم به گريستن بي صدا و بي اشک تنها چشمانم پر شده بود
صداي آرامت را.. در گوشم زمزمه کردم
چرا قبول نميکني آرامش من در آغوش توست آرام من
چرا هيچ صدايي از تو نيست پس
مگر نميداني که چقدر دوستت دارم
مگر تنهايي پر از درد من برايت پنهان است؟
چرا يکبار بخاطر من نه!!
چرا غصه هاي مرا بهانه دردهايت ميکني
درد نکش عزيزم من تحمل آن بارهايت را دارم بگذار من کولشان کنم گلم
عاشق نعره کشيدنم ولي جرات نکرده ام تابحال ميداني ميگويند بد است انگار آنها خودشان خيلي خوبند
آرام من
رقص باد را ببين اين سايه محو را
اين سيل پرهجوم را
اين....
اين ترانه خفته را
اين آغوش باز مانده خالي از تو
دستان سردم نواي تو را سر ميکنند ببين
شايد راهي جز اين نيست گلم
شايد من يک لحظه آرامشم را مديون تو ام يک لحظه بي صدايي، سکوت، درد
دردش زياد نيست نترس..فقط کمي ميلرزاندم
بگذار بخوابيم
قبل خواب ميگويم دوستت دارم و بوسه اي بر لبهاي خسته ات
قبل خواب دستم را بگير تا بخوابم راحت
اما ميترسم فردا که چشم باز کنم ديگر پيشم نباشي چکار کنم
نه گفتن فايده ندارد
من ميترسم از از دست دادن تو
ترسي چيره شده در ذره ذره وجودم ترس از نحضي اين شانس کثيفم
من همه ام تويي اما باور نميکني
ديگر همه ساکت شدتد انگار
نميخندند!!!!!!!!
حال از بازدمت دم ميگيرم تا ذره ذره وجودم سيراب شود
اين نيروها را کسي نميتواند از ما بربايد
ما عاشقانه نفس ميکشيم
کسان ديگر را نبين آنها کسي نيستند
آرام تر شديم حالا ديگر نفس هايمان حبس نيست
دلم ميخواهد فرياد بزنم در گوشم صداي بغضي بي مانند تو هم اشک بريز با من
اشکهايمان براي خودمان است
اشک تو براي من
گونه خيست را ميبوسم
عرقت را پاک ميکنم
دوستت دارم
عشق را نبايد جست
عشق را بايد حس کرد
حس را به حقيقت محض
بدل.
چرکنوشته:رقص سلولها در سلولي دو نفره
MiladScream