PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : باغچه!



Milad
07-19-2015, 11:48 PM
میخوام برات یه باغچه رو تصویر کنم
توش چنتا درختن
قد کشیدن بلند شدن
علفا رشد کردن کنار اونا
بهار که میشه چمن در میاد رو خاکش
تابستونا هی خشک میشن هی سبز میشن
کسی نیست که علفهارو هرس کنه
اما باغچه هنوز میخنده
هنوز خوشحاله
خودشم نمیدونه برای چی
تنها یکی هست که بعضی وقتا اونجارو آب میده
باغچه بیچاره تنها
با اون همه رفیق که تو خودش جا داده اونارو
حتی نمیدونه که تا کی سر جاشه
فقط الکی میخواد بخنده
کاری کنه که درختاش خشک نشن
باغچه من تنهاست
فقط یکی هست که میاد براش آب میریزه بعضی وقتا
باغچه من دیگه از ته دل خندیدن یادش رفته


یه زمان!!! اونم کسی بود برا خودش
آرزو داشت
میخواست زندگی کنه
یه زمان اونم مثل ما زنده بود
اما گناهش میدونی چی بود؟؟
گناهش این بود که مثل ما بود
مثل من و تو بود ریرای من
گناهش این بود که میخواست خودش زندگی رو تصویر کنه
گناهش این بود که میخواست خودش آدماشو تنظیم کنه
گناهش این بود که میخواست خودش لبخند زندگیشو نقاشی کنه
اما یه روز دید تاحالا داشته واسه یه چیز زندگی میکرده
اون چیز دیگه رفته
باغچه من ناراحت شد
خنجرو ورداشت
قلبشو تیکه پاره کرد
باغچه من وقتی که زنده نبود
باغچه شد
تصمیم گرفت پناه گیاهایی باشه که گناهی ندارن
اون میدونست که آدما هرچقدم بخوان خوب باشن بالاخره یه جایی کم میارن
بالاخره بدی میکنن
بالاخره کم میارن
اما خاک که بد نیست
خاک معصوم وایساده تا خوبیها و بدیهارو ببینه
واسه خاک هیچی دیگه مهم نیست
باغچه منم دیگه شده از جنس سنگ و خاک
بی گناه و بی آزار
دیگه لازم نیست به کسی جواب پس بده
دیگه نه دل میشکنه، نه دلش شیکسته میشه
نه داد میزن سرش، نه سر کسی داد میزنه
نه بدی میکنه، نه بدی میبینه
تنها بدی ای که اون ممکنه ببینه تجزیه رفیقاش و خودشه که توش پناه گرفتن


اون بعضی وقتا با خودش میگه
کاش یه راه خوب میرفتم
که میرسیدم به اونی که میخواستم
کاش اون یه کاری میکرد
که دستای من ول نشه
کاش اونی که از جنس ابر و باد بود و من از جنس خیسی اشک و قطره ای از اون ابر
میشدیم تعبیری از عشق پرواز
باغچه میخواد زمانو برگردونه
بره برسه به هرچی میخواسته
باغچه فکر میکنه هنوزم وقت هست
شاید باغچه من تو یه اغمای کوتاه رفته باشه


شاید برگرده
شاید بتونه باغچه
شاید زندگی فراموش شدشو پس بگیره
شاید به هیچش برسه
شاید..شاید...
دیگه مثل قبل ساده نخنده
اما از آسمون و زمین و دریا و بود و هست و نیست از این راه بسته
از این کوچه بن بست
راه پیدا کنه
شاید اون دیوارهای روییده توی ته این کوچه رو خراب کنه
که به هیچش برسه
هیچش ته اون کوچه
پشت اون دیوار
منتظرشه


چرکنوشته:باغچه
تقدیم به همیشه بیدارم
MiladScream