!!!SHAHIN!!!
11-20-2016, 12:15 AM
مجموعه : اس ام اس جدید
http://www.parsnaz.ir/images/2016/07/1436047651.jpg
اس ام اس و پیامک با موضوع دوست
کاش این قصه گو من نبودم
راوی تنهایی و درد و رنجتون نبودم
یکی بود ، یکی نبود
به غیر من، دلای تنهای زیادی بود
کاش بتونم همراه دلاتون بمونم
واسه تنهایی هاتون یه سر پناه بمونم
می دونم غصه زیاده واسه هممون
یادمون باشه اینجا کنار همیم، هممون …
برای هیچ کس نمیر، حتی اگر برات تب کنه!
اون تبش بند میاد خوب میشه
ولی تو مرده به حساب میای…
امروز بابام گفت : بعضیا قبلا میومدن تا ما موهاشون رو کوتاه کنیم،
جدیدا مدای جدید اومده دیگه کلاسشون نمیخوره؛ ما موهاشون رو کوتاه کنیم .
اشک اومد پر چشمام …
کاش میتونستم بهش بگم:
بابایی دلم لک زده واسه پس گردنی هایی که وقتی موهامو کوتاه میکردی میزدیم،
دلم لک زده بر اینکه بگی بچه کم چسب و ژل بریز تو این موها ولی …
شرمنده بابایی ، دوس ندارم موهای سفید بچتو ببینی …
سلامتی همه کسایی که تو اوج جوونی سختیه زندگی پیرشون کرد …
به سلامتی اونایی که دلشون مثل ورقه ی ما شاگرد تنبلا پاک و سفیده!!
گاهی نه گریه آرامت می کند و نه
نه فریاد و نه سکوت…….
آنجاست که با چشمانی خیس رو به آسمان میکنی و میگویی : خدایا من فقط تــــو رو دارم !
از قدیم میگفتن کوچیکتر اول باید سلام کنه…
امروزه اون کوچیکتره وقتی هم که چشم تو چشمش بشی
تا سلام نکنی٬انگار بهش بدهکاری…
بله اینه رسم زمونه که ما وقتی دهنمون پر بود و دیر سلام
میکردیم٬سیاه و کبودمون میکردن…
گاهی وقتا از دست دادن عزیزی خیلی هم بد نمیتونه باشه.
این پایان قصه نیست.میشه اون اتفاقه بد بشه سکوی پرش زندگی.
سلامتی همه ی اونایی که رفتنشون به نفعمون بود…….
ما دل خود را به زندان رفاقت داده ایم
آشنایان را سلامی از رفاقت داده ایم
گر به ظاهر در پی احوال یاران نیستیم
در حریم امن دل یاد عزیزان بوده ایم
در دوستی مراقب افراد تازه به دوران رسیده باش
فراموش نکن هرگز نباید به دیواری که تازه رنگ خورده تکیه داد.
ببین چه کرده ای که پست دادن هر شب هم دیگر ناراحتم نمیکند..
بیچاره برجک!!
طاقت حرف هایم را ندارد
روز به روز پایه هایش سست میشود
و با هر نسیم بهاری
میلرزد…
انگار اوهم روزی عاشق بوده است!
وقتی تو خیابون پشت سر هم سیگار دود میکنم ، همه یجوری نگام میکنن و میگن :
جوون حیف شدش ، ولی روزی که داشتم زار زار گریه میکردم ،
ینفرم با خودش نگفت : طفلی چی میکشه با غمش
یه روزی دست این کلاغه که آخر قصه ها به خونش نرسید رو میگیرم می برم در خونشون .
مادرش که اومد دم در میگم : بیا این توله سگت رو جم کن از خیابونا با این بچه داریت
^_^
باخودم داشتم رفقای بامرامم را میشمردم
باتومیشن یکنفر؟!
برای تو…
میگویی منتظر مرد مانده ای
ولی چشمانت هیچ مردی را قبول نمیکند.
چون با مرد بودن محدودیت هایی دارد که تو نمیتوانی
با مرد بودن یعنی برای یکنفر بودن.
با مرد بودن یعنی یک تو و یک او برای هم.
ولی تو
یکی را میخواهی که فقط با حضورش
خیالت راحت بشه برای ادامۀ …. هات.
تویی که هر روز با یکنفر هستی توقع آمدن مرد رو نداشته باش
آرزوهاتو به باد نده
خوشحالی یعنی…
گوشیم زنگ بخوره و ببینم که شماره اونی که دوسش دارمه
دلم میخواد برم یه جای دور که کسی نشناستَم
دلم میخواد بیدار شم از خوابُ ببینم تورو هنوز دارم
دلم میخواد یه الزایمر بگیرم هیچی دیگه یادم نیاد
دلم میخواد . . .
یک دقیقه سکوت…
http://www.parsnaz.ir/images/2016/07/1436047651.jpg
اس ام اس و پیامک با موضوع دوست
کاش این قصه گو من نبودم
راوی تنهایی و درد و رنجتون نبودم
یکی بود ، یکی نبود
به غیر من، دلای تنهای زیادی بود
کاش بتونم همراه دلاتون بمونم
واسه تنهایی هاتون یه سر پناه بمونم
می دونم غصه زیاده واسه هممون
یادمون باشه اینجا کنار همیم، هممون …
برای هیچ کس نمیر، حتی اگر برات تب کنه!
اون تبش بند میاد خوب میشه
ولی تو مرده به حساب میای…
امروز بابام گفت : بعضیا قبلا میومدن تا ما موهاشون رو کوتاه کنیم،
جدیدا مدای جدید اومده دیگه کلاسشون نمیخوره؛ ما موهاشون رو کوتاه کنیم .
اشک اومد پر چشمام …
کاش میتونستم بهش بگم:
بابایی دلم لک زده واسه پس گردنی هایی که وقتی موهامو کوتاه میکردی میزدیم،
دلم لک زده بر اینکه بگی بچه کم چسب و ژل بریز تو این موها ولی …
شرمنده بابایی ، دوس ندارم موهای سفید بچتو ببینی …
سلامتی همه کسایی که تو اوج جوونی سختیه زندگی پیرشون کرد …
به سلامتی اونایی که دلشون مثل ورقه ی ما شاگرد تنبلا پاک و سفیده!!
گاهی نه گریه آرامت می کند و نه
نه فریاد و نه سکوت…….
آنجاست که با چشمانی خیس رو به آسمان میکنی و میگویی : خدایا من فقط تــــو رو دارم !
از قدیم میگفتن کوچیکتر اول باید سلام کنه…
امروزه اون کوچیکتره وقتی هم که چشم تو چشمش بشی
تا سلام نکنی٬انگار بهش بدهکاری…
بله اینه رسم زمونه که ما وقتی دهنمون پر بود و دیر سلام
میکردیم٬سیاه و کبودمون میکردن…
گاهی وقتا از دست دادن عزیزی خیلی هم بد نمیتونه باشه.
این پایان قصه نیست.میشه اون اتفاقه بد بشه سکوی پرش زندگی.
سلامتی همه ی اونایی که رفتنشون به نفعمون بود…….
ما دل خود را به زندان رفاقت داده ایم
آشنایان را سلامی از رفاقت داده ایم
گر به ظاهر در پی احوال یاران نیستیم
در حریم امن دل یاد عزیزان بوده ایم
در دوستی مراقب افراد تازه به دوران رسیده باش
فراموش نکن هرگز نباید به دیواری که تازه رنگ خورده تکیه داد.
ببین چه کرده ای که پست دادن هر شب هم دیگر ناراحتم نمیکند..
بیچاره برجک!!
طاقت حرف هایم را ندارد
روز به روز پایه هایش سست میشود
و با هر نسیم بهاری
میلرزد…
انگار اوهم روزی عاشق بوده است!
وقتی تو خیابون پشت سر هم سیگار دود میکنم ، همه یجوری نگام میکنن و میگن :
جوون حیف شدش ، ولی روزی که داشتم زار زار گریه میکردم ،
ینفرم با خودش نگفت : طفلی چی میکشه با غمش
یه روزی دست این کلاغه که آخر قصه ها به خونش نرسید رو میگیرم می برم در خونشون .
مادرش که اومد دم در میگم : بیا این توله سگت رو جم کن از خیابونا با این بچه داریت
^_^
باخودم داشتم رفقای بامرامم را میشمردم
باتومیشن یکنفر؟!
برای تو…
میگویی منتظر مرد مانده ای
ولی چشمانت هیچ مردی را قبول نمیکند.
چون با مرد بودن محدودیت هایی دارد که تو نمیتوانی
با مرد بودن یعنی برای یکنفر بودن.
با مرد بودن یعنی یک تو و یک او برای هم.
ولی تو
یکی را میخواهی که فقط با حضورش
خیالت راحت بشه برای ادامۀ …. هات.
تویی که هر روز با یکنفر هستی توقع آمدن مرد رو نداشته باش
آرزوهاتو به باد نده
خوشحالی یعنی…
گوشیم زنگ بخوره و ببینم که شماره اونی که دوسش دارمه
دلم میخواد برم یه جای دور که کسی نشناستَم
دلم میخواد بیدار شم از خوابُ ببینم تورو هنوز دارم
دلم میخواد یه الزایمر بگیرم هیچی دیگه یادم نیاد
دلم میخواد . . .
یک دقیقه سکوت…