PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : مادر من....قلم بارونی من



!!farzane!!
11-23-2016, 11:31 PM
‍ ‍.
مادرم هیچوقت بمن نگفت دوستم دارد
وقت نداشت...
دستش همیشه بند بود!
بند بستن بند کفشهای من که گره زدن بلد نبودم،
دستش بند دکمه ی روپوش خواهرم بود،
بند مشقهای برادرم.
من اما دوست داشتنش را
زنگ های تفریح در سیب قرمزی که ته کیفم گذاشته بود
گاز می زدم