PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : شخصيت شناسى بر أساس چهره



Scheitern
08-18-2015, 02:44 AM
http://picodownload.com/wp-content/uploads/2013/07/chehre.jpgاز زمانهای خیلی قدیم مردم و دانشمندان عقیده داشتند که چهره انسان از رفتار و کردار آدمی حکایت میکند ، بارها پزشکان معالج در حین عمل تشخیص داده بودند که وضع قرار گرفتن هر یک از اعضای بدن چه در خارج یا داخل بدن در روحیه بیمار تاثیر دارد و وابسته به اندام او است .

دکتر اکورمان چهره آدمی را پایه و اساس این نظریه قرار میدهد و آن را به دو قسمت یا به دو گروه تقسیم می کند :

۱- چهره گشاده و دوم چهره درهم و پیچیده
اکنون ببینیم چهره فراخ و گشاده را چگونه میشناسیم ؟
ابتدا اینکه چهره فراخ و گشاده گاهی ممکن است عریض یا گرد و یا تقریباً مربع شکل باشد .
۲- پوست بدن رنگ آن شفاف یا سرخ یا مایل به گلی است زیرا خون به آسانی در همه جای بدن گردش میکند.
۳- گاهی شکل صورت از خطوط کوتاه و عمیق تشکیل شده است و اعضای گیرنده یا حسی این نوع چهره را دکتر کورمان دستگاه احساس نام گذاری کرده است .
۴- این نوع چهره ها صاف و درخشان ، چشمان بزرگ و از هم دور ،بینی او کمی بلند با منخرین فراخ و دهان بزرگ بطوریکه در موقع حرف زدن با لبهای گوشتالو حرف میزند .
چهره گشاده
۱- کسی که دارای چهره گشاد باشد بیننده از دیدن او محظوظ میشود ، از او خوشش می آید ، بامیل و رغبت با او حرف میزند . سخنانش در دل مینشیند ، دارنده چنین چهره ای با مردم مهربان است . چنین مینماید که غریزه دوست داشتن و محبت کردن در قیافه اش مانند یک احساس گویا انعکاس دارد .
او قیافه ای بشاش دارد ، همیشه با تبسمی شیرین از دوستان خود استقبال میکند ، و مثل این است که قیافه خوب و مطبوع او نماینده کنش و سرشت پاک اوست .
چهره فراخ متعلق به کسانی است که غالباً میل دارند با دوستان خود کنار بیایند ، در مجمع دوستان بروند ، حرف بزنند ، بخندند ، و مخصوصاً محبت و نشاط آها گاهی به حد افراط می رسد قلبش در دستش است ،همه قلب او را میبینند و خودش هم احساس خویش را به همه نشان میدهد ،دوستان زیادی برای خود فراهم میکند . در سن جوانی ازدواج میکند ، زندگی را به عیاشی نمی گذراند و همه چیز را با نظر خوش بینی تلقی میکند و بطور کلی با دنیای خارج مربوط است ، راستگو است و در زندگی اجتماعی جای خود را باز میکند و غالباً در کارها با سهولت تمام پیروز می شود .
۲- چهره تیره و تار
چهره تیره و تار دارای چشمانی فرو رفته و تیره ، ابروان برجسته ، بینی پهن ، صورتی فرو رفته ، چانه دراز و گاهی برگشته ، چشمانی تیز بین مثل اینکه با چشمان خود میخواهد در اعماق دل و جان آدمی فرو رفته و اسرار دلش را با چنگال بیرون بیاورد .
چهره های این گروه غالباً بسیار تنگ و گاهی به شکل مثلث یا دراز است ، چنین شخصی دارای قیافه گره خورده و استخوانی ، رنگش مثل اینکه خون به سختی در آن جریان دارد پریده است ، اندامش کوچک و به خود فرو رفته مثل اینکه نمی خواهد با دنیای خارج بستگی داشته باشد .
چشمان در گودی در حلقه ای به هم نزدیک قرار دارد ، فاصله دو چشم خیلی به هم نزدیک است ، چشمان نیز از حد معمول بهم نزدیکترند بینی او یا کوچک یا خیلی خپله ، لبها بسیار کلفت و غیر طبیعی است .
چنین شخصی از نیروی خود صرفه جویی می کند ، خود را از دیگران کوچکتر و ناتوان تر می داند و میخواهد از دیگران توانا تر باشد .
از لحاظ اجتماعی آدمی مرموز و کناره گیر است غیر از عده ای محدود که از آنها اطمینان دارد از دیگران خود را دور می داند و از دوستی با مردم گریزان است ، تنهایی و گوشه گیری را در جمع شدن با آنها ترجیح می دهد .
روابط او با دنیای خارج محدود و کنترل شده است و مانند چهره فراخ با اراده نیست ، اما بدون تردید از لحاظ هوش و فراست نسبت به او برتری دارد .
در زندگی فاقد سازش و نرمی و به اصطلاح زیاد قاطی دیگران نمی شود ، از آنچه در اطراف او می گذرد راضی و خشنود نیست ، در برابر مظاهر دنیای خارج یا نبرد می کند یا به خود فرو میرود .
صاحب چهره بهم رفته و منقبض ازدواج را با قیافه گشوده استقبال نمی کند ، برای خود دوستانی ندارد زیرا کسی را دوست ندارد پیروزی او مانند صاحب چهره فراخ با سرعت نیست و آنچه به دست می آورد از روی حیله و دروغگویی و ظاهر سازی است .
پیشرفت در کارهای او اساسی تر است زیرا عقل را با زیرکی به کار می اندازد .
برگرفته از کتاب اسرار قیافه شناسی نوشته جهانبخش – قاسم زاده