PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : اشعار پیامکی ویژه روز شهادت حضرت رقیه‌(س)



!_Mohammad
10-14-2018, 11:07 PM
https://cdn.yjc.ir/files/fa/news/1397/7/21/8790082_219.jpgاین سه سالگی اوست که در ویرانه‌ه‏ای کنار کاخ سبز.به اهتزاز درآمده و مکر خاندان ابوسفیان را به زانو درآورده استhttps://cdn.yjc.ir/files/fa/news/1397/7/21/8790082_219.jpg
پدر آمد دل شب گوشه ویرانه به خوابم
ریخت از دیده بسی بر ورق چهره گلابم
گفت: رویت ز. چه نیلی شده زهرای سه ساله
مگر از باغ فدک بوده به دست تو قبالهhttps://cdn.yjc.ir/files/fa/news/1397/7/21/8790082_219.jpgهر چه آمد به سرت من سر نی بودم و دیدم
آن چه را زخم زبان با جگرت کرد شنیدم
تو کتک خوردی و من بر سر نی آه کشیدم
این بلایی است که روز ازل از دوست خریدمhttps://cdn.yjc.ir/files/fa/news/1397/7/21/8790082_219.jpg
عمه جان باغ ولایت ثمر آورده برایم
عوض میوه نایاب سر آورده برایم
سر باباست که خون جگر آورده برایم
صورت غرقه به خون از سفر آورده برایمhttps://cdn.yjc.ir/files/fa/news/1397/7/21/8790082_219.jpgسه ساله دخترت افتاده از نفس، بابا!
دگر مرا ببر از كنج این قفس، بابا!
به جز تو كآمده‌ای، امشبی به دیدارم
نزد سری به یتیم تو، هیچ ‌كس، بابا!

!_Mohammad
10-14-2018, 11:07 PM
https://cdn.yjc.ir/files/fa/news/1397/7/21/8790082_219.jpgاس‌ام‌اس ویژه روز شهادت حضرت رقیه‌(س)https://cdn.yjc.ir/files/fa/news/1397/7/21/8790082_219.jpg
گریه نکن! خرابه‏‌های شام، گهواره توست هزاران فرشته برایت آغوش گشوده‏اند.گریه نکن! ارکانِ این هنگامه، روزی بر صخره‏‌های تاریخ نوشته خواهد شدhttps://cdn.yjc.ir/files/fa/news/1397/7/21/8790082_219.jpg
آه‌ای دوشیزه شب‏های شیون و شعر! از این پس بر آغوش خسته ویرانه‏‌ها.خوابِ پروانه‏‌هایی را می‏بینی که بر شاخه‏‌هایِ نازکِ احساست یخ می‏‌زنند.https://cdn.yjc.ir/files/fa/news/1397/7/21/8790082_219.jpgای شام! ای پیچیده در حرارت عصیان! محکم‏تر بزن این تازیانه‏‌های پی در پی را که فردا از جای تازیانه‏‌ها، هزاران بهار جوانه خواهد زد. خرابه‏‌هایت، آرامگاه ملایکی‏ست که بر دیواره‏‌های ویرانِ شرم سر می‏کوبند
می‏روی و کوچکی دنیا را به طالبانش وامی‏گذاری. اندوهت را بر صورت خرابه می‏‌پاشی و می‏‌گذری تا به لبخندی ابدی بپیوندی.
https://cdn.yjc.ir/files/fa/news/1397/7/21/8790082_219.jpg
گرچه سه سال بیشتر ندارد، اما صد سال شکایت از این اندک سال دارد؛ شکایت‏‌هایی که تاب باز گفتن‏شان را ندارد. بغض‏‌ها روی هم جمع شده است و به یک‏باره می‏‌خواهد فوران کندhttps://cdn.yjc.ir/files/fa/news/1397/7/21/8790082_219.jpgمن رقیــــه دخترشیرین زبان شــــــــاه دینمغنچه ی پژمرده ی بـــــــاغ امیــــرالمومنینم
هر دو عالم دردعا، محتاج دست کوچک مــــنتاابدحاجـــت رواگردنــــدازیک آمینــــــــــــــــم

!_Mohammad
10-14-2018, 11:07 PM
نبودی طعنه خار بیابان پای ما را زدزبان کوفه خیلی حرف‏‌ها را پشت بابا زد
میان راه دستی گوشوار از گوش من چید وبه دور از چشم‏‌هایت زخم سیلی بر رخ ما زد
https://cdn.yjc.ir/files/fa/news/1397/7/21/8790082_219.jpg
جرم او را کسی نمی‏‌دانستجرم پروانه را نمی‏‌دانند
آن‏چه مردم شنیده می‏‌گویندرسمِ جانانه را، نمی‏‌دانند
چشم‏‌ها را گشوده، می‏‌نالیددر فضای غریبِ ویرانه
مثل شمعی که اشک می‏ریزددر سکوت حزینِ یک خانه
https://cdn.yjc.ir/files/fa/news/1397/7/21/8790082_219.jpgای عمه بیا تا که غریبانه بگرییمرو از وطن و خانه، به ویرانه بگرییم
پژمرد گل روی تو از تابش خورشیددر سایه نشینیم و به جانانه بگرییمhttps://cdn.yjc.ir/files/fa/news/1397/7/21/8790082_219.jpgزهرا عذار نیلی نگشود بهر حیدر
من هم به محضر تو صورت نمی گشایم
گر افکنی جدایی در بین جسم و جانم
دیگر به جان زهرا از خود مکن جدایم

!_Mohammad
10-14-2018, 11:07 PM
سوختم ز آتش هجر تو پدر تب کردمروز خود را به چه روزی بنگر شب کردم
تازیانه چو عدو بر سر و رویم می‏زدناامید از همه کس روی به زینب علیه‌السلام کردمhttps://cdn.yjc.ir/files/fa/news/1397/7/21/8790082_219.jpgهان ای دختر خورشید! تو خرابه‏نشین نیستی. اینک عرش را به پاس قدوم تو مفروش کرده‏اند. پای بگذار! بالِ تمامِ ملایک برای گام گذاشتنت در خویش نمی‏گنجند.https://cdn.yjc.ir/files/fa/news/1397/7/21/8790082_219.jpgدست‏‌هایت کوچک بودند برای به آغوش کشیدن صبر و سختی. اما تو چقدر سربلند بیرون آمدی از دردها و دلتنگی‏‌ها! صبر را از چه کسی به ارث برده بودی، نمی‏دانم! اما ایمان، هم‏پای تو بزرگ شده بود.https://cdn.yjc.ir/files/fa/news/1397/7/21/8790082_219.jpgای پدر! شادم که در بر آمدی
چون نبودت پا تو با سر آمدی
غم مخور، ای گل! گلابت می‌دهم
از سبوی دیده، آبت می‌دهم
گر چه داغت کرده دل‌خونم، پدر!
از وفای عمّه ممنونم، پدر!
https://cdn.yjc.ir/files/fa/news/1397/7/21/8790082_219.jpgمحبتّت خجلم كرده، عمّه! دست بدار
برای زلف به خون شسته، شانه لازم نیست
به كودكی كه چراغ شبش، سر پدر است
دگر چراغ به بزم شبانه لازم نیست