PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : لبخندکه روی لب ماکتمان شد...



* asal *
08-26-2015, 01:35 PM
لبخند که روی لب ماکتمان شد
غم آمد ودرسینه ی ماپنهان شد

نوبت که بهمارسیدعاشق بشویم
سیبی سبب گم شدنانسان شد

آشفتگی از روح ودلممی بارید
تایارپریچهره ی ماشیطان شد

احوال مرا دید و بهخنده می گفت
عاشق که نبود لااقل انسان شد

این غم که نشسته چیستدرسینه من
یاروح پریشان شده ای زندان شد؟

ما درغم ناکامی خود سوختهایم
ای عشق که تانامتوجاویدان شد

بازیگر روزگار بازی را برد
درخانه ی ما پیرشدنآسان شد