PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : باور كنيد ضرر دارد



* asal *
08-27-2015, 05:03 PM
قهر يك واكنش تنبيهي براي نشان دادن نارضايتي خود به ديگران است، اما آيا واقعا اين

واكنش تنبيهي در ارتباط با بزرگسالان مفيد واقع ميشود؟ حقيقت اين است كه قهر هم براي كسي كه آن را

شروع ميكند و هم كسي كه ادامهاش ميدهد رنجآور است، اما كسي كه قهر را ادامه ميدهد و بر آن اصرار

ميورزد معمولا فشار رواني دوچنداني را نسبت به كسي كه مغضوب واقع شده، تحمل ميكند.


او هر روز و هر ساعت در مجاورت فاميل يا دوستي كه با او قهر كرده است احساس خشم و تنفرش را مرور

ميكند، خاطرات بدش را يادآوري ميكند و حال و هوايش بدتر ميشود. نيروي دافعه او نسبت به كسي كه

مورد قطع رابطه واقع شده، به خودش بيشتر ضرر ميزند و به كينهاي ديرين بدل ميشود و حتما شما هم باور

داريد كه كينه شبيه يك كيسه پر از سنگ است و كسي كه آن را روي دوشش داشته باشد، نميتواند از قله

سعادت بالا برود.


از سوي ديگر بايد به اين نكته هم توجه داشت كه قهرهاي فاميلي وقتي زياد تكرار شود چه براي نسبتهاي

نزديك مثل همسران و چه براي نسبتهاي دورتر به مرور زمان يا به قطع كلي رابطه ميانجامد يا لوث ميشود

و آن كه قهر را شروع ميكرده در نظر ديگران به عنوان فردي زودرنج كه قهركردن جزئي از رفتارهاي

هميشگياش است، شناخته ميشود و ديگر كسي براي آشتيكردن با او پا پيش نميگذارد.


شايد باورش براي شما سخت باشد، اما ما، خواهر و برادري را ميشناسيم كه يك بگومگوي عادي فاميلي

باعث شد تا 20 سال با يكديگر گفتوگو نكنند! آنها امسال به واسطه يك تماس تلفني با هم آشتي كردند.

جريان از اين قرار بود كه پدر آنها بيمار بود و خواهر كوچكتر ناچار شد به برادرش زنگ بزند و جريان را اطلاع

بدهد و به اين ترتيب آنها پس از اين همه سال ناچار شدند به علت حادثهاي ناخوش باهم حرف بزنند و چند

دقيقه پس از شروع اين تماس، طوري گرم با هم صحبت ميكردند كه انگار هميشه در كنار هم بودهاند.


اين كه خواهر و برادر داستان ما با هم آشتي كردهاند خوب است، اما در حقيقت​ آنها ميتوانستند 20 سال

پيش همين تماس تلفني را داشته باشند و با هم آشتي كنند. ميگوييد چه فرقي ميكند آنها چه زماني

آشتي ميكردهاند؟ اگر ميخواهيد تفاوتش را عميق درك كنيد به مهمترين حوادثي كه در 20 سال گذشته

برايتان رخ داده فكر كنيد، ما هميشه شاديها و غمهايمان را با هم قسمت ميكنيم، اما اگر نزديكترين آدمها

به ما نخواهند در غم و شادي شريكمان شوند، چه احساسي داريم؟ اين حسي است كه خواهر و برادر اين

داستان در طول دو دهه تجربهاش كردند و خودشان را از تعداد زيادي خاطرات خوش و مشترك محروم كردند.


اين قهر باعث شد روابط اجتماعي هر دو طرف محدود شود و حتي ديگران از اين مشكل سوءاستفاده كنند و با

بزرگتر نشان دادنش، از آب گلآلود ماهي بگيرند.


اين نكته را هم بايد در نظر بگيريد كه وقتي قهر طولاني ميشود، پس از مدتي دو طرف رابطه​ از هم دور

ميشوند و ميفهمند بدون ارتباط با يكديگر هم ميتوانند به زندگيشان ادامه بدهند و اين اصلا خوب نيست.

خيلي وقتها طلاقهاي عاطفي ميان همسران از همين نقطه ظاهر ميشود، يعني زن و شوهري كه آمادگي

طلاق عاطفي را دارند به واسطه همين قهر طولاني چند ماهه، متوجه ميشوند كه ميتوانند جدا از يكديگر

زندگي كنند و بنابر اين چه لزومي دارد خودشان را براي برقراري ارتباط با هم به زحمت بيندازند.


از همه اينها مهمتر اين​كه گاهي روزگار فرصت آشتيكردن را از ما ميگيرد و در كمال شگفتي ناگهان چشم

باز ميكنيم و ميفهميم آن فاميل دور يا نزديك را كه ميتوانستيم بسرعت با او آشتي كنيم و سالها در غم و

شادي كنارش باشيم، دست مرگ او را از صفحه روزگار پاك كرده است و رفتنش براي ما، چيزي جز اندوه و

حسرتي شديد ​ نگذاشته است. شبيه به آنچه ميگوييم در دنياي واقعي بارها رخ داده است براي مثال، ما دو

خواهر را ميشناسيم كه 15 سال با هم قهر بودند تا آن كه خواهر بزرگتر وقتي مشغول تماشاي تلويزيون بود،

خواهر كوچكتر را در جنگي تلويزيوني ميبيند و دلتنگش ميشود. بنابراين شماره قديمي را كه از او داشته

پيدا ميكند و زنگ ميزند، اما نكته غمانگيز اين است كه خواهر كوچكتر دقيقا يكي دو روز پيش از اين تماس

در عمل جراحي ناموفق، فوت كرده بود و آن جنگ تلويزيوني ماهها پيش ضبط شده بود. شما با چند نفر قهر

هستيد؟ دلتان طاقت ميآورد آنها را نبينيد؟ هيچ فكر كردهايد اگر به آنها زنگ بزنيد و صدايي پشت گوشي با

بغض بگويد كه آنها ديگر كنار ما نيستند چه احساسي پيدا ميكنيد؟