**FERESHTEH**
09-02-2015, 02:05 AM
1-دروغ برای جلب توجهزمانی كه كودك، توجه مثبت دیگر افراد مانند همسنوسالان و بهخصوص مادر و پدر خود را دریافت نمیكند، با دروغگویی و بزرگ جلوهدادن خود، سعی در جلب این توجه خواهد كرد. فراموش نكنید كه برای کودکان، گرفتن و جلب توجه مادر و پدر و بزرگترها حتی از نوع منفی آن، بهتر از فقدان هرگونه توجهی است. 2ـ دروغهای خیالبافانهاین نوع دروغگویی، مخصوص كودكان كمسنوسالتر و خیالپرداز است. این نوع خیالبافیها و غیرواقعی بودن آنها را هرگز نباید به روی آنان آورد و بهعبارتی، بهجای هرگونه توجه و تمركز، باید از كنار آنان گذشت. 3ـ دروغبازی این نوع دروغ، شبیه نوع قبلی یعنی دروغهای خیالبافانه است كه با آن، كودكان سعی دارند دیگران حوادث تخیلی یا بازیهای آنان را باور كنند. 4ـ دروغ مبهم كودك وقتی ناتوان از ابراز احساسها و فکرهای خویش است، با سرهمبندی و بههم چسباندن جملههایی، سعی در بیان آن احساسها دارد اما بزرگترها تصور میكنند كه او در حال دروغگویی است. 5ـ دروغ انتقامجویانهاین نوع دروغ، از نفرت و خشم كودك ناشی میشود. 6ـ دروغ محدود و ساختگیاین نوع دروغ، بیشتر وقتها از ترس تنبیه، تهدید و توهین مادر و پدر و یا مربیان و بزرگترها صورتمیگیرد. 7ـ دروغ خودخواهانهاین دروغ، حساب شده است و جهت فریب دادن دیگران صورتمیگیرد و بهطور معمول برای بهدست آوردن یكچیز یا وضعیت مطلوب از سوی كودك، ابراز میشود. 8ـ دروغ مصلحتی كودكان، این نوع دروغگویی را به حساب خودشان برای مراقبت از دوستی كه در یك وضعیت مشكل قراردارد و تحت فشار است، بیان میكنند. 9ـ دروغِ عادتی یا عادتشده این نوع دروغها به دلیل نتیجه گرفتنهای قبلی از دروغهایی است كه پیش از این، ابراز شده و بهعنوان یك الگوی رفتاری در دسترس اوست و برایش كاركرد داشته است.مادر و پدر باید از همان سنین اولیه با ظرافت و هوشیاری، متوجه این رفتار از سوی كودك خود باشند. اگر از همان دوران اولیه، كودك را بهخاطر دروغگوییاش مورد طعن، مخالفت و یا استهزا و تنبیه قرارندهید بلكه با آرامش، مهربانی و صبوری با او در اینباره صحبت كنید، او نیز بهتدریج از این نوع رفتار دست برمیدارد، ضمن آنكه باید برخورد مادر و پدر بهگونهای باشد كه به كودك، احساس شرم و یا گناه تلقین نكنند بلكه زمینههای بروز رفتار را از میان بردارند. مادر و پدر باهوش، باید كودك خود را نه با دعوا و مشاجره و تنبیه بلكه با بیان مثالهای خندهدار و شاد، از عواقب نامطبوع دروغگویی آگاه كنند. کودک با هدایت و رهبری صحیح از سوی پدر و مادر، خود را از دروغگویی بینیاز دیده، بنابراین، این عمل را بهعنوان یك الگوی رفتاری، بهكلی از دست خواهد داد چراكه راههای بهتری برای جلب توجه خویش و یا بیان و ابراز احساسها و عواطف خود پیدا میكند. به بیان دیگر، او كمكم میآموزد و در خود، آن را تثبیت میكند كه نه از ترس تنبیه و قانون و یا مجازات بلكه بهدلیل كنترل از درون و وجدان فردیاش، از دروغگفتن پرهیز كند. مفهوم حقیقت را آموزش دهید !از همان کودکی (۲ تا ۵سالگی) هنگام بازی کردن با کودک، تماشای تلویزیون یا هنگام کتاب خواندن تفاوت میان حقیقی و غیرحقیقی بودن را به کودک بیاموزید. این فرصت ها می توانند مقدمه ای برای شروع بحث هایی در درک مفهوم حقیقت باشند. آیا اگر یک سگ زیر غلتک آسفالت برود، مثل کاغذ پهن می شود و بعد به حالت اول برمی گردد و می دود؟ یا اینکه بابا گفت چه بچه شیرینی! می خورمت... شوخی بود و نمی خواهد تو را بخورد. لاف زدن و پز دادن را دروغ گفتن ندانید!به فرزندتان کمک کنید تفاوت رویا و واقعیت را دریابد و بدون اینکه او را دروغگو بخوانید، سعی کنید روی لاف زدن او اسم بگذارید. مثلا وقتی فرزندتان در مورد ماشین کنترلی پرنده اش با دوستانش حرف می زند و آن را توصیف می کند، می توانید به او پیشنهاد دهید که به دوستانش بگوید شوخی کرده و واقعیت را توضیح دهد. یادتان باشد همه بچه ها گاهی «چاخان» می کنند ولی نگذارید لاف زدن آنها با این توجهات زیاد و رفتارهای غلط به یک مشکل تبدیل شود.باعث دروغگویی نشوید!گاهی والدین پس از مشاهده اعمال ناشایست کودک، برخورد تندی دارند و طوری از او توضیح می خواهند که مجبور به دروغگویی می شود اما هیچ وقت سوال نکنید؛ به جای اینکه بپرسید تو شیشه مربا را شکستی و به دلیل فریادی که می زنید، ترس ایجاد کنید، بگویید: «واقعا عصبانی شدم چون رفتی روی کمد و شیشه مربا رو شکستی!» جریمه دروغگویی با جریمه کار نادرست متفاوت است!به کودک توضیح دهید اگر راست بگوید، کمتر عصبانی می شوید چون دروغگویی جریمه اش را ۲ برابر می کند و واقعا به حرفتان پایبند باشید. اگر نوجوان شما به جای رفتن به منزل دوستش، از جای دیگری سردر آورده و می خواهید او را تا ۲ روز از بیرون رفتن از خانه محروم کنید، توضیح دهید اول به دلیل رفتارت ۲ روز محرومی و بعد به دلیل دروغگویی ۲ روز دیگر هم جریمه می شوی. با این کار خواهد فهمید با راستگویی، جریمه اش نصف زمانی می شود که دروغ بگوید. از اجرای مجازات دروغگویی کوتاه نیایید. راستگویی اش را تحسین و تقویت کنیدمتناسب با سن کودک، صداقت او را تحسین کنید. فرض کنید کودک ۴ ۳ ساله شما شیشه مربا را شکسته، مکث کوتاهی می کند و به جای اینکه بگوید «من نکردم» می گوید: «ببخشید». در این صورت فورا بگویید از راستگویی ات خوشحالم و بعد از تحسین رفتار او، جریمه شکستن شیشه مربا را تعیین کنید. اگر فرزند شما به خانه می آید و در مورد اینکه کجا بوده راست می گوید، به او اطمینان دهید به عنوان پاداش این راستگویی، از این پس اجازه می دهید همراه دوستانش بیشتر بیرون برود. به آرامش بدهید تا از ترس مجبور به دروغگویی نشود. اگر قبل از اینکه بفهمید، در مورد کاری که کرده به شما گفت، او را کمتر از حالت معمول تنبیه کنید. در مورد این ارفاق مراقب باشید تا بچه ها برای فریبتان از این روش استفاده نکنند، به خصوص در صورتی که سابقه دروغگویی دارند. دروغ بین سنین 3 تا 4 سالدر این سن است که کودک دروغ گفتن را شروع میکند. این موضوع بیان گر این نکته است که شخصیت انسان از همان ابتدا حتی نزد پدر و مادرش نیز شفاف نیست و هیچ کس قادر به شناخت کلی طرف مقابلش نیست. دروغ گفتن بچه ها در این سن ، فقط به عنوان یک سرگرمی و امتحان کردن پدرو مادر است، زیرا هنگامی که بچه های این سن دروغی را میگویند و والدین متوجه دروغ شان میشوند برای آنها بمانند یک تفریح است. دروغ در سنین 7 سالگی در این سن بچه ها در دروغ گفتن پیشرفت زیادی میکنند و یاد میگیرند همه فکر هایی را که دارند و یا تمام کارهایی را که انجام میدهند را نباید به پدرو مادر خود بگویند و برای آنها توضیح بدهند. اما آنها هنوز در دروغ گفتن نوپا هستند و از تغییر صدای و رنگ صورتشان میتوان فهمید که دروغ میگویند. و مهم تر از همه تربیت خانوادهها و رفتاری که والدین در برابر بچه ها با یکدیگر دارند نقشی بسزا در این امر دارد.گاهی والدین خودشان به فرزندانشان دروغ گفتن را یاد میدهند برای مثال : " مادریا پدر به فرزندش میگوید این مطلب را به کسی نگویی یا اگر کسی ازت چیزی پرسید یک دروغی بگو " ما خودمان فرزندانمان را به دروغ تشویق میکنیم و بعد که آنها در این کا ر خبره میشوند و به راحتی دروغ میگویند از آنها گله میکنیم ...از دروغ گویی تا افسانه بافی راه زیادی نیست!!دروغ گفتن كودكان، دلیلهای بسیار متفاوتی دارد. در میان كودكان كمسن و سالتر، دروغگویی معنایی مشابه آنچه بزرگترها میشناسند، ندارد بلكه بیشتر جنبهی خیالبافی دارد. بنابراین، قصد آنان هرگز فریب دادن دیگران نیست. درحقیقت، ریشهی بیشتر دروغها بهدلیل احساس ناامنی و وحشت از مجازات و تنبیه است، بنابراین، چنانچه كودك بهخاطر راستگویی، دربارهی اتفاقی ناخوشایند یا ناشایست، از سوی مادر و پدر و یا بزرگترها تنبیه نشود، به دروغگفتن پناه نمیآورد.اما عمدهترین دلیل در سنین بالاتر، فشار بزرگترها به آنان برای گفتن جزئیات دقیق یك ماجراست. این تحت فشار قراردادن، كودكان را وادار به گفتن دروغ میكند و از اینجا كودكان، دروغگویی را یاد میگیرند چراكه دروغ گفتن، آنان را از تنبیهشدن بازمیدارد و آنان، این نكته را به تجربه و بر اثر رفتار اشتباه بزرگترها آموختهاند. پس کودک برای گریز از تنبیه شدن و مجازات، دروغ تحویل میدهد.کمک گرفتن از متخصص و مشاوربچه های بزرگ تر از ۱۰ سالی که مدام دروغ می گویند باید از نظر مشکلات عاطفی و روانی بررسی شوند. برخی از آنها می دانند دارند رویابافی می کنند اما اصلا از این موضوع ناراحت نیستند. این گروه هم به پیگیری نیاز دارند.