PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : ضرب المثل هاي ايراني که با حرف م شروع می شوند



**FERESHTEH**
09-03-2015, 02:49 PM
ما از خيك دست برداشتيم خيك از ما دست بر نميداره !

ما اينور جوب تو اونور جوب !

ما اينور جوب تو اونور جوب، فحش بده فحش بستون، پيراهن يكي شانزده تومنه !

مادر را دل سوزد، دايه را دامن !

مادر زن خرم كرده، توبره بر سرم كرده !

مادر كه نيست با زن بابا بايد ساخت !

مادر مرده را شيون مياموز !

مارا باش كه از بز دنبه ميخواهيم !

مار بد بهتر بود از يار بد !

مار پوست خودشو ول ميكنه اما خوي خودشو ول نميكنه !

مار تا راست نشه بسوراخ نميره !

مار خورده افعي شده !

مار خيلي از پونه خوشش مياد دم لونه اش سبز ميشه !

مار گزيده از ريسمان سياه و سفيد ميترسه !

مار گير را آخرش مار ميكشه !

مار مهره، هر ماري نداره !

مار هر كجا كج بره توي لونه خودش راست ميره !

ماست را كه خوردي كاسه شو زير سرت بزار !

ماستها را كيسه كردند !

ماست مالي كردن !

ماستي كه ترشه از تغارش پيداست !

ماست نيستي كه انگشتت بزنند !

ما صد نفر بوديم تنها، اونها سه نفر بودند همراه !

ما كه خورديم اما نگي يارو خر بود سيرابيت نپخته بود !

ما كه در جهنم هستيم يك پله پائين تر !

ما كه رسواي جهانيم غم عالم پشمه !

مال است نه جان است كه آسان بتوان داد !

مال بد بيخ ريش صاحبش !

مال به يكجا ميره ايمون به هزار جا !

مالت را خار كن خودت را عزيز كن !

مال خودت را محكم نگهدار همسايه را دزد نكن !

مال خودم مال خودم مال مردمم مال خودم !

مال دنيا وبال آخرته !

مال ما گل مناره، مال مردم زير تغاره !

مال مفت صرافي نداره !

پول باد آورده چند و چون نداره !

مال ممسك ميراث ظالمه !

مال همه ماله، مال من بيت الماله !

ماما آورده را مرده شور ميبره !

ماما كه دو تا شد سر بچه كج در مياد !

ما و مجنون همسفر بوديم در دشت جنون --- او بمطلب ها رسيد و ما هنوز آواره ايم .

ماه درخشنده چو پنهان شود --- شب پره بازيگر ميدان شود !

ما هم تون را ميتابيم هم بوق را ميزنيم !

ماه هميشه زير ابر پنهان نميمونه !

ماهي رو هر وقت از آب بگيري تازه است !

ماهي ماهي رو ميخوره، ماهي خوار هر دو را !

ماهي و ماست ؟ عزرائيل ميگه بازم تقصير ماست ؟

مبارك خوشگل بود ابله هم درآورد !

مثقال نمكه خروار هم نمكه !

مثل سيبي كه از وسط نصف كرده باشند !

مثل كنيز ملا باقر !

مرد چهل ساله تازه اول چلچليشه !

مرد خردمند هنر پيشه را --- عمر دو بايست در اين روزگار *** تا به يكي تجربه آموختن --- با دگري تجربه بردن بكار . [[ سعدي ]]

مرد كه تنبوتش دو تا شد بفكر زن نو ميافته !

مرده را رو كه رو بدي بكفن خودش ميرينه !

مردي را پاي دار ميبردند زنش ميگفت : يه شليته گلي براي من بيار !

مردي كه نون نداره اينهمه زبون نداره !

مرغ بيوقت خوان را بايد سر بريد !

مرغ زيرك كه ميرميد از دام - با همه زيركي بدام افتاد !

مرغ گرسنه ارزن در خواب مي بينه !

مرغ، هم تخم ميكمه هم چلغوز!

مرغ همسايه غازه !

مرغي را كه در هواست نبايد به سيخ كشيد !

مرغ يه پا داره !

مرغي كه انجير ميخوره نوكش كجه !

مرگ براي من، گلابي براي بيمار !

مرگ به فقير و غني نگاه نميكنه !

مرگ خر عروسي سگه !

مرگ خوبه اما براي همسايه !

مرگ ميخواهي برو گيلان !

مرگ يه بار شيون يه بار !

مزد آن گرفت جان برادر كه كار كرد ! (( نابرده رنج گنج ميسر نمي شود ... )) [[ سعدي ]]

مزد خر سور چروني خر سواريست !

مزد دست مهتر چس يابوست !

مسجد نساخته گدا درش ايستاده !

مشتري آخر شب خونش پاي خودشه !

مشك خالي و پرهيز آب !

معامله با خودي غصه داره !

معامله نقد بوي مشك ميده !

معما چو حل گشت آسان شود !

مغز خر خورده !

مفرداتش خوبه اما مرده شور تركيبشو ببره !

مگس به فضله ش بشينه تا مورچه خور دنبالش ميدوه !

مگه سيب سرخ براي دست چلاق خوبه ؟!

مگه كاشونه كه كپه با فعله است ؟

ملا شدن چه آسون، آدم شدن چه مشكل !

ملا نصرالدين صنار ميگرفت سگ اخته ميكرد يكعباسي ميداد ميرفت حموم !

من آنچه شرط بلاغ است با تو ميگويم --- تو خواه از سخنم پند گير و خواه ملال . [[ سعدي ]]

من از بيگانگان هرگز ننالم --- كه با من هر چه كرد آن آشنا كرد . [[ حافظ]]

من كجا و خليفه در بغداد !

من ميگم خواجه ام تو ميگي چند تا چه داري ؟!

من ميگم نره تو ميگي بدوش !

من ميگم انف، تو نگو انف، تو بگو انف !

من نميگويم سمندر باش يا پروانه باش --- چون بفكر سوختن افتاده اي مردانه باش . [[ مرتضي قليخان شاملو]]

من نوكر حاكمم نه نوكر بادنجان !

موريانه همه چيز خونه را ميخوره جز غم صاحب خونه را !

موش به سوراخ نميرفت جارو به دم بست !

موش چيه كه كله پاچش باشه !

موش زنده بهتر از گربه مرده است !

موش به همبونه ( انبار) كار نداره همبونه به موش كار داره !

موش و گربه كه با هم بسازند دكان بقالي خراب ميشه !

مهتاب نرخ ماست را ميشكنه !

مهره مار داره !

مه فشاند نور و سگ عوعو كند --- هر كسي بر طينت خود مي تند ! [[ مولوي ]]

مهمون بايد خنده رو باشه اگر چه صاحب خونه، خون گريه كنه !

مهمون تا سه روز عزيزه !

مهمون خر صاحبخونه است !

مهمون كه يكي شد صاحبخونه گاو ميكشه !

مهمون مهمون و نميتونه ببينه صاحبخونه هر دو را !

مهمون ناخونده خرجش پاي خودشه !

مهمون هر كي ، و در خونه هر چي !

ميون حق و باطل چهار انگشته !

ميون دعوا حلوا خير نمي كنند !

ميون دعوا نرخ معين ميكنه !

مي بخور، منبر بسوزان، مردم آزاري مكن !

ميخواي عزيز بشي يا دور شو يا كور شو !

ميراث خرس به كفتار ميرسه !

ميراث خوار بهتر از چشته خوره !

ميوه خوب نصيب شغال ميشه !

ميهمان راحت جان است و ليكن چو نفس --- خفه سازد كه فرود آيد و بيرون نرود !