PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : شوخی بود !



Anil199
09-11-2015, 08:23 PM
عشق تو...
شوخی زیبایی بود که خداوند با قلب من کرد !
زیبا بود امّا...
شوخی بود !
حالا ... تو بی تقصیری ! خدای تو هم بی تقصیر است !
من تاوان اشتباه خود را پس میدهم . . . !
تمام این تنهایی تاوان « جدّی گرفتن آن شوخی » است ...

Anil199
09-11-2015, 08:57 PM
برای من همین خوبه که
با رویات می شینم

تو رو از دور می بوسم
تو رو از دور می بینم

برای من همین خوبه بگیرم رد دنیاتو

ببینم هر کجا می رم از اونجا رد شدم با تو


همین که حال من خوش نیست
همین که قلبم آشوبه

تو خوش باشی برای من
همین بد بودنم خوبه...

برای من همین خوبه بدونی بی تو نابودم

اگه جایی ازت گفتن بگم من عاشقش بودم


برای من همین خوبه که
از هر کی تو رو دیده

شبی صد بار می پرسم ازم چیزی نپرسیده

Anil199
09-11-2015, 08:58 PM
منو تو توی این دنیا یه درد مشترک داریم

دو تامون خسته ی دردیم رو قلبامون ترک داریم

منو تو کوه دردیمو یه گوشه زخمی افتادیم

داریم جون می کنیم انگار رو زخمامون نمک داریم

تموم زندگیمون سوخت تمومه لحظه هامون مرد

هوای عاشقیمونو هوای بی کسیمون برد

منو تو مال هم بودیم منو تو جون هم بودیم

خوره افتاد به جون ما تمومه جونمونو خورد

منو تو توی این دنیا اسیر دست تقدیریم

همش دلهره داریم و با این زندگی درگیریم

نفس که می کشیم انگار دارن شکنجه مون میدن

داریم آهسته آهسته تو این تنهایی می میریم

شدیم مثل یه دیواری که کم کم داره می ریزه

هوای خونمون سرده مثه غروبه پاییزه...

تقاص چیو ما داریم به کی واسه چی پس میدیم؟

آخه واسه ما این روزا چرا انقدر غم انگیزه؟

Anil199
09-11-2015, 08:59 PM
خدایا نگام کن، همون دل شکستم

نگو قهری با من، تو بودی که هستم

تو بودی همیشه، توی تار و پودم

منم که یه وقتا، به یادت نبودم

یه عمره که بغضت، رفیقه با شبهام

خدایا رسیدم، به بن بست دنیام

هوامو گرفته، ته کوچه بسته اس

نگاتو نگیر از یه مردی که خسته اس

به گوشت می دونم صدایم آشناست

خدا با توأم...

پس حواست کجاست؟

Anil199
09-11-2015, 08:59 PM
در تمام روزهای عاشقی که گذشت

حتی یک لحظه از آن روزها نیز از یادم نرفت

با اینکه قلبم بارها شکست

اما دلم باز هم به پای تو نشست

به هیچکسی دل نبست

با خودش عهد بست، که این عشق اول و آخر است

همین و بس!

Anil199
09-11-2015, 09:00 PM
گاهی یادش به خیر می گویم

برای تمام ندیده هایم...

گاهی می خندم به کوله بارم

و گاهی افسوسی کوتاه...

گاهی کابوسی در خواب

وگاهی سکوت صدایم

گاهی تردید ... و گاهی ترس...

گاهی چشمانم را پر می کنم از:

صدای تو... حرفهای تو...

گاهی بی تفاوت به تو... به همه...

و گاهی خسته از تمام راه

رفتن ها... گریه ها... خنده ها...

گاهی خنده به روی تمام آرزوها

گاهی به آرامی فرو ریختن

به آرامی دود شدن...

گاهی دلتنگ... گاهی مغرور...

گاهی آرام خوابیدن...

و گاهی تکرار تکرار تکرار...

این است تمام زندگی من

پر از گاه گاه های متوالی و تمام نشدنی...

Anil199
09-11-2015, 09:02 PM
هر روز دوست داشتنم را



در گوشت تمدید می کردم


اما تو ...


هیچوقت گوش دلت را به زبان دلم نسپردی...

Anil199
09-11-2015, 09:02 PM
چشم به راه کسی بمان که آمدنش

بوی ماندن بدهد...

بی قرار قدم هایش شوی و بیتاب آغوشت شود

بوسه بارانش کنی و بوسه بارانت کند

طوری در آغوشت بگیرد که خودت را

مچاله آغوشش کنی و بگویی:

"من دلم گم شدن می خواهد"

گم شدن میان آغوشت...

Anil199
09-11-2015, 09:04 PM
تو دوری و دستای من نمی رسه به گرد تو

صدای تکه پارمو بردار و از اینجا برو

تو دست من یه عکسِ پاره ست

نبودی و مرگه ستاره ست

بذار تنها ببوسم اینجا

صدام نمی رسه به فردا...

Anil199
09-11-2015, 09:04 PM
بگذر از این شکسته از این دوباره خسته

رد شو از این حقیر کم من دیگه حرف نمی زنم

نمی خوامت زیباترینم آغازی از مرگ زمینم

دیوانه ی کوچه نشین و آواره ام تنها همینم

Anil199
09-11-2015, 09:05 PM
هر نوت از این گیتارمو یک واژه تا ترانه بود

رو شعله های شب شکن فرصت یک پروانه بود

اما تو از دلم بُریدی من خواستمت اما ندیدی

حالا برو از این همیشه از باغچه ی خشکیده ریشه

Anil199
09-11-2015, 09:06 PM
هر نوت از این گیتارمو یک واژه تا ترانه بود

رو شعله های شب شکن فرصت یک پروانه بود

اما تو از دلم بُریدی من خواستمت اما ندیدی

حالا برو از این همیشه از باغچه ی خشکیده ریشه

Anil199
09-11-2015, 09:09 PM
از زنـــدگی خسته ام

از نبــودن و از بودن خسته ام

از دردها و شادی بی سود خسته ام

از این هوای ابــری پـر دود خسته ام

Anil199
09-11-2015, 09:09 PM
خدایا برای خاموشیِ شب های انتظارم

فقط یک فوت کافیست!

خاموشم کن ...

خسته ام...

Anil199
09-11-2015, 09:10 PM
خدایا گله نمی کنم

ولی...

کمی آرامتر امتحانم کن

به خودت قسم خسته ام

Anil199
09-11-2015, 09:12 PM
گاهی وقتا دور و برت پر از آدمه

آدمایی که براشون اهمیت داری...

دوستت دارن و دوستشون داری...

باهاشون خوش می گذرونی...

لحظه هایی که با اونایی

باعث میشه خیلی چیزا رو حتی برا یه لحظه هم که شده فراموش کنی و بهشون فکر نکنی.

تا اینجاش خیلی خوب پیش میره

چون خوشحالی...

Anil199
09-11-2015, 09:13 PM
ولی تو همین لحظه هاس که یهو حس می کنی یه چیزی کم داری

حس می کنی به یکی نیاز داری...

یکی با بقیه فرق کنه!

یکی که قلبش برای تو بزنه!

و عاشقانه دوستش داشته باشی

یکی که جاش بدجوری خالـیه...

دوس ندارمـ...

دوس ندارم لحظه هایی که همه چی داره خوب پیش میره یادش بیفتم

ولی افسوس که دست خودمـ نیست

قلبمو میگم...!

Anil199
09-11-2015, 09:14 PM
همین جاس که بین این همه شادی و بزن و بکوب میری تو اتاق

یه ذره با خودت...

با خدای خودت درد د دل می کنی و یه آهنگ میذاری

و می شکنـه این بـغـض لـعنـتـی

و نمی تونی خودتـو کنترل کنی

و این اسمش چیز دیگه ای جز "دلـ ـتنـگی" نیست...!