PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : فقر



Anil199
09-20-2015, 10:21 AM
روزی یك مرد ثروتمند ، پسر بچه كوچكش را به یك ده برد تا به او نشان دهد مردمی كه در آن جا زندگی می كنند چقدر فقیر هستند . آن ها یك روز و یك شب را در خانه محقر یك روستایی به سر بردند .در راه بازگشت و در پایان سفر ، مرد از پسرش پرسید : « نظرت در مورد مسافرت مان چه بود ؟ »پسر پاسخ داد : « عالی بود پدر» پدر پرسید : « آیا به زندگی آن ها توجه كردی ؟ پسر پاسخ داد: « فكر می كنم» پدر پرسید : « چه چیزی از این سفر یاد گرفتی ؟پسر كمی اندیشید و بعد به آرامی گفت : « فهمیدم كه ما در خانه یك سگ داریم و آن ها چهار تا . ما در حیاط مان فانوس های تزئینی داریم و آن ها ستارگان را دارند . حیاط ما به دیوارهایش محدود می شود اما باغ آن ها بی انتهاست . در پایان حرف های پسر ، زبان مرد بند آمده بود . پسر اضافه كرد : « متشكرم پدر كه به من نشان دادی ما واقعأ چقدر فقیر هستیم ! »