PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : افـراط و تــفـریـط



!!yalda!!
09-20-2015, 12:21 PM
با هم رفتیم اطراف سبزوار، گشت زنی توی یک دهِ کوچک. آنجا بود که چشم مان افتاد به یک پیرزن کشاورز. با مختصری آب و ملک و گوسفند، صبح تا شب آبیاری و وجین و چرای گوسفندها کارش بود. شوهرش مرده بود و زن، دست تنها، چند تا پسر و دختر را فرستاده بود سر زندگی شان. ا



http://images2.persianblog.ir/525401_7a0mfByA.jpgقشنگ نوشت ♣دلم قُرص استوقتی ..مُسَکِنم تویی


می خواستم بمانم
رفتم
می خواستم بروم
ماندم
نه رفتن مهم بود و نه ماندن
مهم من بودم
که نبودم...گروس عبدالملکیانhttp://images2.persianblog.ir/525401_0Xx6mTCE.jpgقشنگ نوشت ♣فـضـیلت انـساندر نــگـهداشـتن حـــد وســط مــیان افـراط و تــفـریـط اســت . . .