!!yalda!!
05-24-2015, 02:20 PM
آثارسایه هم در آغاز، همچون شهریار، چندی کوشید تا به راه نیما (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%86%DB%8C%D9%85%D8%A7) برود؛ اما، نگرش مدرن و اجتماعی شعر نیما، به ویژه پس از سرایش ققنوس، با طبع او که اساسا شاعری غزلسرا بود؛ همخوانی نداشت. پس راه خود را که همان سرودن غزل بود؛ دنبال کرد.
سایه در سال ۱۳۲۵ (http://fa.wikipedia.org/wiki/%DB%B1%DB%B3%DB%B2%DB%B5) مجموعهٔ «نخستین نغمهها» را، که شامل اشعاری به شیوهٔ کهن است، منتشر کرد. در این دوره هنوز با نیما یوشیج (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%86%DB%8C%D9%85%D8%A7_%DB%8C%D9%88%D8%B4%DB%8C% D8%AC) آشنا نشده بود. «سراب» نخستین مجموعهٔ او به اسلوب جدید است، اما قالب همان چهارپارهاست با مضمونی از نوع تغزل و بیان احساسات و عواطف فردی؛ عواطفی واقعی و طبیعی. مجموعهٔ «سیاه مشق»، با آنکه پس از «سراب» منتشر شد، شعرهای سالهای ۲۵ تا ۲۹ شاعر را دربرمیگیرد. در این مجموعه، سایه تعدادی از غزلهای خود را چاپ کرد و توانایی خویش را در سرودن غزل نشان داد تا آنجا که میتوان گفت تعدادی از غزلهای او از بهترین غزلهای این دوران به شمار میرود.
سایه در مجموعههای بعدی، اشعار عاشقانه را رها کرد و با کتاب شبگیر خود که حاصل سالهای پر تب و تاب پیش از سال ۱۳۳۲ است به شعر اجتماعی روی آورد. مجموعهٔ «چند برگ از یلدا» راه روشن و تازهای در شعر معاصر گشود.
سایه پس از درگذشت دردناک احسان طبری در بهار ۱۳۶۸، مثنوی معروف و تاثیرگذار «قصه خون دل» را به یاد و در رثای او سرود.
خاطراتهوشنگ ابتهاج سال ۱۳۹۱ در ۸۵ سالگی خاطرات خود را در گفتگو با میلاد عظیمی (http://fa.wikipedia.org/w/index.php?title=%D9%85%DB%8C%D9%84%D8%A7%D8%AF_%D8 %B9%D8%B8%DB%8C%D9%85%DB%8C&action=edit&redlink=1) در کتاب پیر پرنیان اندیش (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%BE%DB%8C%D8%B1_%D9%BE%D8%B1%D9%86%DB%8C%D8%A7% D9%86_%D8%A7%D9%86%D8%AF%DB%8C%D8%B4) عنوان کرد. در این کتاب هوشنگ ابتهاج به بیان عقاید و نظرات خود درباره بسیاری از چهرههای به نام موسیقی، شعر و سیاست در زمان خود میپردازد. او در این کتاب تایید میکند که آزادیاش از زندان در سال ۱۳۶۳ بعد از نامه محمدحسین شهریار (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF%D8%AD%D8%B3%DB%8C%D9%86_% D8%B4%D9%87%D8%B1%DB%8C%D8%A7%D8%B1) به آیتالله خامنهای (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A2%DB%8C%D8%AA%E2%80%8C%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%8 7_%D8%AE%D8%A7%D9%85%D9%86%D9%87%E2%80%8C%D8%A7%DB %8C) و بیان این نکته که «وقتی سایه را زندانی کردند، فرشتهها بر عرش الهی گریه میکنند» صورت گرفتهاست. ابتهاج یک سال بعد از زندان آزاد میشودآهدویژگی اشعارغلامحسین یوسفی (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%BA%D9%84%D8%A7%D9%85%D8%AD%D8%B3%DB%8C%D9%86_% DB%8C%D9%88%D8%B3%D9%81%DB%8C) دربارهٔ شعر سایه میگوید: «در غزل فارسی معاصر، شعرهای سایه در شمار آثار خوب و خواندنی است. مضامین گیرا و دلکش، تشبیهات و استعارات و صور خیال بدیع، زبان روان و موزون و خوشترکیب و هماهنگ با غزل، از ویژگیهای شعر اوست و نیز رنگ اجتماعی ظریف آن یادآور شیوهٔ دلپذیر حافظ است. از جمله غزلهای برجستهٔ اوست: دوزخ روح، شبیخون، خونبها، گریهٔ لیلی، چشمی کنار پنجرهٔ انتظار و نقش دیگر.»
اشعار نو او نیز دارای درونمایهای تازه و ابتکاری است؛ و چون فصاحت زبان و قوت بیان سایه با این درونمایهٔ ابتکاری همگام شده، نتیجهٔ مطلوبی به بار آوردهاست.
در شعر پس از نیما در حوزهٔ غزل تقسیماتی را با توجه به شاعرانی که در آن زمان حضور داشتهاند انجام دادهاند که در این بین نامهایی چون هوشنگ ابتهاج، منوچهر نیستانی (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%85%D9%86%D9%88%DA%86%D9%87%D8%B1_%D9%86%DB%8C% D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86%DB%8C)، حسین منزوی (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AD%D8%B3%DB%8C%D9%86_%D9%85%D9%86%D8%B2%D9%88% DB%8C)، محمدعلی بهمنی (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF%D8%B9%D9%84%DB%8C_%D8%A8% D9%87%D9%85%D9%86%DB%8C) و سیمین بهبهانی (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B3%DB%8C%D9%85%DB%8C%D9%86_%D8%A8%D9%87%D8%A8% D9%87%D8%A7%D9%86%DB%8C) به چشم میخورد.http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/e/e4/%D9%87%D9%88%D8%B4%D9%86%DA%AF_%D8%A7%D8%A8%D8%AA% D9%87%D8%A7%D8%AC_%28%D9%87.%D8%A7.%D8%B3%D8%A7%DB %8C%D9%87%29-_Hooshang_Ebtehaj.jpg/200px-%D9%87%D9%88%D8%B4%D9%86%DA%AF_%D8%A7%D8%A8%D8%AA% D9%87%D8%A7%D8%AC_%28%D9%87.%D8%A7.%D8%B3%D8%A7%DB %8C%D9%87%29-_Hooshang_Ebtehaj.jpg (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%BE%D8%B1%D9%88%D9%86%D8%AF%D9%87:%D9%87%D9%88% D8%B4%D9%86%DA%AF_%D8%A7%D8%A8%D8%AA%D9%87%D8%A7%D 8%AC_(%D9%87.%D8%A7.%D8%B3%D8%A7%DB%8C%D9%87)-_Hooshang_Ebtehaj.jpg)
سایه در سال ۱۳۲۵ (http://fa.wikipedia.org/wiki/%DB%B1%DB%B3%DB%B2%DB%B5) مجموعهٔ «نخستین نغمهها» را، که شامل اشعاری به شیوهٔ کهن است، منتشر کرد. در این دوره هنوز با نیما یوشیج (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%86%DB%8C%D9%85%D8%A7_%DB%8C%D9%88%D8%B4%DB%8C% D8%AC) آشنا نشده بود. «سراب» نخستین مجموعهٔ او به اسلوب جدید است، اما قالب همان چهارپارهاست با مضمونی از نوع تغزل و بیان احساسات و عواطف فردی؛ عواطفی واقعی و طبیعی. مجموعهٔ «سیاه مشق»، با آنکه پس از «سراب» منتشر شد، شعرهای سالهای ۲۵ تا ۲۹ شاعر را دربرمیگیرد. در این مجموعه، سایه تعدادی از غزلهای خود را چاپ کرد و توانایی خویش را در سرودن غزل نشان داد تا آنجا که میتوان گفت تعدادی از غزلهای او از بهترین غزلهای این دوران به شمار میرود.
سایه در مجموعههای بعدی، اشعار عاشقانه را رها کرد و با کتاب شبگیر خود که حاصل سالهای پر تب و تاب پیش از سال ۱۳۳۲ است به شعر اجتماعی روی آورد. مجموعهٔ «چند برگ از یلدا» راه روشن و تازهای در شعر معاصر گشود.
سایه پس از درگذشت دردناک احسان طبری در بهار ۱۳۶۸، مثنوی معروف و تاثیرگذار «قصه خون دل» را به یاد و در رثای او سرود.
خاطراتهوشنگ ابتهاج سال ۱۳۹۱ در ۸۵ سالگی خاطرات خود را در گفتگو با میلاد عظیمی (http://fa.wikipedia.org/w/index.php?title=%D9%85%DB%8C%D9%84%D8%A7%D8%AF_%D8 %B9%D8%B8%DB%8C%D9%85%DB%8C&action=edit&redlink=1) در کتاب پیر پرنیان اندیش (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%BE%DB%8C%D8%B1_%D9%BE%D8%B1%D9%86%DB%8C%D8%A7% D9%86_%D8%A7%D9%86%D8%AF%DB%8C%D8%B4) عنوان کرد. در این کتاب هوشنگ ابتهاج به بیان عقاید و نظرات خود درباره بسیاری از چهرههای به نام موسیقی، شعر و سیاست در زمان خود میپردازد. او در این کتاب تایید میکند که آزادیاش از زندان در سال ۱۳۶۳ بعد از نامه محمدحسین شهریار (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF%D8%AD%D8%B3%DB%8C%D9%86_% D8%B4%D9%87%D8%B1%DB%8C%D8%A7%D8%B1) به آیتالله خامنهای (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A2%DB%8C%D8%AA%E2%80%8C%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%8 7_%D8%AE%D8%A7%D9%85%D9%86%D9%87%E2%80%8C%D8%A7%DB %8C) و بیان این نکته که «وقتی سایه را زندانی کردند، فرشتهها بر عرش الهی گریه میکنند» صورت گرفتهاست. ابتهاج یک سال بعد از زندان آزاد میشودآهدویژگی اشعارغلامحسین یوسفی (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%BA%D9%84%D8%A7%D9%85%D8%AD%D8%B3%DB%8C%D9%86_% DB%8C%D9%88%D8%B3%D9%81%DB%8C) دربارهٔ شعر سایه میگوید: «در غزل فارسی معاصر، شعرهای سایه در شمار آثار خوب و خواندنی است. مضامین گیرا و دلکش، تشبیهات و استعارات و صور خیال بدیع، زبان روان و موزون و خوشترکیب و هماهنگ با غزل، از ویژگیهای شعر اوست و نیز رنگ اجتماعی ظریف آن یادآور شیوهٔ دلپذیر حافظ است. از جمله غزلهای برجستهٔ اوست: دوزخ روح، شبیخون، خونبها، گریهٔ لیلی، چشمی کنار پنجرهٔ انتظار و نقش دیگر.»
اشعار نو او نیز دارای درونمایهای تازه و ابتکاری است؛ و چون فصاحت زبان و قوت بیان سایه با این درونمایهٔ ابتکاری همگام شده، نتیجهٔ مطلوبی به بار آوردهاست.
در شعر پس از نیما در حوزهٔ غزل تقسیماتی را با توجه به شاعرانی که در آن زمان حضور داشتهاند انجام دادهاند که در این بین نامهایی چون هوشنگ ابتهاج، منوچهر نیستانی (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%85%D9%86%D9%88%DA%86%D9%87%D8%B1_%D9%86%DB%8C% D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86%DB%8C)، حسین منزوی (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AD%D8%B3%DB%8C%D9%86_%D9%85%D9%86%D8%B2%D9%88% DB%8C)، محمدعلی بهمنی (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF%D8%B9%D9%84%DB%8C_%D8%A8% D9%87%D9%85%D9%86%DB%8C) و سیمین بهبهانی (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B3%DB%8C%D9%85%DB%8C%D9%86_%D8%A8%D9%87%D8%A8% D9%87%D8%A7%D9%86%DB%8C) به چشم میخورد.http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/e/e4/%D9%87%D9%88%D8%B4%D9%86%DA%AF_%D8%A7%D8%A8%D8%AA% D9%87%D8%A7%D8%AC_%28%D9%87.%D8%A7.%D8%B3%D8%A7%DB %8C%D9%87%29-_Hooshang_Ebtehaj.jpg/200px-%D9%87%D9%88%D8%B4%D9%86%DA%AF_%D8%A7%D8%A8%D8%AA% D9%87%D8%A7%D8%AC_%28%D9%87.%D8%A7.%D8%B3%D8%A7%DB %8C%D9%87%29-_Hooshang_Ebtehaj.jpg (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%BE%D8%B1%D9%88%D9%86%D8%AF%D9%87:%D9%87%D9%88% D8%B4%D9%86%DA%AF_%D8%A7%D8%A8%D8%AA%D9%87%D8%A7%D 8%AC_(%D9%87.%D8%A7.%D8%B3%D8%A7%DB%8C%D9%87)-_Hooshang_Ebtehaj.jpg)