صفحه 11 از 39 نخستنخست ... 91011121321 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از 101 به 110 از 383

موضوع: شمع جمع

  1. Top | #101

    عنوان کاربر
    کاربر ويژه
    تاریخ عضویت
    Mar 2016
    شماره عضویت
    991
    نوشته ها
    5,752
    پسندیده
    96
    مورد پسند : 212 بار در 192 پست
    Windows 7/Server 2008 R2 Chrome 69.0.3497.100



    رفتنت آغاز ویرانیست حرفش را نزن

    ابتدای یک پریشانیست حرفش را نزن


    گفته بودی چشم بردارم من از چشمان تو

    چشمهایم بی تو بارانیست حرفش را نزن


    آرزو داری که دیگر بر نگردم پیش تو

    راه من با اینکه طولانیست حرفش را نزن


    دوست داری بشکنی قلب پریشان مرا

    دل شکستن کار آسانیست حرفش را نزن


    عهد بستی با نگاه خسته ای محرم شوی

    گر نگاه خسته ما نیست حرفش را نزن


    خورده ای سوگند روزی عهد خود را بشکنی

    این شکستن نا مسلمانیست حرفش را نزن


    خواستم دنیا بفهمد عاشقم گفتی به من

    عشق ما یک عشق پنهانیست حرفش را نزن


    عالمان فتوی به تحریم نگاهت داده اند

    عمر این تحریم ها آنیست حرفش را نزن


    حرف رفتن میزنی وقتی که محتاج توام

    رفتنت آغاز ویرانیست حرفش را نزن



  2. Top | #102

    عنوان کاربر
    کاربر ويژه
    تاریخ عضویت
    Mar 2016
    شماره عضویت
    991
    نوشته ها
    5,752
    پسندیده
    96
    مورد پسند : 212 بار در 192 پست
    Windows 7/Server 2008 R2 Chrome 69.0.3497.100



    چو بستی در بروی من به کوی صبر رو کردم
    چو درمانم نبخشیدی به درد خویش خو کردم

    چرا رو در تو آرم من که خود را گم کنم در تو
    به خود باز آمدم نقش تو در خود جستجو کردم

    خیالت ساده دل تر بود و با ما از تو یک رو تر
    من این ها هر دو با آيینه دل رو به رو کردم

    فشردم با همه مستی به دل سنگ صبوری را
    زحال گریه ی پنهان حکایت با سبو کردم

    فرود آ ای عزیز دل که من از نقش غیر تو
    سرای دیده با اشک ندامت شست و شو کردم

    صفايي بود دیشب با خیالت خلوت ما را
    ولی من باز پنهانی تو را هم آرزو کردم

    ملول از ناله ي بلبل مباش ای باغبان رفتم
    حلالم کن اگر وقتی گلی در غنچه بو کردم

    تو با اغیار پیش چشم من می در سبو کردی
    من از بیم شماتت گریه پنهان در گلو کردم

    حراج عشق و تاراج جوانی وحشت پیری
    در این هنگامه من کاری که کردم یاد او کردم

    ازین پس شهریارا ما و از مردم رمیدن ها
    که من پیوند خاطر با غزالی مشک مول کردم

    شهریار

  3. Top | #103

    عنوان کاربر
    کاربر ويژه
    تاریخ عضویت
    Mar 2016
    شماره عضویت
    991
    نوشته ها
    5,752
    پسندیده
    96
    مورد پسند : 212 بار در 192 پست
    Windows 7/Server 2008 R2 Chrome 69.0.3497.100






    مثل شعری عاشقانه ، خواندنت را دوست دارم

    مهمان قلب من باش، ماندنت را دوست دارم

    آسمان صاف و ساده ، آبی ات را دوست دارم
    دور از ابر سیاهی ، نابیت را دوست دارم

    نیمه ماهی ، کنج شبها ، دیدنت را دوست دارم
    چون گل خوش رنگ و خوش بو ، چیدنت را دوست دارم

    من سلام گرم اما ، ساده ات را دوست دارم
    آن نگاه بر زمین افتاده ات رادوست دارم

    چشمهای از وفا آکنده ات را دوست دارم
    گل بخند ، آرام آرام خنده ات را دوست دارم

    آنهمه بخشندگی ، افتادگی را دوست دارم
    تا تو هستی در کنارم زندگی رادوست دارم.


  4. Top | #104

    عنوان کاربر
    کاربر ويژه
    تاریخ عضویت
    Mar 2016
    شماره عضویت
    991
    نوشته ها
    5,752
    پسندیده
    96
    مورد پسند : 212 بار در 192 پست
    Windows 7/Server 2008 R2 Chrome 69.0.3497.100




    دیر گاهی ست ، غزلباز شدم

    عشق را ، نادره پرداز شدم


    چشمهای تو ، چنان کوکم کرد
    که چنین ، با دل خود ساز شدم


    به چه اندیشه ، مرا رقصیدی ؟!
    که به پایت همه آواز شدم


    چون به طنازی تو تن دادم
    - نازنینا ، همه تن ، ناز شدم


    ره به پایان خودم می بردم
    چه نظر کردی و آغاز شدم


    گفته : بودی که زبان باز مکن
    دل ز من بردی و خود ، راز شدم


    کشته ی عشق تو گشتم هر دم
    زنده ی چشم پر اعجاز شدم


    کولی ام ، گو که تفال بزند
    غزلی خواجه شیراز شدم


    به قفس تن چو ندادم همه عمر
    روح عشقت شده ، پرواز شدم


    عشق را معرکه " گویا " چه نصیب
    که سوار دل تکتاز شدم


    گویا فیروزکوهی


  5. Top | #105

    عنوان کاربر
    کاربر ويژه
    تاریخ عضویت
    Mar 2016
    شماره عضویت
    991
    نوشته ها
    5,752
    پسندیده
    96
    مورد پسند : 212 بار در 192 پست
    Windows 7/Server 2008 R2 Chrome 69.0.3497.100



    ملکا، مها، نگارا، صنما، بتا، بهارا
    متحیرم! ندانم، که تو خود چه نام داری!

    صفت رخام دارد تن نرم نازنینت
    دل سخت نیز با او نه کم از رخام داری!

    نه من اوفتاده تنها به کمند آرزویت
    همه کس سر تو دارد، تو سر کدام داری؟!

    بجز این گنه ندانم که محب و مهربانم!
    به چه جرم دیگر از من، سر انتقام داری؟!

    نظر از تو برنگیرم، همه عمر تا بمیرم
    که تو در دلم نشستی و سر مقام داری

    سخن لطیف سعدی نه سخن که قند مصری
    خجلست از این حلاوت که تو در کلام داری

    سعدی

  6. Top | #106

    عنوان کاربر
    کاربر ويژه
    تاریخ عضویت
    Mar 2016
    شماره عضویت
    991
    نوشته ها
    5,752
    پسندیده
    96
    مورد پسند : 212 بار در 192 پست
    Windows 7/Server 2008 R2 Chrome 69.0.3497.100


    در فراخوان نگاهت،زود شرکت میکنم
    با خیالت یک دو ساعت،خوب خلوت میکنم

    چشم های تو مجازی نیست اما،تاسحر
    با نگاه بی نظیرت،بی صدا چت میکنم

    چشم هایت موج دریا و،خیالت آسمان
    تا نگاهت میکنم،احساس لذت می کنم

    یک زمان میرنجی و یکبار میخندی برام
    دل فدای خنده های بیصدایت میکنم

    زل زدن درچشمهایت،اتفاقی ساده نیست
    از نگاه مهربانت کسب رخصت میکنم

    با خیالم همنشینی،از همه عالم جدا
    از تمام مردم دنیا،سوایت میکنم...

    کاش میشد میپریدم بی هوا در خلوتت
    از نگاهت شرم دارم من،رعایت میکنم

  7. Top | #107

    عنوان کاربر
    کاربر ويژه
    تاریخ عضویت
    Mar 2016
    شماره عضویت
    991
    نوشته ها
    5,752
    پسندیده
    96
    مورد پسند : 212 بار در 192 پست
    Windows 7/Server 2008 R2 Chrome 69.0.3497.100



    مرگم بهانه شد به من عاشقت کمی
    بین تمام مشغله هایت زمان دهی
    تا روی تیر برق سر کوچه ی شما
    عکسی زنند ، خاطره ها را تکان دهی
    تن بی تو در مزار خودش دفن شد ولی
    دل پای حرفهای خودش ایستاده است
    حالا تو هم بیا و کنار جنازه ام
    اشکی بریز تا که غمت را نشان دهی

    ده سال پیش وقت جدایی دل مرا
    با خویش برده ای و دگر پس نداده ای
    حالا که مرده ام به همین نیز راضی ام
    یک مشت خاک بر جسدم جای آن دهی

    همسایه،خانه، شهر، خیابان، غزل، اجل
    در مرگ من تمامی شان دست داشتند
    اما تو هیچ در پی تقصیر خود نباش
    من خواستم که ختم بر این داستان دهی

    دنیا بدون من به کسی سخت نگذرد
    هرکس به فکر عاشقی و کسب روزی اش
    تنها سفارش اینکه بیاموز بعد من
    باید به عشق تن بدهی یا که جان دهی

    این بیت را وصیت آخر حساب کن
    مثل همیشه دردسرت می دهم ، ببخش
    خانم بدان که منتظرم عصر جمعه ای
    گنجشک های قبر مرا خرده نان دهی


    علیرضا کیانی

  8. Top | #108

    عنوان کاربر
    کاربر ويژه
    تاریخ عضویت
    Mar 2016
    شماره عضویت
    991
    نوشته ها
    5,752
    پسندیده
    96
    مورد پسند : 212 بار در 192 پست
    Windows 7/Server 2008 R2 Chrome 69.0.3497.100

    هرچه با تنهایی من آشنا تر می شوی
    دیرتر سر میزنی و بی وفا تر می شوی

    هرچه از این روزهای آشنایی بگذرد
    من پریشان تر، تو هم بی اعتنا تر می شوی

    من که خُرد و خاکشیرم! این تویی که هر بهار
    سبزتر می بالی و بالا بلا تر می شوی

    مثل بیدی زلف ها را ریختی بر شانه ها
    گاه وقتی در قفس باشی رها تر می شوی

    عشق قلیانی ست با طعم خوش نعنا - دو سیب
    می کشی آزاد باشی، مبتلا تر می شوی

    یا سراغ من می آیی چتر و بارانی بیار
    یا به دیدار منِ ابری نیا... تر میشوی


    حامد عسکری

  9. Top | #109

    عنوان کاربر
    کاربر ويژه
    تاریخ عضویت
    Mar 2016
    شماره عضویت
    991
    نوشته ها
    5,752
    پسندیده
    96
    مورد پسند : 212 بار در 192 پست
    Windows 7/Server 2008 R2 Chrome 69.0.3497.100




    ﺿﺮﺑﺎﻥ ﻗﺪﻣﺖ ﻓﺮﻡ ﺭﻭﺍﯾﯽ ﺩﺍﺭﺩ
    ﺣﺮﮐﺎﺕ ﺑﺪﻧﺖ ﺭﻗﺺ ﺳﻤﺎﯾﯽ ﺩﺍﺭﺩ
    ﺷﺐ ﻭ ﺭﻭﺯﻡ ﺷﺪﻩ ﺑﺎ ﺣﺮﻑ ﺗﻮ ﺩﺭﮔﯿﺮ ﺷﺪﻥ
    ﻟﺐ ﺗﻮ ﻣﯽ ﮐﺸﺪ ﻭ ﺑﺎﺯ ﻓﺪﺍﯾﯽ ﺩﺍﺭﺩ
    ﻗﺴﻤﺖ ﻣﯿﺪﻫﻢ ﺍﯾﻨﻄﻮﺭ ﻧﮕﺎﻫﻢ ﻧﮑﻨﯽ
    ﺑﯽ ﺷﺮﻑ ﭼﺸﻢ ﺗﻮ ﺍﻓﮑﺎﺭ ﮐﺬﺍﯾﯽ ﺩﺍﺭﺩ

    ﺑﻪ ﺧﻮﺩﺕ ﻣﯽ ﺭﺳﯽ ﺍﺯ ﺩﻭﺭ ﺑﻪ ﻣﻦ ﻣﯽ ﺧﻨﺪﯼ
    ﺑﻪ ﺧﺪﺍ ﺧﻨﺪﻩ ﯼ ﻣﺴﺘﺎﻧﻪ ﺳﺰﺍﯾﯽ ﺩﺍﺭﺩ

    ﺩﻭ ﻗﺪﻡ ﻣﺎﻧﺪﻩ ﺑﻪ ﺍﻏﻮﺵ ﻣﺮﺩﺩ ﺷﺪﻩ ﺍﻡ
    ﺑﻐﻠﺖ ﺳﺎﺑﻘﻪ ﯼ ﺣﮑﻢ ﻗﻀﺎﯾﯽ ﺩﺍﺭﺩ

    ﻣﯽ ﺭﻭﯼ ﺧﺎﻧﻪ ﻭ ﺍﺯ ﭘﻨﺠﺮﻩ ﻫﺎ ﭘﯿﺪﺍﯾﯽ
    ﺧﺎﻧﻪ ﺑﯽ ﭘﻨﺠﺮﻩ ﺍﺻﻼ ﭼﻪ ﻧﻤﺎﯾﯽ ﺩﺍﺭﺩ؟

    ﭘﻨﺠﺮﻩ ﺑﺴﺘﻪ ﺷﻮﺩ ﺷﻬﺮ ﺩﻟﺶ ﻣﯽ ﮔﯿﺮﺩ
    ﮐﻮﭼﻪ ﺍﺯ ﭘﻨﺠﺮﻩ ﺭﻭﯾﺎﯼ ﺭﻫﺎﯾﯽ ﺩﺍﺭﺩ

    ﺍﺳﻤﺎﻥ ﺧﺴﺘﻪ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺍﺑﺮﯼ ﺑﯽ ﺑﺎﺭﺍﻥ ﺍﺳﺖ
    ﺣﻮﺻﻠﻪ ﺣﺴﺮﺕ ﯾﮏ ﻋﻘﺪﻩ ﮔﺸﺎﯾﯽ ﺩﺍﺭﺩ


    ﺳﺮﺣﺎﻟﻢ ﮐﻪ ﺗﻮ ﺍﺯ ﺣﺎﻝ ﺩﻟﻢ ﺑﺎﺧﺒﺮﯼ
    ﻗﻠﻤﻢ ﺩﺭ ﻏﺰﻝ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﺧﺪﺍﯾﯽ ﺩﺍﺭﺩ


    ﺣﺴﯿﻦ ﺁﻫﻨﯽ

  10. Top | #110

    عنوان کاربر
    کاربر ويژه
    تاریخ عضویت
    Mar 2016
    شماره عضویت
    991
    نوشته ها
    5,752
    پسندیده
    96
    مورد پسند : 212 بار در 192 پست
    Windows 7/Server 2008 R2 Chrome 69.0.3497.100



    گرفتم عمر را در شیشه ی ساعت نگه دارم
    تورا در عکس می شد کاش از حرکت نگه دارم !
    تو میراث هزاران باغ سرسبزی و من باید
    گلی همچون تورا در خانه با دقت نگه دارم
    زلیخا را بگو فهمیده ام دیگر نمی ارزد
    که من این عشق را یک عمر با تهمت نگه دارم

    تو نیشابور نه ، شیراز نه ، آن کشوری هستی
    که می کوشم تنش را دور از غارت نگه دارم

    که می کوشم پس از هر بوسه ای عطر دهانش را
    شبیه نامه ای سربسته در پاکت نگه دارم !

    شراب خانگی ، اینروزها باید که نامت را
    به مستی در دهان خویش با وحشت نگه دارم .


    بنیامین دیلم کتولی

صفحه 11 از 39 نخستنخست ... 91011121321 ... آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کاربرانی که این تاپیک را مشاهده کرده اند: 0

هیچ عضوی در لیست وجود ندارد.

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

مرجع تخصصی ویبولتین ویکی وی بی در سال 1391 تاسیس شده است و افتخار میکند که تا کنون توانسته به نحو احسن جدید ترین آموزش ها و امکانات را برای وبمستران میهن عزیزمان ایران به ویژه کاربران ویبولتین به ارمغان بیاورد .

اطـلـاعـات انجمـن
09171111111 mahboob_hameh@yahoo.com طراحی توسط ویکـی وی بی
حـامـیان انجمـن