داحافظ ......شبیه برگ پاییزی

پس از تو قسمت بادم


خداحافظ ولی هرگز

نخواهی رفت از یادم


خداحافظ و این یعنی

در اندوه تو میمیرم


در این تنهایی مطلق

که میبندد به زنجیرم


و بی تو لحظه ای حتی

دلم طاقت نمی آرد


و برف نا امیدی بر سرم

یکریز میبارد


چگونه بگذرم از عشق از دلبستگی هایم؟

چگونه میروی با آنکه میدانی چه تنهایم


خداحافظ تو ای

همپای شبهای غزل خوانی


خداحافظ به پایان آمد این دیدار پنهانی


خداحافظ بدون تو گمان کردی که

می مانم


خداحافظ بدون من یقین دارم که

میمانی...


خداحافظ ..