«محمدباقر قالیباف» شهردار تهران بهتر است به جای مطرح کردن جریان جدید و صحبت از جریان «نو اصولگرایی» به آغوش بزرگان این جریان بازگشته تا بار دیگر جریان اصولگرایی به جایگاه قبلی خود در میان افکار عمومی بازگردد.

به گزارش خبرنگار سیاسی خبرگزاری برنا، نزدیک به 2ماه از انتخابات گذشته و آتش اختلاف در میان اصولگرایان از زیر خاکستر صلح خارج شده است. اظهارات رییس ستاد انتخابات قالیباف از یک سو، نامه شهردار تهران خطاب به جوانان اصولگرا از سویی دیگر و در گام آخر سخنان تعجب برانگیز سید مصطفی آقا میرسلیم در مصاحبه با روزنامه ایران از شکاف عمیق میان اصولگرایان پرده برداری کرد.در همان روزهای انتخابات شنیده می‌شد «محمدباقرقالیباف» علی رغم میل باطنی خود و با فشار جمنا مجبور به انصراف شده است اما مسئولان ستاد انتخاباتی قالیباف تاکید داشتند که این موضوع با رضایت قالیباف صورت گرفته است. انتخابات برگزار و «حسن روحانی» با رای نزدیک به 24میلیون ایرانی پیروز قاطع این کارزار شد. این پیروزی قاطع که جبهه اصولگرایان را در ابتدا با شوک سنگینی رو به رو کرده بود به مرور زمان برای آنها هضم و زبان به سخن گشودند.در اولین گام، «دهقان» رییس ستاد قالیباف گفت: نتیجه کنار رفتن قالیباف به نفع رییسی، ریخته شدن ۵۰ درصد از آرای او به سبد روحانی بود. طبق نظرسنجی‌ها معتقد به ماندن آقای قالیباف در عرصه بودیم چون احتمال رای آوری او بیشتر بود. این موضوع نه تنها در نظرسنجی‌ها بیان شد که ما هم به عینه آن را دیدیم؛ بنابراین اگر آقای رئیسی به نفع آقای قالیباف کنار می‌رفت اجبارا رای‌های او به سبد آقای قالیباف ریخته می‌شد. چون طرفداران او ایدئولوژیک‌تر بودند و به آقای روحانی رای نمی‌دادند. هرچند ممکن بود که در این حالت طرفداران آقای رئیسی از کنار رفتن او به نفع آقای قالیباف ناراحت شوند اما در نهایت رای‌شان را به شهردار تهران می‌دادند که این اتفاق رخ نداد و ۵۰ درصد از رای‌های آقای قالیباف به سبد آقای روحانی ریخته شد.«قالیباف» که عصبانیت خود را از شکست سوم نتوانست پنهان کند، روزه سکوت خود را با نامه ای شدیداللحن افطار کرد. او در این نامه جوانان اصولگرا را به قیام علیه بزرگان دعوت کرد. او همچنین در این نامه خواستار تشکیل جریان نو اصول گرایی شده است. شهردار تهران در نامه خود خبر از اختلال در تصمیم گیری بزرگان جمنا می‌دهد و می‌گوید: «در گفتگو با شما جوانانِ مؤمن، دلسوزِ انقلاب و نظام و کشور، جواب‌هایِ متعددی در پاسخ به این دغدغه‌ها شنیده‌ام که نشان می‌دهد بسیاری از شما دلیلِ شکست‌های اخیرِ جریانِ اصول‌گرایی در جلبِ نظرِ مردم در انتخابات را نتیجه اشکالاتِ ساختاری، رویکردی و عملکردیْ در سطوحِ کلان و خُرد می‌دانید. لذا به این باور رسیدم که «تغییرِ اساسی در نحوه کنشِ جریانِ اصول‌گرایی» یکی از مطالباتِ اصلیِ امروزِ شما جوانانِ مومن و دلسوزِ انقلاب و کشور است. امروز دیگر روشن است که اصول‌گرایی باید با حفظِ مبانی و ارزش‌هایِ انقلابیِ جمهوریِ اسلامی، در نگرش و شیوه سیاست‌ورزی خود متحوّل شود و با گفتمان و چهره‌هایی نو، حرکت در راستایِ «نو‌اصول‌گرایی» را هرچه زودتر آغاز کند.»قالیباف در شرایطی دم از «نواصولگرایی» می‌زند که عملکرد او و همفکرانش سبب جدایی شخصیت های ملی چون «علی اکبر ناطق نوری» و «علی لاریجانی» از تفکر آنان شده و شخصیت های تند رویی جایگزین شده اند.اما هدف قالیباف از مطرح کردن این موضوع چیست؟ کاندیدای شکست خورده انتخابات در سال های 84 و 92 و همچنین انصرافی سال 96 متصور شده با طرح چنین موضوعی می‌تواند رهبری جریان معترض به عملکرد جمنا در انتخابات ریاست جمهوری را بر عهده بگیرد.«صادق زیبا کلام» تحلیلگر مسائل سیاسی درباره جریان نو اصولگرایی و نامه قالیباف می‌گوید: قالیباف نمی تواند از نظر سیاسی در حوزه تفکر، اندیشه و جریان سازی تبدیل به رئیس یک جریانی به نام نواصولگرایی شود. در واقع هیچ شخصیت کت و شلواری نمی تواند چنین جایگاهی را در جریان اصولگرا احراز کند چون همچنان شیوخیت اصولگرایی روحانیت است. به عبارت دیگر جامعه روحانیت و جامعه مدرسین پدرخوانده جریان اصولگرایی محسوب می شوند. در واقع جریان اصولگرا به آن درجه از تکامل اجتماعی نرسیده که یک چهره غیرروحانی بتواند برای جریان اصولگرا جریان سازی کند و یک تحولی را به وجود بیاورد. شاید آقای قالیباف می خواهد که یک جایی برای خودش در سپهر سیاسی ایران به وجود بیاورد و می خواهد در حقیقت به سرنوشت احمدی نژاد دچار نشود. چون به هر حال می داند اگر بخواهد به جریان اصولگرایی بچسبد هیچ جایگاهی ندارد. یعنی او نه در بین اصولگرایان جایگاهی دارد نه بیرون جریان اصولگرایی.قالیباف درحالی می‌خواهد رهبری جریان اصولگرا را به دست آورد که حتی کاندیدای همراه او در کارزار انتخاباتی حاضر به پذیرش او نیست. سید مصطفی آقا میرسلیم در گفت و گو با روزنامه ایران درباره قالیباف می‌گوید: آقای قالیباف را قبول نداشتم. ایشان چون در جبهه اصولگرایی بود، من با وی مخالفت نکردم. اما اعتقادی به نامزدی آقای قالیباف در انتخابات ریاست جمهوری ندارم.«محمد باقر قالیباف» در نامه خود به جزئیات جریان «نو اصولگرایی» اشاره نکرده است. با توجه به اسم این جریان قالیباف ظاهرا می‌خواهد اصول جدیدی را تعریف کند. اصولی که حتی همفکران او در انتخابات اعتقادی به آن ندارند. اشتباه این روز های قالیباف را اصلاح طلبان در سال 84 مرتکب شدند. اشتباهی که 8 سال ضربات سختی را به کشور و جبهه اصلاحات وارد کرد. اصلاح طلبان برای جبران شکست های خود و خروج از وضعیت موجود و همچنین آسیب شناسی این مشکلات به سراغ بزرگان این جریان رفته و توانستند با توجه به نظرات بزرگتر ها و استفاده درست از رهنمود های آنان در روند پیروزی قرار گرفته و تلخی شکست در 8سال گذشته را فراموش کنند. اصولگرایان و آقای قالیباف نیز بهتر است این تجربه موفق را تکرار کند. این جریان فکری بهتر است به آسیب شناسی شکست های خود پرداخته و دقت کند این شکست ها از چه زمانی آغاز شد؟ درست از همان زمانی که بزرگتر های جریان اصولگرایی افرادی چون «علی اکبر ناطق نوری» و «علی لاریجانی» رفته رفته به دلیل ظهور تندروها از این جریان جدا شدند و از همان روز ها بود که اصولگرایان دیگر توسط مردم انتخاب نشدند.شهردار تهران بهتر است به جای مطرح کردن جریان جدید و صحبت از جریان «نو اصولگرایی» به آغوش بزرگان این جریان بازگشته تا بار دیگر جریان اصولگرایی به جایگاه قبلی خود در میان افکار عمومی بازگردد در غیر این صورت با ادامه روند فعلی افکار عمومی دیگر حاضر نیست به جریانی که حتی اسم اصولگرایی را خدشه دار کرده است، اعتماد کند.