شهره شهر شدم نرگس مستانه بیا
ای دلارام ترین مونس فرزانه بیا
ای محبت نفست ای سر ذوق اور من
نظری کن به دلم باز به یکباره بیا
سر من شهر خیالت ودلم خانه ی توست
تو غریب از وطنی زی وطن و خانه بیا
برهان قلب مرا از قفس دوری خود
پرِ پرواز بده با شکر و دانه بیا
هرشب از پنجره ام روی تو در مه بینم
تو به جانِ دل بیچاره فرزانه بیا
دل من سخت گرفتست دلم بی تاب است
تو به من مهر کن ای دلبر جانانه بیا
#فرزانه