یه روز یه مرده توی فرودگاه از پشت شیشه به یه هواپیما نگاه میکرد و سیگار میکشید.


مرد حکیمی به او نزدیک شد و پرسید؛چند ساله که سیگار میکشی؟
مرد سیگاری گفت؛ سی ساله سیگار میکشم.
مرد حکیم گفت؛ آیا میدونی باپولی که بمدت سی سال صرف خرید سیگار کردی،اگر جمع کرده بودی،الان میتونستی اون هواپیما رو بخری؟

مرد سیگاری گفت؛اون هواپیمای شخصی خودمه
مرد حکیم گفت؛
"یه نخ بده تا با هم بکشیم"