دیگر برایم قصه نگو
دیگر خسته ام
از این تکرار ها
عشق تنها رویای نارس زندگی بشر است
میخواهم تمام رزهای سفید شهرمان را برایت بفرستم
شاید باز هم نفهمی این یعنی چی
ولی من تمام مشق های شبم را نوشتم
یادت می اید؟
حالا منتظرم بیایی انها را خط خطی کنی
دیگراز تکرار دوستت دارم به نقطه ای رسیده ام که
با خود میگویم
او دیگر نمیتواند معنایش را بفهمد
هر چیز زیاد تکرار شود بی معنی میشود
به جای این همه تکرار مشق های شبت
یه کلمه بنویس
چیزی که نتواند تکرار شود
شاید
فقط میتوانم بگویم
هرگزعشقت را فراموش نخواهم کرد