کوچ تا چند؟
مگر میشود از خویش گریخت؟
کوچ تا چند؟
مگر میشود از خویش گریخت؟
به من
با صدای بلند نه
با نگاهی بلند بگو
که دوستم داری ...
یک روز من هم به جای دوست داشتن
دوست داشته میشوم !
کاش آن وقت هم پای تو در
میان باشد ...
مـن در آغـوش تـو
آرام تریـن مرد جهانـم
بغـلم کـن
کـه تنـت معـجزه ی قـرن اخیرسـت...♥️
ای یادگار لحظه های زیبا ،
به احترام تمام زیبائی های دنیا فراموشت نمیکنم . . .
نامه هایت،
عكس هایت،
خاطرات كهنه ات
مى زند اینجا به روحم ضربه
خیلى چیزها
ای جان جان جانم تو جان جان جانی
بیرون ز جان جان چیست آنی و بیش از آنی
پی میبرد به چیزی جانم ولی نه چیزی
تو آنی و نه آنی یا جانی و نه جانی
بس کز همه جهانت جستم به قدر طاقت
اکنون نگاه کردم تو خود همه جهانی
ضربان قلب من تند ميزنه ميخواهم آروم بزنه نه ديگه نميتوانه