روزها پشت کتاب جغرافیا
برای تو شعر مینوشتم
و شبها روی دیوارها
به اندازهای که برای نجات وطنم
بنویسم: مرگ بر... بزرگ شده بودم
اما نه تو از شعرهایم باخبر بودی
نه کسی از نوشتههایم بر دیوارهای شهر
خشمگین میشد.. .
روزها پشت کتاب جغرافیا
برای تو شعر مینوشتم
و شبها روی دیوارها
به اندازهای که برای نجات وطنم
بنویسم: مرگ بر... بزرگ شده بودم
اما نه تو از شعرهایم باخبر بودی
نه کسی از نوشتههایم بر دیوارهای شهر
خشمگین میشد.. .
در خیالات خودم در زیر بارانی که نیست
می رسم با تو به خانه،از خیابانی که نیست
می نشینی روبه رویم خستگی در میکنی
چای می ریزم برایت توی فنجانی که نیست
باز میخندی و میپرسی که حالت بهتر است؟
باز میخندم که خیلی...!گرچه میدانی که نیست
شعر میخوانم برایت واژه ها گل می کنند
یاس و مریم می گذارم توی گلدانی که نیست
چشم می دوزم به چشمت،می شود آیا کمی
دست هایم را بگیری بین دستانی که نیست؟
وقت رفتن می شود با بغض می گویم نرو
پشت پایت اشک می ریزم در ایوانی که نیست
میروی و خانه لبریز از نبودت میشود
باز تنها میشوم با یاد مهمانی که نیست
رفته ای و بعد تو این کار هر روز من است
باور اینکه نباشی کار آسانی که نیست
من حسادت می کنم حتی به تنها بودنت
من به فرد رو به رویی، لحظه ی خندیدنت
من به بارانی که با لذت نگاهش می کنی
یا نسیمی که رها می چرخد اطراف تنت ...
من حسادت می کنم حتی به دست گرم آن،
شال خوشرنگی که می پیچد به دور گردنت
وقتی انگشتان تو در گیسوانت می دود
من به رد مانده از اینجور سامان دادنت ...
اینکه چیزی نیست ، گاهی دل حسادت کرده به
عطر پاشیده از آغوش تو بر پیراهنت
هیچکس ای کاش در دنیا به تو حسی نداشت
من حسادت می کنم حتی به قلب دشمنت
کاش هرکس غیر من، ای کاش حتی آینه
پلک هایش روی هم می رفت وقت دیدنت
من دیگه یادَم رفته از دَردام بنویسم ..
میگن:«حل شده ..؟» میگم:« نه ، یادم رفته ..»
میگن:«مگه میشه ..؟» میگم:«شده ..»
دلتنگی هَست ، بیخوابی هَست ، دلگیری هست ،
ولی درد که از یه جایی میگذره ،
«آب از سَرت گذشته» میشه ..
میگی «چه یه وَجب ،چه یه دَریا ..»
میدونی من یادم رفته ..
یادم رفته چه جوری «تایپ کنم» که دلت بلرزه ..
یادم رفته چه جوری «بگم» که دلت بخوادَم ..
من ازت دورم و یادم رفته چجوری
میشه بهت نَزدیک شُد ..
اصلاً میشه بهت نزدیک شُد ..؟
نزدیک بودم و دور شُدم یا
اصلاً دور بودم و دورتَر شُدم ..
من یادم رفته قدّت و نگاهت و
صدات و درد و دلات و ..
یادم رفته و هِی دلم تنگ میشه ..
من یادم رفته ولی هِی دلم تَنگ میشه ..
من یادم رفته ..