صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از 1 به 10 از 12

موضوع: عشق من

  1. Top | #1

    عنوان کاربر
    کاربر عضو
    تاریخ عضویت
    Feb 2018
    شماره عضویت
    6060
    نوشته ها
    4,444
    پسندیده
    47
    مورد پسند : 701 بار در 533 پست
    Windows NT 10.0 Firefox 58.0

    عشق من

    عشق من


    اگر روزی از تو پرسیدند دلداده که بود؟

    و خواستی از من چیزی بگویی،

    بگو نمیدانم زن بود یا مرد...!!

    گاهی چون دخترک های بهانه گیر ، گریه میکرد،

    اما مردانه پای عشق من ماند...

    بگو نمیدانم اهل کجا بود

    نام شهرش معلوم بود اما ....

    دلش چون آواره ها دنبال من میگشت...

    بگو نمیدانم شاد بود یا غمگین

    همیشه از غم مینوشت اما...

    تا من لبخند میزدم ،

    مثل دیوانه ها قهقهه اش به آسمان میرفت

    بگو من از دلداده چیزی نمیدانم جز اینکه

    قلبش به اندازه ی یک شیشه ی خالی ارزش نداشت

    بارها شکست و شکست و شکست...

  2. Top | #2

    عنوان کاربر
    کاربر عضو
    تاریخ عضویت
    Feb 2018
    شماره عضویت
    6060
    نوشته ها
    4,444
    پسندیده
    47
    مورد پسند : 701 بار در 533 پست
    Windows NT 10.0 Firefox 58.0
    ای که برداشتی از شانهی موری باری
    بهتر آن بود که دست از سر من برداری

    ظاهر آراستهام در هوس وصل، ولی
    من پریشانترم از آنم که تو میپنداری

    هرچه میخواهمت از یاد برم ممکن نیست
    من تو را دوست نمیدارم اگر بگذاری

    موجم و جرأت پیش آمدنم نیست، مگر
    به دل سنگ تو از من نرسد آزاری

    بیسبب نیست که پنهان شدهای پشت غبار
    تو هم ای آینه از دیدن من بیزاری؟!

  3. Top | #3

    عنوان کاربر
    کاربر عضو
    تاریخ عضویت
    Feb 2018
    شماره عضویت
    6060
    نوشته ها
    4,444
    پسندیده
    47
    مورد پسند : 701 بار در 533 پست
    Windows NT 10.0 Firefox 58.0
    تو مثل راز پاییزی ومن رنگ زمستانم


    چگونه دل اسیرت شد قسم به شب نمی دانم

    تو مثل شمعدانی ها پراز رازی و زیبایی

    ومن در پیش چشمان تو مشتی خاک گلدانم

    تو دریای ترینی ، آبی وآرام وبی پایان

    ومن موج گرفتاری اسیر دست طوفانم

    تو مثل آسمانی مهربان وآبی وشفاف

    ومن درآرزوی قطره های پاک بارانم

    نمی دانم چه باید کرد با این روح آشفته

    به فریادم برس ای عشق من امشب پریشانم

    تو دنیای منی بی انتها وساکت وسر شار

    ومن تنها دراین دنیای دوراز غصه مهمانم

    تو مثل مرز احساسی قشنگ و دور ونامعلوم

    ومن درحسرت دیدار چشمت رو به پایانم

    تو مثل مرهمی به بال بی جان کبوتر ها

    ومن هم یک کبوتر تشنه باران درمانم

    بمان امشب کنار لحظه های بی قراری من

    ببین با تو چه روئیایی ست رنگ شوق چشمانم

    شبی یک شاخه نیلوفر به دست آبیت دادم

    هنوز ازعطر دستانت پراز شوق است دستانم

    تو فکر خواب گل هایی که یک شب باد ویران کرد

    ومن خواب ترا می بینم ولبخند پنهانم

    تو مثل لحظه ی هستی که باران تازه می گیرد

    ومن مرغی که ازعشقت فقط بی تاب وحیرانم

    تو می آیی ومن گل می دهم درسایه چشمت

    وبعد ازتو منم با غصه های قلب می سوزانم

    تو مثل چشمه اشکی که از یک ابر می بارد

    ومن تنها ترین نیلوفر رو به گلستانم

    شبست ونغمه مهتاب ومرغان سفر کرده

    وشاید یک مد کمرنگ ازشعری که می خوانم

    تمام آرزوهایم زمانی سبز می گردد

    که تو یک شب بگویی ، دوستم داری تو ، می دانم

    غروب آخرشعرم پراز آرامش دریاست

    ومن امشب قسم خوردم تو را هرگز نرنجانم

    به جان هرچه عاشق توی این دنیای پرغوغاست

    قدم بگذار روی کوچه های قلب ویرانم

    بدون تو شبی تنها وبی فانوس خواهم مرد
    دعا کن بعد دیدار تو باشد وقت پایانم

  4. Top | #4

    عنوان کاربر
    کاربر عضو
    تاریخ عضویت
    Feb 2018
    شماره عضویت
    6060
    نوشته ها
    4,444
    پسندیده
    47
    مورد پسند : 701 بار در 533 پست
    Windows NT 10.0 Firefox 58.0
    آسمان آبی است مگر شک داری؟


    بگذار دنیا مرا نادیده بگیرد,بگذار زندگی کمر به قتلم ببندد,

    بگذار آسمان بر سرم آوار شود,بگذار روزگار باز هم با من دشمنی کند,

    آرزوهایم را به باد خزان بسپرد,دلم را بشکند و پایم را زنجیر کند...

    ولی باز اوست که شکست خورده,من سهمم را از دنیا خواهم گرفت.

    می گویند:"خواستن توانستن است"...

    میگویند:"تنها کسی که نمی تواند نا امید است".

    اما من خواسته ام و نتوانسته ام,مگر می شود کسی نخواهد زندگی کند؟

    نخواهد برخیزد و بایستد؟

    همه این نتوانستن های قدرتمند ناامیدی در پی دارد ولی من نا امید نیستم,

    باز هم می گویم:"من از سلاله ی درختانم تنفس هوای مانده ملولم می کند...پرنده ای که مرده بود

    به من پند داد"پرواز را به خاطر بسپار."

    من از سلاله ی درختانم و درختان ایستاده می میرند,

    من به میدان زندگی پشت نمی کنم,هرگز!!!

    من سهمم را از زندگی خواهم گرفت,من می خواهم معجزه کنم,مگر نه اینکه خداوند معجزه را

    به دستان برگزیدگانش جاری می سازد؟و مگر نه اینکه او مرا برگزیده برای این امتحان خطیر؟

    پرواز بدون بال معجزه است و من می خواهم معجزه کنم...



    حتی اگر روزی زندگی با تلخی هایش توانست مرابه زانو درآورد,

    نخواهم گذاشت عجزم را ببیند...

    پاهایم را تا زانو قطع می کنم,تا باز هم ایستاده باشم.

    ...معجزه یعنی من یعنی تو دوست همباورم,معجزه خواهیم کرد شک نکن!

    آسمان آبی آبیست,مگرشک داری؟

    زندگی سهم کمی نیست,مگر شک داری؟


    در رگ زنده ی این هستی خواب آلود


    باور معجزه جاریست,مگر شک داری

  5. Top | #5

    عنوان کاربر
    کاربر عضو
    تاریخ عضویت
    Feb 2018
    شماره عضویت
    6060
    نوشته ها
    4,444
    پسندیده
    47
    مورد پسند : 701 بار در 533 پست
    Windows NT 10.0 Firefox 58.0
    منتظر لحظه ای هستم که دستانت را بگیرم در چشمانت خیره شوم


    دوستت دارم را بر لبانم جاری کنم منتظر لحظه ای هستم که در کنارت


    بنشینم سر رو شونه هایت بگذارم....از عشق تو.....از داشتن


    تو...اشک شوق ریزم منتظر لحظه ی مقدس که تو را در آغوش


    بگیرم بوسه ای از سر عشق به تو تقدیم کنم وبا تمام


    وجود قلبم وعشقم را به تو هدیه کنم اری من تورا دوست دارم


    وعاشقانه تو را می ستایم





  6. Top | #6

    عنوان کاربر
    کاربر عضو
    تاریخ عضویت
    Feb 2018
    شماره عضویت
    6060
    نوشته ها
    4,444
    پسندیده
    47
    مورد پسند : 701 بار در 533 پست
    Windows NT 10.0 Firefox 58.0
    خیلی سخته که آدم خیلی زود عاشق بشه و بعد مجبورش کنند خیلی زود عشقشو
    فراموش کنه...
    خیلی سخته که یه نفرو ازش خوشت بیاد آروم آروم عاشقش بشی اونم بهت بگه
    عاشقتم اما چند روز بعد بیاد بگه من سرد شدم نمیتونم عاشق بشم...
    خیلی سخته که اونی دیوونش بودی بعد از یه بحث کوچیک بهت بگه:تو بچه ای
    یه بچه حتی ارزش فکر کردنم نداره...
    خیلی سخته کسی که همیشه توی کارات همدمت بوده تورو از بودن با عشقت
    منع کنه و بگه : من نمیذارم باهاش بمونی...
    خیلی سخته که مجبور باشی واسه همیشه فراموشش کنی...
    خیلی سخته به خدا خیلی سخته


  7. Top | #7

    عنوان کاربر
    کاربر عضو
    تاریخ عضویت
    Feb 2018
    شماره عضویت
    6060
    نوشته ها
    4,444
    پسندیده
    47
    مورد پسند : 701 بار در 533 پست
    Windows NT 10.0 Firefox 58.0
    کتيبه ي عشق تو رو روي زمين حک مي کنم




    تيغ نگاتو مي گيرم گلها را از بن مي زنم

    آخه تو يک دنيا گلي ،اون ها را پرپر مي کنم

    گلهاي پرپر شده رو به زير پات فرش مي کنم

    خا رها شونو يکي يکي تو قلب و سينه ام مي کنم

    اگه نگاهم نکني روزي هزار بار مي ميرم

    اگه نگامم بکني دو باره باز جون مي کنم

    اگه بهم بگي برو مي رمو بيچاره مي شم

    اقيانوساي آبي را با گريام سرخ مي کنم

    دوست دارم ،عاشقتم اينها که ارزش ندارن


    آخر يه روز به خاطرت جون مي دمو دق ميکنم


  8. Top | #8

    عنوان کاربر
    کاربر عضو
    تاریخ عضویت
    Feb 2018
    شماره عضویت
    6060
    نوشته ها
    4,444
    پسندیده
    47
    مورد پسند : 701 بار در 533 پست
    Windows NT 10.0 Firefox 58.0
    چه می کند این عشق

    که تو را برایِ من از همه جدا می کند ...
    مثلِ یک خطِ قرمز در صفحه ای سپید ،
    برایِ من جدا می شوی از همه چیز و همه کس ...
    تو را می بینم ،
    حتی وقتی چشم هایم حوصله ی دیدن ندارند ...
    و تو را حس می کنم
    وقتی که تمامِ حواسم نیست ،
    هوشم سر جایش نیست ...
    چه می کند این عشق
    که تو را برایِ من جدا می کند از همه چیز و همه کس ....
    از تمامِ حادثه ها جدایت می کند ،

    از تمامِ کودکی ها و بازیگوشی هایم ، جدایت می کند ...
    من
    همین گوشه
    با تو دنیایی ساخته ام

    که نمی دانی ...


  9. Top | #9

    عنوان کاربر
    کاربر عضو
    تاریخ عضویت
    Feb 2018
    شماره عضویت
    6060
    نوشته ها
    4,444
    پسندیده
    47
    مورد پسند : 701 بار در 533 پست
    Windows NT 10.0 Firefox 58.0
    **دوستت دارم**




    مي خواهم بنويسم
    اما چه چیز را ، نمی دانم !شاید از تنهایی هایم...از غربت
    از بی قراری و بی وفایی ها....نوشتن آسودگی روح من است
    می خواهم
    آنچه را که در درونم است
    صادقانه بیان کنم !نمی دانم چرا
    واژه ها فراموشم می شود
    شاید دلم می داند
    که هر کس نمی تواند
    رازدارش باشد!می دانم
    این کلبه کوچک
    همچون سنگ صبور
    سنگینی حرفهایم را تحمل میکند
    و درد دلم را تسکین می بخشد...من تو را می جستم
    و نمی دانستم که تو
    در خاطر یک بیت قشنگ
    مطلع شعر منی !به چه چیز مانند کنم نام تو را
    به بهار یا آب زلال دریا
    ساده تر بگویم
    تو تمامیت احساس منی
    **دوستت دارم**






  10. Top | #10

    عنوان کاربر
    کاربر عضو
    تاریخ عضویت
    Feb 2018
    شماره عضویت
    6060
    نوشته ها
    4,444
    پسندیده
    47
    مورد پسند : 701 بار در 533 پست
    Windows NT 10.0 Firefox 58.0
    بـیــا
    ایـن هــوا، هـوای خوبـی اسـت
    بـرای دلــتـنـگ بـودن ...
    مـن بـغـض هایـم را
    بـا روح زخمـیـم می آورم ،
    تـو آغـوشـت را، بـا بـوسـه هایـت ...
    بـگـذار دسـت کشیـدن از تــو
    هـمچنـان غیـر مـمکـن بـاشـد!
    بـیــــــــا ...


صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کاربرانی که این تاپیک را مشاهده کرده اند: 0

هیچ عضوی در لیست وجود ندارد.

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

مرجع تخصصی ویبولتین ویکی وی بی در سال 1391 تاسیس شده است و افتخار میکند که تا کنون توانسته به نحو احسن جدید ترین آموزش ها و امکانات را برای وبمستران میهن عزیزمان ایران به ویژه کاربران ویبولتین به ارمغان بیاورد .

اطـلـاعـات انجمـن
09171111111 mahboob_hameh@yahoo.com طراحی توسط ویکـی وی بی
حـامـیان انجمـن