صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از 1 به 10 از 19

موضوع: تو فراموشم کردی...

  1. Top | #1

    عنوان کاربر
    کاربر عضو
    تاریخ عضویت
    Feb 2018
    شماره عضویت
    6060
    نوشته ها
    4,444
    پسندیده
    47
    مورد پسند : 701 بار در 533 پست
    Unknown Firefox 58.0

    تو فراموشم کردی...

    این پست به نام توست......

    این پست برای توست.........

    تویی که روزی تمام هستیم متعلق به تو بود........جانم فدای تو بود......خونم حلال بود برای قربانی قدمهای تو........

    تو عاشقم کردی.......ذره ذره سلولهام رو از عشقت پر کردی........تویی که ......

    تویی که این اشکهای لعنتی با شنیدن اسم تو چشمام رو پر می کنن.........تو یه روزه تو قلبم نیومدی....یه روزه زندگیم نشدی که با تمام بدیهات یه روزه فراموشت کنم........

    می دونم منم بد بودم....خیلی جاها کوتاهی کردم.........اما من لج بازی نکردم........من هنوز عاشقتم.......با همه بدیهایی که در حقم کردی.........

    من عاشق اون خوبیهاتم........

    اون مهربونیهای که ذره ذره عشق و تو وجودم تزریق کرد.......نمی تونم فراموشت کنم.......شایدم نمیخوام فراموش کنم.......

    آره ..........

    نمیخوام بلندترین شب سال رو فراموش کنم...........شبی که باهام عهد بستی......شبی که قسمم دادی ترکت نکنم.......

    ....چرا ..........

    من خسته ام.........از رفتارهات با خودم خسته ام........فراموشم کردی........همیشه بهم می گفتی بهت خیانت نکنم.......تنهات نذارم.......

    اما تو بی وفا شدی........

    تو فراموشم کردی........فراموش کردی یه روزی چشام دنیات بود......فراموش کردی یه روزی من هوای نفس کشیدنت بودم......فراموش کردی وقتی مسافزت بودم می گفتی انگار اکسیژن واسه تنفس کم آوردی.......

    فراموشم کردی.........

    تو فراموش کردی من کیم........چه قولهایی بهم دادی.........فراموش کردی و چشمات رو چشمام بستی.......

    قفل دلت رو از دلم باز کردی........فراموشم کردی و حلقه ات گم شد........

    تو فراموش کردی و گم شدی........اون ....ی که من عاشقش بودم گم شد...........

    من چجوری یادم بره این همه خاطره هامو....................

    من بی وفا نیستم........

    ازم نخواه فراموشت کنم.....ترکت کنم........نخواه اشکامو بدرقه راهت نکنم..........

    به همه مقدسات عالم تو تک ستاره آسمون زندگیم بودی......تو بری آسمون زندگیم تاریک می شه........

    تو بری من میمیرم........

    چشمات رو خشم پر کرده.......نمیبینی چقدر دور شدیم از اونی که بودیم...........کاش این نامه رو با دستام می نوشتم.......

    تا اشکام رد جوهر خودکار رو از بین می برد و تو میدی دارم واسه نوشتن تک تک این جمله ها چه زجری می کشم.........

    من می خوامت........

    من محتاج بودن تو ام........بودنت رو ازم دریغ نکن......

    من چجوری این ذره ذره عشق رو از بدنم بیرون کنم.......

    مردن واسم راحت تره......

    بهم بگو بمیر.....اما نخواه ازم که به نبودنت تو زندگیم عادت کنم.....

  2. Top | #2

    عنوان کاربر
    کاربر عضو
    تاریخ عضویت
    Feb 2018
    شماره عضویت
    6060
    نوشته ها
    4,444
    پسندیده
    47
    مورد پسند : 701 بار در 533 پست
    Windows NT 10.0 Firefox 58.0
    تو بانوي غمهاي عميقي
    شعرهاي غمگين
    کلمات جانگداز
    با چشمانت مي توان عزاداري کرد
    باگيسوانت ، لباس سياهي براي هميشه پوشيد
    با دستانت ، جام زهر نوشيد
    تو بانوي تاريخ مني
    يک تاريخ تلخ
    يک تاريخ سياه

  3. Top | #3

    عنوان کاربر
    کاربر عضو
    تاریخ عضویت
    Feb 2018
    شماره عضویت
    6060
    نوشته ها
    4,444
    پسندیده
    47
    مورد پسند : 701 بار در 533 پست
    Windows NT 10.0 Firefox 58.0
    من عهد بسته بودم که انقلاب کنم
    تفنگ دردست بگيرم و
    خنجر به کمر ببندم و
    کوله اي برپشت بگيرم
    من عهد بسته بودم تمام ديکتاتورهاي جهان را خاکستر سيگارم کنم
    پاي پياده کوه ها را به لرزه دربياورم
    بيابانها را دريا کنم
    درياها را خروشان
    من عهد بسته بودم کودکان را سيرکنم
    زنان را آزاد
    مردان را زندان بشکنم

    اما
    حضور تو عهد من را شکست
    مرا به زندان چشمانت انداختي
    خانه نشينم کردي
    به نفرين عشق دچارم کردي
    حالا عهد بسته ام کنار تنت بمانم
    گيسوانت را به دست بگيرم
    لبانت را به لبهايم بگيرم
    وتا زنده ام
    اسير عشق تو باشم
    به تمام ديکتاتورهاي عالم بگو
    آسوده بخوابند
    من عاشق شدم

  4. Top | #4

    عنوان کاربر
    کاربر عضو
    تاریخ عضویت
    Feb 2018
    شماره عضویت
    6060
    نوشته ها
    4,444
    پسندیده
    47
    مورد پسند : 701 بار در 533 پست
    Windows NT 10.0 Firefox 58.0
    هيچ چيزي از تو نمي‌خواستم
    عشق من
    فقط مي‌خواستم
    در امتداد نسيم
    گذشته‌ را به انبوه گيسوانت ببافم
    تار به تار
    گره بزنم به اسطوره‌هاي نارنجي
    که هنگام راه رفتن
    ستاره‌هاي واژگانم
    برايت راه شيري بسازند
    مي‌خواستم سر هر پيچ
    يک شعر بکارم
    بزني به موهات
    که وقتي برابر آينه مي‌ايستي
    هيچ چيزي
    جز دست‌هاي من
    بر سينه‌ات دل دل نکند
    مي‌خواستم تمام راه با تو باشم
    نفس بزنم
    برايت بجنگم
    بخاطرت زخمي شوم
    و مغرور پاي تو بايستم
    بر ستون يادبود شهر

  5. Top | #5

    عنوان کاربر
    کاربر عضو
    تاریخ عضویت
    Feb 2018
    شماره عضویت
    6060
    نوشته ها
    4,444
    پسندیده
    47
    مورد پسند : 701 بار در 533 پست
    Windows NT 10.0 Firefox 58.0
    اي پرنده زيبا
    زخم بالت را که مي‌بستم
    عاشقت شدم
    نبايد اين‌قدر بي‌رحمانه دور مي‌شدي
    بي پر و بالم من
    آسمان به آسمان
    چگونه دنبالت بگردم ؟
    اي پرنده زيبا
    اسير زيبايي‌ات شده‌ام
    مرا به قفس انداخته اي

  6. Top | #6

    عنوان کاربر
    کاربر عضو
    تاریخ عضویت
    Feb 2018
    شماره عضویت
    6060
    نوشته ها
    4,444
    پسندیده
    47
    مورد پسند : 701 بار در 533 پست
    Windows NT 10.0 Firefox 58.0
    با این دروغ رنگی درشت
    که در میان پلک هایت موج می زند
    با این پاهای کشیده و محکم
    که یاد مردانگی های رو به انقراض را
    در من زنده می کند
    با این دهان گوشتی خوش فرم
    که به نام کوچک من عادت نکرده اند
    با این صدای دو رگه سرخوش
    که یک دوستت دارم از آن نمی چکد
    چه کرده ای با من!؟
    با من چه کرده ای!؟
    که بر زمینم می زنی و من
    هر بار بلند می شوم
    و باز می خواهمت

  7. Top | #7

    عنوان کاربر
    کاربر عضو
    تاریخ عضویت
    Feb 2018
    شماره عضویت
    6060
    نوشته ها
    4,444
    پسندیده
    47
    مورد پسند : 701 بار در 533 پست
    Windows NT 10.0 Firefox 58.0
    جز تو یاری نگرفتیم
    و نخواهیم گرفت
    بر همان عهد که بودیم
    بر آنیم هنوز...

  8. Top | #8

    عنوان کاربر
    کاربر عضو
    تاریخ عضویت
    Feb 2018
    شماره عضویت
    6060
    نوشته ها
    4,444
    پسندیده
    47
    مورد پسند : 701 بار در 533 پست
    Windows NT 10.0 Firefox 58.0
    نسبتم را با تمام اطرافیانم فراموش کرده ام
    و تو بهتر می دانی
    آدم های «بی وطن» راحت تر زمین می خورند...
    دلتنگم،
    با دست هایم که دست هایت را نگرفت
    لکنتی از هزار واژه ی غریب را کنارِ هم وصله می کنم
    و تو چگونه می توانی پشت پنجره ای که ایستادِه ای دلتنگم نباشی؟
    و چگونه می توانی بلند شوی از خوابِ کسی که از تو برخاسته بود
    بلند شوی، بلند شوی بروی و
    دلتنگ چیزی که اسمش زندگی ست نشوی؟
    و من چگونه،
    چگونه توانستم
    بی تفاوت به بغضِ چشمان کسی خیره بمانم
    و در انبوهی از روزهای غریب گم شوم و
    از درد آغوشی مبتلا به باران
    در خود تمام نشوم؟
    چگونه توانستم
    بی تفاوت به بغضِ چشمان کسی خیره بمانم
    که من نبود ...!

  9. Top | #9

    عنوان کاربر
    کاربر عضو
    تاریخ عضویت
    Feb 2018
    شماره عضویت
    6060
    نوشته ها
    4,444
    پسندیده
    47
    مورد پسند : 701 بار در 533 پست
    Windows NT 10.0 Firefox 58.0
    حالا که فراموشم کردی
    بگو چگونه بمیرمت
    که اینگونه در من نفس می کشی
    بگو چگونه وابسته ی بودنت نباشم
    که اینگونه زندگی ام را با من قدم می زنی
    و خنده ات را بیخ گوشم جا می گذاری
    بگو چگونه در تو حبس نباشم
    که اینگونه در من جاری هستی
    تو بگو چگونه ترسِ از دست دادنت را نداشته باشم
    که اینگونه با تو حالم خوب است

  10. Top | #10

    عنوان کاربر
    کاربر عضو
    تاریخ عضویت
    Feb 2018
    شماره عضویت
    6060
    نوشته ها
    4,444
    پسندیده
    47
    مورد پسند : 701 بار در 533 پست
    Windows NT 10.0 Firefox 58.0
    به همین دلخوشم
    که هنوز دلواپسی هایم را بلدی
    وقتی دلم می گیرد
    بی آن که بگویم پنجره را باز می کنی
    وقتی باران می بارد
    در لیوان خودت برایم چای می ریزی و
    پرده را کنار می زنی
    برای دست هایم نگرانی
    وقتی می لرزد و سکوت می کند و
    نگاهت را با بی قراری ام هماهنگ می کنی.
    من همین را در تو می پرستم
    که اگر بخواهم عکس روی دیوار را بر می داری
    حتی اگر لبخند سحرانگیزت را قاب گرفته باشد.
    تو خوب می دانی
    جز من کسی نباید اسیر جادویت باشد…
    به من فرصت بده
    تا در کنار تو ناشکیباترین عاشق جهان باشم

صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کاربرانی که این تاپیک را مشاهده کرده اند: 0

هیچ عضوی در لیست وجود ندارد.

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

مرجع تخصصی ویبولتین ویکی وی بی در سال 1391 تاسیس شده است و افتخار میکند که تا کنون توانسته به نحو احسن جدید ترین آموزش ها و امکانات را برای وبمستران میهن عزیزمان ایران به ویژه کاربران ویبولتین به ارمغان بیاورد .

اطـلـاعـات انجمـن
09171111111 mahboob_hameh@yahoo.com طراحی توسط ویکـی وی بی
حـامـیان انجمـن