سلام...
ارام جانم... فرشته من...
خوبی عزیز دلم...
عیدت مبارک...
یادت هست..؟
ن نیست مطمینن نیست...
تو چنین روزی من و تو قول ازدواج دادیم...
حلقه تو انگشت انداختیم...
قسم خوردیم یا برا هم یا برا خاک... یادت هست؟ نه نیست ... مطمینم نیست ...!
اما من یادم هست تو زودتر قسمم دادی...
تو زودتر قول ازم گرفتی...
ک ب جز هم با هیچ کس ازدواج نکنیم...
تو یادت نیست اما من یادم هست...
هنوزم حلقه تو انگشتمه...
تو نیستی .. رفتی...
ولی نمیتونی منو حلقه رو از هم جدا کنی...
من و ادمهای ک بهم تبریک گفتن و ازم جدا کنی...
تو نیستی اما من و تو حلق و عکسات صدای نازت هستیم...
تو هر جا میخوای برو..
با هر کی میخوای برو...
اما نمیتوانی ما رو از هم جدا کنی...
سلام گرم من و بچه هامو پذیرا باش...
عزیزم مراقب خودت باش...
با هر کسی هستی یا ازدواج میکنی خوشبخت باشید...
شاید بگی علی من قسم خوردم...
تو زیاد قسم میخوری ارام جانم...
تو جون مادرت و قسم خوردی بهش وفادار نبودی...
راستی بدون تو اصلا خوش نمیگذره...
همیشه بخند... با همه بحرف... حیف تو سکوت کنی...
دوستت دارم ارام جانم
هر لحظه از زندگیت شادی و موفقیت باشه
ارام جانم عیدت مبارک سال پر برگت و شادی و سلامتی برا خودت و خانوادت عزیز دلم ارزومندم...