نمایش نتایج: از 1 به 3 از 3

موضوع: شعر_طنز...

  1. Top | #1

    عنوان کاربر
    کاربر عضو
    تاریخ عضویت
    Feb 2018
    شماره عضویت
    6060
    نوشته ها
    4,444
    پسندیده
    47
    مورد پسند : 701 بار در 533 پست
    Windows NT 10.0 Firefox 59.0

    شعر_طنز...

    رفته بودش همسرم با پول من
    سالن زیبائیِ خیلی خفن!

    بود رنگ موی او سبز و بنفش!
    ارتفاع کله اش همچون درفش!


    ابروانش رنگِ نارنجیِ مات!
    گودی چشمان او شکل دونات!

    پشت پلکش تا حدودی صورتی!☹
    خط چشمانش عجیب و خط خطی!

    ناخن دستش چو خون‌آشام بود!
    صبح رفت و وقتی آمد شام بود!

    ابتدا با دیدنش رنگم پرید
    روی من شد مثل موهایم سفید!

    گفت: « من هستم زنت از من نترس!☺️
    مثل آن کودک که می ترسد ز درس!»

    گفتمش: « حالا شما باز آمدی☺️
    با هزاران عشوه و ناز آمدی

    شام را آماده کن تا این شکم
    اندکی راحت شود از رنج و غم »

    گفت: « پررو گشته ای عالیجناب!
    از محل پاشو بخر نان و کباب »

    گفتم: « عابربانک من دست شماست
    پس بده آن را که گیرم نان و ماست »

    گفت: « عابر بانک تو خالی شده!
    صرف این آرایش عالی شده!»

    گفتمش: « کل حقوق بنده را
    قسط وام هفته ی آینده را

    بهر آرایش به سالن داده ای؟
    واقعا ای زن که خیلی ساده ای »

    ناگهان با کفشِ خود زد بر سرم
    گشنگی و تشنگی شد برطرف

  2. کاربر مقابل پست L O S T عزیز را پسندیده است:

    Shimaa (06-14-2018)

  3. Top | #2

    عنوان کاربر
    کاربر عضو
    تاریخ عضویت
    Aug 2016
    شماره عضویت
    1606
    نوشته ها
    105
    پسندیده
    30
    مورد پسند : 50 بار در 43 پست
    Windows 7/Server 2008 R2 Chrome 67.0.3396.87


    می خوری شب ها اگر یک مشت تب بر،غم مخور

    در فراق پول اگر هی اشک میریزی چو شمع
    دانه دانه،چکه چکه یا که شر شر غم مخور

    گر دلت می لرزد از اخطار صاحبخانه ات
    یا که میبینیش همچو دایناسور غم مخور

    در میان برج اگر فرزند لوس و سر تفت
    از تو میخواهد پلی استیشن فوری غم مخور

    نان شاطر هم اگر یک وقت شد قدری خمیر
    پس بگیر آن را از او با یک تشکر،غم مخور

    در عبور از کوچه ها گاهی اگر از داربست
    پرت شد بر کله ات یک پاره آجر غم مخور

    چاله کندند اگر در روبه روی خانه ات
    بگذرد باید دو قرنی تا شود پر غم مخور

    مانده ای بی پیرهن یا کفش و شلواری اگر
    فرض کن در ساحلی با این تصور غم مخور

    در هوای این چنین آلوده و پر دود اگر
    می رسد از ریه ات آوای خر خر غم مخور

    با وجود این همه درد و مرض های مدرن
    دائما اگر هستی دنبال دکتر غم مخور

  4. Top | #3

    عنوان کاربر
    کاربر عضو
    تاریخ عضویت
    Aug 2016
    شماره عضویت
    1606
    نوشته ها
    105
    پسندیده
    30
    مورد پسند : 50 بار در 43 پست
    Windows 7/Server 2008 R2 Chrome 67.0.3396.87

    کاشکی منهم




    کاشکی منهم به جای طبع شعر
    ذوق دیگر طبع دیگر داشتم

    ذوق چیزی مثل بازی در زمین
    توی تیمی مشت و سرور داشتم

    روزگارم توپ میشد واقعا
    حال و روزی خوب و خوشتر داشتم

    هی نبودم لنگ وام و لنگ پول
    ثروتی مافوق باور داشتم

    جای این آپارتمان فسقلی
    یک دوتا ویلای محشر داشتم

    گوشه اش هم باغ وحشی جمع و جور
    با دوتا میمون و عنتر داشتم

    خودرو ام اینگونه تاریخی نبود
    بنز یا یک چیز دلبر داشتم

    دائما چندین سفر در طول سال
    سوی صدها شهر و کشور داشتم

    باشگاهی،سالنی،یک شرکتی
    یا که چندین بنز خاور داشتم

    پیش فرزندانم اندر یک پدر
    جایگاهی نزد همسر داشتم

    در میان قوم و خویشانم عزیز
    ارج و قدری پیش مادر داشتم

    نزد خواهر ،سوژه ای در شان پز
    رفت و آمد با برادر داشتم

    شاعری خوب است اما کاش من
    جای آن یک ذوق دیگر داشتم

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کاربرانی که این تاپیک را مشاهده کرده اند: 0

هیچ عضوی در لیست وجود ندارد.

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

مرجع تخصصی ویبولتین ویکی وی بی در سال 1391 تاسیس شده است و افتخار میکند که تا کنون توانسته به نحو احسن جدید ترین آموزش ها و امکانات را برای وبمستران میهن عزیزمان ایران به ویژه کاربران ویبولتین به ارمغان بیاورد .

اطـلـاعـات انجمـن
09171111111 mahboob_hameh@yahoo.com طراحی توسط ویکـی وی بی
حـامـیان انجمـن