روزی اگر سهم کسی بودی دعا کن
من کور باشم
کور باشم
کور باشم...
روزی اگر سهم کسی بودی دعا کن
من کور باشم
کور باشم
کور باشم...
دوباره صبح...
هیچ چیزی تغییر نکرده
انگار تنها
دوست داشتنت بزرگ تر شده...
mohsen32 (04-20-2018)
کاش هیچوقت گذشته ایی با هم نداشتیم
آنوقت من می توانستم
به تو زنگ بزنم
و بی دلخوری حالت را بپرسم
چقدر پرسیدنِ حالِ ساده ات
بعید شده حالا...
حال شب هایم
بی تو تعریفی ندارد
بی تو من پی حال ِ خوبی هستم
که هر چه بیشتر دنبالش میگردم
گم تر می شود ...
وقتی کسی رو نداری
تنهاییت رو با کتاب و فیلم پر میکنی
ولی آخرش یه جاهایی دوست داری یکی باشه که درباره کتابی که خوندی
فیلمی که دیدی
ساعت ها باهاش حرف بزنی ...
تو که رفتی اب از آب تکان نخورد
نه طوفان به را افتاد و نه باران با نبودنت همدست شد...
نه گلها پژمرد...
و نه روزگار تیره و تار شد...
من اما کمی ...فقط کمی میان زندگی مُردم...
چگورا می گوید :
خودت باش , اگر کسی خوشش نیامد , نیامد
اینجا کارخانه مجسمه سازی نیست ...
دیگران چو بروند از نظر از دل بروند
تو چنان در دل من رفته که جان در بدنی...
اگر کسی را می شناسید که به شما تعهد دارد
دوست داشتنش را آویزه ی گوشتان کنید
این روزها معجزه ی ماندن
کمتر از عصای موسی نیست !
نمی شود که در کوچه های اردیبهشت تنها قدم زد
خودت را زود برسان...