نمایش نتایج: از 1 به 2 از 2

موضوع: مرا ببخش!

  1. Top | #1

    عنوان کاربر
    کاربر عضو
    تاریخ عضویت
    Feb 2018
    شماره عضویت
    6060
    نوشته ها
    4,444
    پسندیده
    47
    مورد پسند : 701 بار در 533 پست
    Windows NT 10.0 Firefox 59.0

    مرا ببخش!

    عزیزم!

    قلب من رو به تو پرواز می کند!

    مرا ببخش!

    از این جرم بزرگ که دوستی استو جنایت ها به مکافات آن رخ می دهد،چشم بپوشان.
    اگر به تو «عزیزم» خطاب کرده ام، تعجب نکن.
    خیلی ها هستند که قلبشان مثل آب یا آتش رفتار می کند.
    عارضات زمان، آن ها را نمی گذارد که از قلبشان اطاعت داشته باشندو هر اراده ی طبیعی را در خودشان خاموش می سازند.
    اما من غیر از آن ها و همه ی مردم هستم .

    هر چه تصادف و سرنوشت و طبیعت به من داده،به قلبم بخشیده ام.
    و حالا می خواهم قلب سمج و ناشناس خود را از انزوای خود به طرف تو پرتاب کنم
    و این خیال مدت ها است که ذهن مرا تسخیر کرده است.

    می خواهم رنگ سرخی شده، روی گونه های تو جا بگیرم.
    یا رنگ سیاهی شده، روی زلف تو بنشینم.
    من یک کوه نشین غیر اهلی، یک نویسنده ی گمنام هستمکه همه چیز من با دیگران مخالفو تمام اراده ی من با خیال دهقانی تو، که بره و مرغ نگاهداری می کنید، متناسب است.
    بزرگ تر از تصور تو و بهتر از احساس مردم هستم...
    به تو خواهم گفت چه طور...

    اما هیهات که بخت من، و بیگانگی من با دنیاامید نوازش تو را به من نمی دهد.
    آن جا در اعماق تاریکی وحشتناک خیال و گذشته استکه من سرنوشت نامساعد خود را تماشا می کنم...
    دوست کوه نشین و تنهای تو
    علی


  2. کاربر مقابل پست L O S T عزیز را پسندیده است:

    مارال (04-12-2018)

  3. Top | #2

    عنوان کاربر
    کاربر عضو
    تاریخ عضویت
    Feb 2018
    شماره عضویت
    6060
    نوشته ها
    4,444
    پسندیده
    47
    مورد پسند : 701 بار در 533 پست
    Windows NT 10.0 Firefox 59.0
    بیا! عزیزم ! تا ابد مرا مقهور بدار. برای این که انتقام زن را از جنسمرد کشیده باشی ، قلب مرا محبوس کن.
    اگر بتوانم این ستاره ی قشنگ را به چنگ بیاورم ! سلسله ی پر برف البرزرا به میل و سماجت خود از جا حرکت بدهم ! اگر بتوانم جریان باد را ازوسط ابرها ممانعت کنم . آن وقت می توانم به قلبم تسلط داشته ، اینسرنوشت را که طبیعت برایم تعیین کرده است تغیر بدهم
    ولی قدرت انسان ، به عکس خیالاتش محدود است
    من همیشه از مقابل گل ها مثل نسیم های مشوش عبور کرده ام .قدرت نداشته ام آن ها را بلرزانم .

    در دل شب ها مثل مهتاب بر آن هاتابیده ام . نخواسته ام وجاهت آسمانی آن ها پنهان بماند
    کدام یک از این گل ها میتوانند در دامن خودشان یک پرنده ی غریب را پناهبدهند . من آشیانه ام را ، قلبم را ، روی دستش می گذارم
    کی می تواند ابرهای تیره را بشکافد ، ظلمت ها را بر طرف کند وناجورترین قلب ها را نجات بدهد ؟
    "عالیه"، تو ! تو می توانی
    می دانی کدام ابرها ، کدام ظلمتها ؟ شب های درازی بوده اند که شاعربرای گل موهمی که هنوز آن را نمی شناخت خیال بافی می کرده است . ابرهاموانعی بوده اند که مطلوبش را از نظرش دور می کرده اند
    آن گل تو بودی . تو هستی . تو خواهی بود
    چه قدر محبوبیت و مناعت تو را دوست می دارم .
    گل محجوب قشنگ من


  4. کاربر مقابل پست L O S T عزیز را پسندیده است:

    مارال (04-12-2018)

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کاربرانی که این تاپیک را مشاهده کرده اند: 0

هیچ عضوی در لیست وجود ندارد.

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

مرجع تخصصی ویبولتین ویکی وی بی در سال 1391 تاسیس شده است و افتخار میکند که تا کنون توانسته به نحو احسن جدید ترین آموزش ها و امکانات را برای وبمستران میهن عزیزمان ایران به ویژه کاربران ویبولتین به ارمغان بیاورد .

اطـلـاعـات انجمـن
09171111111 mahboob_hameh@yahoo.com طراحی توسط ویکـی وی بی
حـامـیان انجمـن