کاش میشد برای همیشه...

به عاشقانه های آرامِ چشم های تو سفر کرد و برنگشت...


کاش میشد بوی پیراهنت را برای یک عمر زندگی کرد...
و به اندازه تمام سالهایی که عاشق هم شدیم...
چشم باز کرد...
ویک دلِ سیر تماشایت کرد...

کاش میشد کیف کنم که تو آرام و شمرده...
واژه های نامم را میان سکوت وتنهایی این اتاق...
با صدای دوست داشتنی ات ...
بارها تکرار کنی...
مثل یک آهنگ دلنشین...
و من رو به پنجره زیبای چشمانت بنشینم...
و سیر نشوم از شنیدنِ تو...
از شنیدنِ خودم از تو...

تو به این دیوانگی های کودکانه ام بخندی...
و من از شوقِ خنده های تو...
روی زمین بند نشوم..
کاش میشد ...