گیرم که مضطرب شده‌ای، غم گرفته‌ای
دست مرا چه خوب که محکم گرفته‌ای


به‌به چه گونه‌های ترِ دلبرانه‌ای
گلبرگ‌های قرمز شبنم گرفته‌ای

در های‌وهوی مجلس شادانه دیدمت
کز کرده‌ای و نوحهء نو دم گرفته‌ای

عید آمد و لباس سیاهت عوض نشد
نوروز هم عزای محرم گرفته‌ای

چرخی بزن زمین و زمان زیر و رو شود
شعری بخوان، دوباره که ماتم گرفته‌ای


از بس برای خاطر تو گل خریده‌ام
حساسیت به میخک و مریم گرفته‌ای


عشق تو هیچ‌وقت نرفته است از سرم
با اینکه سال‌هاست به هیچم گرفته‌ای


گاهی اگر که عشق ترا دست‌کم گرفت
تقصیر توست دست مرا کم گرفته‌ای


آرش_شفاعی