صفحه 6 از 6 نخستنخست ... 456
نمایش نتایج: از 51 به 58 از 58

موضوع: سرگرمی عشق

  1. Top | #51

    عنوان کاربر
    کاربر عضو
    تاریخ عضویت
    Jun 2018
    شماره عضویت
    6650
    نوشته ها
    64
    پسندیده
    0
    مورد پسند : 20 بار در 20 پست
    Linux Chrome 66.0.3359.126
    همه جوره تحت نظرم داشتن ، و منو به کثافت کاری های خودشون مجبور می کردند. ن می شد خودمو بکشم ن فرار کنم، تا اینکه تصمیم گرفتم بهشون ثابت کنم ک میتونم و از این کثافت کاری خوشم میاد، مجبور بودم اینجوری رفتار کنم تا بهم اعتماد کنند و بالأخره اعتماد رو جلب کردمو در اولین فرصت فرار کردم ، ازت خواهش میکنم بهم جا بده ، نزار کسی دستش بهم برسه، فرید اه و نفرینت منو خوب گرفت ، تو رو ب خدا کمکم کن

  2. Top | #52

    عنوان کاربر
    کاربر عضو
    تاریخ عضویت
    Jun 2018
    شماره عضویت
    6650
    نوشته ها
    64
    پسندیده
    0
    مورد پسند : 20 بار در 20 پست
    Linux Chrome 66.0.3359.126
    فرید : درسته از دستش ناراحت بودم، درسته دیگه دلم نمی تونست قبولش کنه، ولی از یه طرف هم نمی تونستم کمکش نکنم، چرا که هنوز ( این دل من عاشق و دیوانه لیلا بود ) .

  3. Top | #53

    عنوان کاربر
    کاربر عضو
    تاریخ عضویت
    Jun 2018
    شماره عضویت
    6650
    نوشته ها
    64
    پسندیده
    0
    مورد پسند : 20 بار در 20 پست
    Linux Chrome 66.0.3359.126
    کمکش کردم ، تو شهر پدریم پیرزنی رو میشناختم که تنها بود ، با خانواده در موردش حرفی زدیمو پناهش دادیم و فقط میدونم مادرمه ک الان ازش خبر داره و تا ب الان ک چندین سال میگذره نه سراغی ازش گرفتم و نه اون خبری ازم گرفته .
    اونجا بود ک قید هر چی دختر رو زدم، نه اجازه دادم وابسته کسی شم و نه اجازه دادم کسی وابسته من شه ، اما متأسفانه سحر نمیدونم چی بگم که همش خواست خداست که این اتفاق سر راه منو تو بیفته وگرنه معلوم نبود چ بلایی سرت بیاد و خدای نکرده سرنوشتت مث لیلا شه.

  4. Top | #54

    عنوان کاربر
    کاربر عضو
    تاریخ عضویت
    Jun 2018
    شماره عضویت
    6650
    نوشته ها
    64
    پسندیده
    0
    مورد پسند : 20 بار در 20 پست
    Linux Chrome 66.0.3359.126
    رامبد : من حرفی ندارم جز اینکه انتقام تموم وجودمو گرفته بود ، (( هر کی بود همین کارو میکرد )) .
    من همین تک خواهرمو داشتم.
    فرید : ببین سحر خانوم : من نه قصدم خیانت و نه اذیت کردن ، حالا ک روزگار ما هم ب اینجا رسیده ، من یه حرفی در این باره با خانوادم میزنم ، اگه صلاح بدونن بیایم و محرم شیم ، درست نیست اینطوری اسم من رو شما بمونه ، شما فقط ی دختر کم سن و سال پاکی هستید نمیخوام ، انگشت نما باشید و جوری باشه که کسی اسمتونو نبره ، من اشتباه کردم ولی شاید تقدیر اینه ، منتی نمیذارم ، (( من عاشقت شدم )) .

  5. Top | #55

    عنوان کاربر
    کاربر عضو
    تاریخ عضویت
    Jun 2018
    شماره عضویت
    6650
    نوشته ها
    64
    پسندیده
    0
    مورد پسند : 20 بار در 20 پست
    Linux Chrome 66.0.3359.126
    سحر با خجالت سرش رو انداخت پایین ولی لبخندی بر چهره معصومش رو اورد .
    سحر : اقا فرید اون خواننده مورد علاقه مون سامان جلیلی یه آهنگی خونده به نام حیف خیییلییی قشنگ ، از اون روزی گفتی نمیتونی باهام بمونی همش گوش میکردمو زار میزدم ، بشینیم و همه این اهنگ زیبا رو گوش کنیم.

  6. Top | #56

    عنوان کاربر
    کاربر عضو
    تاریخ عضویت
    Jun 2018
    شماره عضویت
    6650
    نوشته ها
    64
    پسندیده
    0
    مورد پسند : 20 بار در 20 پست
    Linux Chrome 66.0.3359.126
    دوستان عزیز این داستان ادامه داره بابت تأخیر ادامه داستان عذر میخوام ، ممنون از حمایت هاتون .

  7. Top | #57

    عنوان کاربر
    کاربر عضو
    تاریخ عضویت
    Jun 2018
    شماره عضویت
    6650
    نوشته ها
    64
    پسندیده
    0
    مورد پسند : 20 بار در 20 پست
    Linux Chrome 66.0.3359.126
    اهنگ سامان جلیلی حیف
    حیفه روزایه رفته حیفه روزایه باتو
    گفته بودم نباشی غصه میگیره جاتو
    انتظاری ندارم از تو که داری میری
    فکرشو می کردم یه روز دل خوشیمو بگیری
    فکره دنیای بی تو فکره اونی که میره
    گفته بودی که هرگز من رو یادت نمیره
    خونده بودم من از چشات داری دل می کنی
    حالا که سوختم من به پات حرف رفتن میزنی
    گفت دلم پیش کس دیگس
    حقیقت اینه میگس
    همیشه می دیدم پیشه من نیست یادش
    نگفته بود میخوادش
    رفت همون شد ک خودش میخواست
    ولی خاطره هاش اینجاست
    تنهایی میگیره تموم دنیامو
    به کی سپرده جامو
    بعد دل کندن من این ک خواستی جدا شی
    فکرش عین ارابه با کی میتونی باشی
    تو قسم خورده بودی که منو درکم کنی
    چشمامو می بندم به روت بهتره ترکم کنی
    گفت دلم پیش کس دیگس
    حقیقت اینه که میگس
    همیشه می دیدم پیشه من نیست یادش
    نگفته بود میخوادش
    رفت همون شد ک خودش میخواست
    ولی خاطره هاش اینجاست
    تنهایی میگیره همه ی دنیامو
    به کی سپرده جامو
    ویرایش توسط معصومه : 10-23-2018 در ساعت 01:18 PM

  8. Top | #58

    عنوان کاربر
    کاربر عضو
    تاریخ عضویت
    Jun 2018
    شماره عضویت
    6650
    نوشته ها
    64
    پسندیده
    0
    مورد پسند : 20 بار در 20 پست
    Linux Chrome 70.0.3538.64
    بعد از گوش کردن اهنگ ، خسته بودیم ولی انگاری سبک شده بودیم ، ی حس آرامشی وجودمون رو گرفته بود.

    من راهی شهرمون شدم و درباره این قضیه با خانوادم مشورت کردم ، تحقیقات انجام شد و کار تقدیر دست سحر رو تو دست من گذاشت .
    حالا الان با وجود گذشت 5 سال زندگی منو سحر خداروشکر، بسیار عالی میگذره و با دختر شیطون نازمون زندگیمون شیرین تر شده .
    رؤیا هم ادامه تحصیل داده و وضعیت روحیش بهتره ، رامبد هم ازدواج کرده و زندگی پر ارامشی رو پشت سر میذاره .
    الان میفهمم کار خدا بی حکمت نیست ، مطمئنم خدا کسی رو همیشه سر راهمون قرار میده که لیاقتشو لیاقتمونو داشته باشه.
    به پایان رسید این داستان ما امیدوارم نهایت لذتشو برده باشین ، سپاس .... .

  9. کاربر مقابل پست معصومه عزیز را پسندیده است:

    mohsen32 (11-17-2018)

صفحه 6 از 6 نخستنخست ... 456

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کاربرانی که این تاپیک را مشاهده کرده اند: 0

هیچ عضوی در لیست وجود ندارد.

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

مرجع تخصصی ویبولتین ویکی وی بی در سال 1391 تاسیس شده است و افتخار میکند که تا کنون توانسته به نحو احسن جدید ترین آموزش ها و امکانات را برای وبمستران میهن عزیزمان ایران به ویژه کاربران ویبولتین به ارمغان بیاورد .

اطـلـاعـات انجمـن
09171111111 mahboob_hameh@yahoo.com طراحی توسط ویکـی وی بی
حـامـیان انجمـن