نمایش نتایج: از 1 به 5 از 5

موضوع: قفلی رو قفلا

  1. Top | #1

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Nov 2016
    شماره عضویت
    2058
    نوشته ها
    5,685
    پسندیده
    18
    مورد پسند : 133 بار در 119 پست
    Windows 7/Server 2008 R2 Chrome 67.0.3396.99

    قفلی رو قفلا

    دل من یه روز به دریا زد و رفت

    پشت پا به رسم دنیا زد و رفت

    پاشنه ی کفش فرار و ور کشید

    آستین همت و بالا زد و رفت

    یه دفه بچه شد و تنگ غروب

    سنگ توی شیشه ی فردا زد و رفت

    حیوونی تازگی آدم شده بود

    به سرش هوای حوا زد و رفت

    زنده ها خیلی براش کهنه بودن

    خودش و تو مرده ها جا زد و رفت

    هوای تازه دلش می خواست ولی

    آخرش توی غبارا زد و رفت

    دنبال کلید خوشبختی می گشت

    خودشم قفلی رو قفلا زد و رفت

  2. Top | #2

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Nov 2016
    شماره عضویت
    2058
    نوشته ها
    5,685
    پسندیده
    18
    مورد پسند : 133 بار در 119 پست
    Windows 7/Server 2008 R2 Chrome 67.0.3396.99
    پر میکشم از پنجره ی خواب تو تا تو

    هر شب من و دیدار،در این پنجره با تو

    از خستگی روز همین خواب پر از راز

    کافیست مرا،ای همه خواسته ها تو

    دیشب من و تو بسته ی این خاک نبودیم

    من یکسره آتش،همه ذرات هوا تو

    پژواک خودم بودم و خود را نشنیدم

    ای هرچه صدا،هرچه صدا،هرچه صدا-تو

    آزادگی و شیفتگی مرز ندارد

    حتی شده ای از خودت آزاد و رها تو

    یا مرگ و یا شعبده بازان سیاست؟

    دیگر نه و هرگز نه،که یا مرگ که یا تو

    وقتی همه جا از غزل من سخنی هست

    یعنی همه جا-تو،همه جا-تو،همه جا-تو

    پاسخ بده ازاین همه مخلوق چرا من؟

    تا شرح دهم،از همه ی خلق چرا تو؟

  3. Top | #3

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Nov 2016
    شماره عضویت
    2058
    نوشته ها
    5,685
    پسندیده
    18
    مورد پسند : 133 بار در 119 پست
    Windows 7/Server 2008 R2 Chrome 67.0.3396.99
    نتوان گفت که این قافله وا می ماند

    خسته و خفته از این خیل جدا می ماند

    این رَهی نیست که از خاطره اش یاد کنی

    این سفر همره تاریخ به جا می ماند

    دانه و دام در این راه فراوان امّا

    مرغِ دل سیر زِ هر دام رها می ماند

    می رسیم آخر و افسانه یِ واماندنِ ما

    همچو داغی به دلِ حادثه ها می ماند

    بی صداتر زِ سکوتیم ولی گاهِ خروش

    نعره ی ماست که در گوشِ شما می ماند

    بروید ای دلِتان نیمه که در شیوه ی ما

    مرد با هر چه ستم هرچه بلا می ماند

  4. Top | #4

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Nov 2016
    شماره عضویت
    2058
    نوشته ها
    5,685
    پسندیده
    18
    مورد پسند : 133 بار در 119 پست
    Windows 7/Server 2008 R2 Chrome 67.0.3396.99
    مقابل خودمم بس که منحنی شده ام

    من شنیدنی امروز دیدنی شده ام

    منی که با همه تردید باورم شده بود
    خلاف شاعری ام آدم آهنی شده اممنی که با من خود نیز ناتنی است هنوز

    منی که با من گم کرده ام تنی شده ام

    منی که پلک گشودم به نوراز ظلمات

    برای چشم خودم طرح دشمنی شده ام

    چه ناگهان و چه بی گاه تلختان نکنم

    گمان کنید گرفتار کودنی شده ام

    وهیچ چیز به جز حیرتم به حافظه نیست

    قبول می کنم آری نگفتنی شده ام

    عبور کرده ام ازعمق روزنی که نبود

    و باز متهم نشر روشنی شده ام

    اگر چه منحنی خواستگاه خویشتنم

    تو فکر کن که مجاب فروتنی شده ام

    چه فرق ؟ شعرخروشی است درنهاد سکوت

    که (منزوی) به من آموخت (بهمنی) شده ام

  5. Top | #5

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Nov 2016
    شماره عضویت
    2058
    نوشته ها
    5,685
    پسندیده
    18
    مورد پسند : 133 بار در 119 پست
    Windows 7/Server 2008 R2 Chrome 67.0.3396.99
    اگر چه نزد شما تشنه ی سخن بودم

    کسی حرف دلش را نگفت من بودم

    دلم برای خودم تنگ می شود آری:

    همیشه بی خبر از حال خویشتن بودم

    نشد جواب بگیرم سلام هایم را

    هر آنچه شیفته تر از پی شدن بودم

    چگونه شرح دهم عمق خستگی ها را

    اشاره ای کنم, انگار کوه کن بودم

    من آن زلال پرستم در آب گند زمان

    که فکر صافی آبی چنین لجن بودم

    غریب بودم, گشتم غریب تر امّا:

    دلم خوش است که در غربتِ وطن بودم

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کاربرانی که این تاپیک را مشاهده کرده اند: 0

هیچ عضوی در لیست وجود ندارد.

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

مرجع تخصصی ویبولتین ویکی وی بی در سال 1391 تاسیس شده است و افتخار میکند که تا کنون توانسته به نحو احسن جدید ترین آموزش ها و امکانات را برای وبمستران میهن عزیزمان ایران به ویژه کاربران ویبولتین به ارمغان بیاورد .

اطـلـاعـات انجمـن
09171111111 mahboob_hameh@yahoo.com طراحی توسط ویکـی وی بی
حـامـیان انجمـن