می روم شاید كمی حال شما بهتر شود
می گذارم با خیالت روزگارم سر شود
از چه می ترسی ؟ برو دیوانگی های مرا
آن چنان فریاد كن، تا گوش عالم كر شود
می روم، دیگر نمی خواهم برای هیچ كس
حالت غمگین چشمانم ملال آور شود
باید این بازنده هربار- جان عاشقم-
تا به كی بازیچه این دست بازیگر شود؟
ماندنم بیهوده است، امكان ندارد هیچ وقت
این من دیرین من، یك آدم دیگر شود
شیرین خسروی