mohsen32 (10-16-2018)
تو ماهی و من ماهی این برکه کاشی
تو ماهی و من ماهی این برکه کاشی
اندوه بزرگی ست زمانی که نباشی
اندوه بزرگی ست زمانی که نباشی
آه از نفس پاک تو و صبح نشابور
از چشم تو و حجره ی فیروزه تراشی
پلکی بزن ای مخزن اسرار که هر بار
فیروزه و الماس به آفاق بپاشی
هرگز به تو دستم نرسد ماه بلندم
اندوه بزرگی ست چه باشی، چه نباشی
ای باد سبک سار ای باد سبک سار
مرا بگذر و بگذار مرا بگذر و بگذار
هشدار که آرامش ما را نخراشی
لحظه ای در گذر از خاطره ها
ناخود آگاه دلم یاد تو کرد
خنده آمد به لبم شاد شدم
گویی از قید غم آزاد شدم
هر کجا هستی دوست، دست حق همراهت
همین که قاصدکی را
فوت کنی
تا عطر نفس هایت
را با خود بیاورد
برای دلم کافیست . . .