چرا حَجَرُ الْأسْوَدْ، سیاه شد؟
حجرالاسود، صیقلی و به شکل بیضی نامنظم است. رنگ آن سیاه مایل به سرخ است و لکههای سرخرنگ و رگههای زردرنگی بر روی آن دیده میشود.
گفته شده که تیرگی و سیاهی شدید آن بهسبب آتشسوزی کعبه بوده است که یک بار در دوره جاهلیت و بار دیگر در زمان حکومت یزید بن معاویه روی داد.
این سنگ که ابتدا یاقوت بسیار سفید و نورانى بود، بر اثر تماس کفّار و مشرکین با آن و معصیت گناهکاران، رنگ آن تغییر پیدا کرد و سیاه شد.
پیامبر اکرم صلّى اللّه علیه و آله به عایشه که در حال طواف بود فرمود: «اگر چنین بود که خداوند این سنگ را بر اثر پلیدى و نجاسات دوران جاهلیت متاثر سازد، اکنون هر دردى با آن شفا پیدا مى کرد و این سنگ به همان شکلى بود که در اوّل، خداوند آن را با آن شکل به زمین فرستاد و خداوند آن را به همان حالت اوّلى که داشت، ظاهر مى کرد. این سنگ، ابتدا یاقوتى سفید از یاقوتهاى بهشت بود، ولى خداوند زیبایى آن را بر اثر معصیت گناهکاران، تغییر داد...»؛ و در روایت دیگرى از امیرالمؤ منین على علیه السّلام نقل شده است که آن حضرت فرمود: «حجرالاسود در ابتدا سنگى بود که سفیدى آن مانند سفیدى مروارید و درخشش آن مانند یاقوت بود، سپس دستهاى کفّار آن را سیاه کرد...».
در طی تاریخ، این سنگ بارها مورد حمله افراد مختلفی قرار گرفته و خرد شده است. به همین دلیل ملاطی از چسب ساختهاند و آن تکهها را در آن قرار دادهاند. از این رو، توصیف دقیق و کامل حجرالأسود برای ما میسر نیست؛ زیرا به علت ملاطی که دور سنگ را گرفته است اکنون تنها هشت قطعه کوچک از سنگ دیده میشود که بزرگترین آنها به اندازه یک خرماست. روایت میشود که این قطعهها مجموعاً پانزده عدد بودهاند که هفت عدد آنها در میان ملاط قهوهای رنگ ـ. نگهدارندهای که هر استلامکننده حجرالأسود آن را مشاهده میکند ـ. پنهان شده است. بیترید قرنها تماس دستان بشر با این سنگ و ملاط دور آن، موجب صیقلیتر شدن و تغییر رنگ آن شده است.
یکی از جهانگردان غربی که در قرن نوزده به مکه سفر کرده است، حجر الاسود را چنین توصیف کرده است:
این سنگ یک بیضی نامنظم است که حدود هفت اینچ (۱۸ سانتیمتر) قطر دارد و سطحی ناهموار دارد. این سنگ از حدود یک دوجین سنگهای کوچکتر با اندازهها و شکلهای مختلف تشکیل شده است که به وسیلة مقداری ملاط بهخوبی به هم دیگر چسبانده و صیقلی شدهاند. چنین به نظر میرسد که این سنگ با ضربهای خشونتآمیز، به قطعات متعددی خرد شده و مجددا به هم چسبانده شده است.
ببینید: مراسم معطر سازی و مرمت سنگ حجرالسود
این مخلوط سنگ و ملاط نیز داخلی قابی بیضیشکل که از نقره ساختهشده است قرار دارد. نخستین کسی که برای حجر الاسود قاب نقره ساخت، عبدالله بن زبیر بود و از آن پس پیوسته خلیفگان و امیران و ثروتمندان نسبت به ساخت قاب از طلا و نقره اقدام کردهاند. آخرین کسی که پیش از دوران سعودی قابی از نقره خالص برای حجرالأسود تقدیم کرد سلطان محمد رشاد خان بود که در سال ۱۳۳۱ه بدین کار همت گماشت. در سال ۱۳۶۶ه ملک عبدالعزیز قسمتی از این قاب را نوسازی کرد و در سال ۱۳۷۵ه ملک سعود قاب محمد رشاد را با قاب جدید دیگری از نقره خالص جایگزین ساخت.
حَجَرُ الْأسْوَدْ در روایات دینی
در قرآن کریم ذکری از حجرالاسود به میان نیامده، ولی بنابر حدیثی از امام صادق (ع) حجرالاسود یکی از آیات بینات بیتاللّهالحرام است که ذکرشان در آیه ۹۷ سوره آل عمران آمده است.
در احادیث، خاصه احادیث شیعه، نکات درخور توجهی راجع به حجرالاسود (معمولاً با تعبیر «الحَجَر») آمده است. از جمله اینکه حجرالاسود در اصل، یکی از فرشتگان بوده که پیش از همه فرشتگان به میثاق الهی متعهد شده و اقرار کرده است؛ خداوند نیز او را امین بر همه آفریدگان قرار داده و میثاق همه بندگان را به ودیعت به او سپرده است، سپس همه خلایق را فراخوانده تا همه ساله نزد این فرشته امانتدار میثاق، تجدید عهد کنند. ازاینرو، آن فرشته را در بهشت، ملازم آدم قرارداد تا یادآور عهد و میثاق به او باشد. اما چون آدم عصیان کرد و از بهشت رانده شد و به زمین هبوط کرد و سپس توبه نمود، خداوند همین فرشته را به صورت دُرّ سفیدی نزد وی فرستاد و عهد و میثاقِ از یاد رفته را به یادش آورد. همین دُرّ سفید را آدم با خود داشت تا آن را به مکه رساند و در هنگام بنای کعبه آن را در همانجا قرار داد که میثاق گرفته شده بود (تَراءی لَهُمْ)؛ در روز رستاخیز هم حجرالاسود گواه کسانی خواهد بود که در کنار آن تجدید میثاق کردهاند.