و سرزمین
هیچ معشوقه ای
بی اواز پرستو
نمی ماند
اگر فرمانده ها
احساس گلبرگ ها را
می فهمیدند
و در دستان
هر سرباز
لاله ای
بجای اسلحه
سبز می شکفت
شاعر:لیلا مقدس
و سرزمین
هیچ معشوقه ای
بی اواز پرستو
نمی ماند
اگر فرمانده ها
احساس گلبرگ ها را
می فهمیدند
و در دستان
هر سرباز
لاله ای
بجای اسلحه
سبز می شکفت
شاعر:لیلا مقدس
پائیز رفت و زردی پیراهنت هنوز
زیباست روی دامنه ی گردنت هنوز
در من بپیچ پیچک اندیشه ام نباش
تا حس کنم تماس غزل با تنت هنوز
این صخره ها همایش پرواز قله هاست
من مانده ام به دامن آویشنت هنوز
احساس را به سمت نگاه تو می برم
طی می کنم مسیر پسندیدنت هنوز
احساس کن هوای غزل را به شعر من
پر می زنم به باغچه ی دامنت هنوز
می چینمت شبیه گل از شاخسار عشق
شرط ” پرستش ” است چو گل چیدنت هنوز
شاعر:پرستش مددی
حوصله می خواست
که بدون خیال تو دقیقه ها را حل کنم توی لیوان قهوه و سربکشم !
حوصله می خواست
که با خیال تو دقیقه ها را حل کنم توی لیوان قهوه و سر بکشم !
نفس حوصله میخواست بی تو !
کوک بزنم چه را به چه ؟
حوصله می خواست مردن
نمردن
حوصله می خواست …
.
نام مرا
از شاخه ی درخت آویزان کن
و به این همه ابرِ بی حوصله
بگو
ببارند
بگو
نبارند !
حوصله می خواست
بودن !
رفتن
حوصله می خواست …
.
به چشم هایم خیره شو
شده
یک تکه از مرا ببر
اندازه ی یک مشت کوچک
قلبم را
ببر
به جایی که خودم نباشم !
شاعر : معصومه صابر
زیبا! هوای حوصله ابری است
چشمی از عشق ببخشایم
تا رود آفتاب بشوید، دلتنگی مرازیبا! هنوز عشق
در حول و حوش
چشم تو میچرخد
از من مگیر چشم
دست مرا بگیر و
کوچههای محبت را با من بگرد
یادم بده چگونه بخوانم
تا عشق در تمامی دلها معنا شود
یادم بده چگونه نگاهت کنم که تردی بالایت
در تندباد عشق نلرزدزیبا! آنگونه عاشقم
که حرمت مجنون را
احساس میکنمآنگونه عاشقم
که نیستان را
یکجا هوای زمزمه دارمآنگونه عاشقم
که هر نفسم شعر استزیبا
چشم تو شعر
چشم تو شاعر است
من دزد شعرهای چشم تو هستمزیبا
کنار حوصلهام بنشین
بنشین مرا به شط غزل بنشان
بنشان مرا به منظره عشق
بنشان مرا به منظره باران
بنشان مرا به منظره رویش
من سبز میشومزیبا! ستارههای کلامت را
در لحظههای ساکت عاشق بر من ببار
بر من ببار تا که برویم بهاروار
چشم از تو بود
و عشق بچرخانم بر حول این مدارزیبا! زیبا…
تمام حرف دلم این است
من عشق را
به نام تو آغاز کرده ام
در هر کجای عشق که هستی
آغاز کن مرامحمدرضا عبدالملکیان
تو مگه باده فروشی که همگان مست تو اند
تو مگه ساغر عشقی که همه معشوق تو اندمنشین با همگان ای گل زیبای دلم
که به ظاهر همه مشتاق و خریدار تو اند
چشامو وقتی تو بهشون نگاه میکنی دوست دارم
اسممو وقتی دوست دارم که تو صداش میکنی
قلبمو وقتی دوست دارم که تو دوسش داشته باشی
زندگیم رو وقتی دوست دارم که تو توش هستی******کنار تو چه آرومم، چه آرومی کنار من
تو چشمای تو آرومه چشای بی قرار منتو میفهمی که خوشحالم، تو میفهمی دلم تنگه
تو میدونی که خواب من، کدوم شب هاست که بی رنگهتو مثل آسمون ساده، مث پرواز آزادی
مث دلبستگی امنی، مث لبخند آبادی
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)