آرزویم بود و با خلقی بیانش کرده‌ام
وای بر من! آرزوی دیگرانش کرده‌ام


نیمه جانم کرد، اما تیر آخر را نزد
شکر می گویم که قدری مهربانش کرده‌ام


دوستان این روزها از هم گریزانند و من
دشمنی دارم که در دل میهمانش کرده‌ام


سالیانی رفت و از دردم کسی آگاه نیست
بس که با لبخند مصنوعی نهانش کرده‌ام


امتحان عاشقان دوری ست، اما قلب من
طاقت دوری ندارد، امتحانش کرده‌ام...


سجاد_سامانی