زلیخا همتی، در عرصهی عالم نمی بینم
وگرنه جنس یوسف کاروان در کاروان دارم
صائب_تبریزی
زلیخا همتی، در عرصهی عالم نمی بینم
وگرنه جنس یوسف کاروان در کاروان دارم
صائب_تبریزی
تو تقصیری نداری، من زیادی عاشقت هستم
همین باعث شده با هر نگاهی زود می لنگم
امید_صباغ_نو
گرچه ما خود را نصیحت می کنیم
عشق اما بی خیال پند ماست
سهیل_محمودی
یک نفر گفت: خدا، کاش که عاشق بشوم
شد و در پیچ و خم عشق،خدا را گم کرد
گاه می پرسند از من عاشقش هستی هنوز؟
بی تفاوت بودنم را گریه می ریزد بهم
فرامرز_عرب_عامری
این خاصیت عشق است، باید بلدت باشم
سخت است ولی باید در جذر و مدت باشم
مجنون که شدی حرف مرا میفهمی،
لیلای تمام قصه ها نامردند!
چه ذوقی می کند انگشترم هر بار می بیند
عقیقی که بر آن نام تو را کندم بغل کرده
حامد_عسکری
خزان هم با سرود برگ ریزان عالمی دارد
چه جای من که از سردی و خاموشی ز مستانم
شهریار
نوید آشنایی میدهد چشم سخنگویت
گرفته انس گویا نرمیی با تندی خویت
وحشی_بافقی