تو آسمان آبی آرام و روشنیمن چون کبوتری که پرم در هوای تو

یک شب ستاره‌های تو را دانه چین کنمبا اشک شرم خویش بریزم به پای تو

بگذار تا ببوسمت ای نوشخند صبحبگذار تا بنوشمت ای چشمه شراب

بیمار خنده‌های توام، بیشتر بخندخورشید آرزوی منی، گرم تر بتاب