با تو خورشید ترین ماه جهانم ! نفسم.
با تو خورشید ترین ماه جهانم ! نفسم.
با تو خورشید ترین ماه جهانم ! نفسم.
تو آرام جان منی ؛ در نهانخانه جانم گل بی خار منی ...
با تو خورشید ترین ماه جهانم ! نفسم.
کار دلم به جان رسد کارد به استخوان رسد
ناله کنم بگویدم دم مزن و بیان مکن ...
با تو خورشید ترین ماه جهانم ! نفسم.
با تو خورشید ترین ماه جهانم ! نفسم.
آب حیات عشق را در رگ ما روانه کن...
گل اگر خار نداشت، دل اگر بی غم بود،
اگر از بهر کبوتر قفسی تنگ نبود،
زندگی، عشق، اسارت، قهر و آشتی، همه بی معنا بود . . .
با تو خورشید ترین ماه جهانم ! نفسم.
گر نداری دانش ترکیب رنگ
بین گلها زشت یا زیبا مکن
خوب دیدن شرط انسان بودن است
عیب را در این و آن پیدا مکن!
با تو خورشید ترین ماه جهانم ! نفسم.
با تو خورشید ترین ماه جهانم ! نفسم.