با تو خورشید ترین ماه جهانم ! نفسم.
«دوستت دارم» را
من دلاویزترین شعر جهان یافته ام
این گل سرخ من است.دامنی پر کن از این گل که دهی هدیه به خلق
که بری خانه دشمن
که فشانی بر دوست،
راز خوشیختی هرکس به پراکندن اوست!در دل مردم عالم به خدا
نور خواهد پاشید
روح خواهد بخشید.تو هم ای خوب من ! این نکته به تکرار بگو
این دلاویزترین شعر جهان را همه وقت
نه به یکبار و به ده بار، که صد بار بگو
«دوستم داری» را از من بسیار بپرس
دوستت دارم را با من بسیار بگو
با تو خورشید ترین ماه جهانم ! نفسم.
بنشین
مــــرو
که در دلِ شب، در پناه ماه
خوش تر ز حرفِ
عشــق و
سکــوت و
نـگاه نیست...
من به تنگ آمده ام از همه چیز
بگذارید هواری بزنم …
با تو خورشید ترین ماه جهانم ! نفسم.
آخر ای دوست نخواهی پرسید
که دل از دوری رویت چه کشیدسوخت در آتش و خاکستر شد
وعده های تو به دادش نرسیدداغ ماتم شد و بر سینه نشست
اشک حسرت شد و بر خاک چکیدآن همه عهد فراموشت شد
چشم من روشن روی تو سپیدجان به لب آمده در ظلمت غم
کی به دادم رسی ای صبح امیدآخر این عشق مرا خواهد کشت
عاقبت داغ مرا خواهی دید...
با تو خورشید ترین ماه جهانم ! نفسم.
دل من دیر زمانیست که میپندارد؛
دوستی نیز گلی است
مثل نیلوفر و یاس،
ساقه تُرد ظریفی دارد…
بیگمان سنگ دل است
آن که روا میدارد
جان این ساقه نازک را
دانسته بیازارد…
با تو خورشید ترین ماه جهانم ! نفسم.
بگذار سر به سینه ی من تا که بشنوی
آهنگ اشتیاق دلی درد مند راشاید که بیش از این نپسندی به کار عشق
آزار این رمیده ی سر در کمند رابگذار سر به سینه ی من تا بگویمت
اندوه چیست، عشق کدامست، غم کجاستبگذار تا بگویمت این مرغ خسته جان
عمریست در هوای تو از آشیان جداستدلتنگم، آنچنان که اگر بینمت به کام
خواهم که جاودانه بنالم به دامنتشاید که جاودانه بمانی کنار من
ای نازنین که هیچ وفا نیست با منتتو آسمان آبی آرامو روشنی
من چون کبوتری که پرم در هوای تویک شب ستاره های تو را دانه چین کنم
با اشک شرم خویش بریزم به پای توبگذار تا ببوسمت ای نوشخند صبح
بگذار تا بنوشمت ای چشمه ی شراببیمار خنده های توام ، بیشتر بخند
خورشید آرزوی منی ، گرم تر بتاب...
با تو خورشید ترین ماه جهانم ! نفسم.
زندگی
گرمی دلهای به هم پیوستهست
تا در آن دوست نباشد،
همه درها بستهست…
با تو خورشید ترین ماه جهانم ! نفسم.
تو را من، زهر شیرین خوانم ای عشق!...چون آتش و خون، سرخ بر آمد خورشید
شرمنده شد از خون جوانان رشیدچون لاله، فرو شکست و پژمرد، که دید
از هر قطره، هزار خورشید دمید!...
ویرایش توسط !!yalda!! : 01-09-2019 در ساعت 09:24 PM
با تو خورشید ترین ماه جهانم ! نفسم.
معنای زنده بودن من، با تو بودن است.
نزدیک، دور
سیر، گرسنه
رها، اسیر
دلتنگ، شاد
آن لحظه ای که بی تو سر آید مرا مباد...!
با تو خورشید ترین ماه جهانم ! نفسم.
تویی تویی به خدا
عشق و آرزوی منی
به سینه تا نفسی هست بیقرار توام!تویی تویی به خدا
جان و عمر و هستی من
بیا که جان به لب اینجا در انتظار توام...
با تو خورشید ترین ماه جهانم ! نفسم.