با تو خورشید ترین ماه جهانم ! نفسم.
با تو خورشید ترین ماه جهانم ! نفسم.
از من تا خدا راهی نیست...
فاصله ایست به درازای من تا من!!!
و در این هیاهوی غریب من این " من " را نمیابم
با تو خورشید ترین ماه جهانم ! نفسم.
دست نمی دهد مرا
بی تو نَفَس زدن دَمی...
اگر جای دانه هایت را که روزی کاشته ای فراموش کردی،
باران روزی به تو خواهد گفت کجا کاشته ای …
"پس نیکی را بکار،
بالای هر زمینی…
و زیر هر آسمانی….
برای هر کسی... "
.تو نمیدانی کی و کجا آن را خواهی یافت!!
که کار نیک هر جا که کاشته شود به بار می نشیند …
اثر زیبا باقی می ماند.
با تو خورشید ترین ماه جهانم ! نفسم.
بچـه که بودیم،
وقتی چشم میذاشتیم،
حتی اگه تا صد هم می شمردیم،
دوست هامون رو پیدا می کردیم...
پشت دیواری!
توی کمدی!
زیر میزی یا پشت درختها!!
همین جا بود،
همین نزدیکی ها!
گاهی حتی صدای نفسهاشونو می شنیدیم...
اصلا قایم می شدند که پیدا بشن...
که پیدا بشن و ما از خوشحالی جیغ بکشیم!!
امروز چی؟!
همه چیز یه جور دیگه ست!
حتی بازیها!
یک لحظه چشم میذاریم،
یک عمر خیره می مونیم به جاهای خالی...
یهو گم می شه...
یه آدم!
گاهی حتی یک احسـاس!!
و بعضی وقتها یک معـرفت!!