من به اندازه چشمان تو غمگین ماندم
و به اندازه هر برق نگاهت نگران
تو به اندازه تنهایی من شاد بمان
من به اندازه چشمان تو غمگین ماندم
و به اندازه هر برق نگاهت نگران
تو به اندازه تنهایی من شاد بمان
!!yalda!! (04-27-2019)
زندگی چون قفس است
قفسی تنگ پر از تنهایی
و چه خوب است دم غفلت آن زندانبان
و سپس بال و پر عشق گشودن
بعد از آن هم پرواز
ویرایش توسط -Barun- : 04-25-2019 در ساعت 11:04 AM
!!yalda!! (04-27-2019)
و باز خاطره های تنهاییام
دیگر خاطرهها
به تکرار روزهایم عادت کردهاند
دیگر تمامی لحظات زندگیم را میشناسند
باز تنها شدهام
خاطراتت تمام میشوند
سکوت تلخی روزهای خستهام را فرا میگیرند
باز تنها میشوم
اما نه شاید تنهاتر از همیشه...
!!yalda!! (04-27-2019)
وقتی من تنهایم
همه غصهها
همچو کابوسی وهم انگیز
میگیرند مرا در بر خویش
وقتی من تنهایم
همهی شادیها
ناگهان رخت برمیبندند از بر من
موقع تنهایی
خنده هم پر میکشد
از لبهایم
اشک هم، چون رودی
همه شب، جاریست از چشمانم
کاش تنهایی من هم به سرآید باز...
ویرایش توسط -Barun- : 04-25-2019 در ساعت 11:04 AM
!!yalda!! (04-27-2019)
تمام جادههای جهان را
به جستجوی نگاه تو آمدهام پیادهاین تو و این پینههای پای منحالا بگو در این تراکم تنهاییمهمان بی چراغ نمیخواهی؟
!!yalda!! (04-27-2019)
چه کسی گفته که من تنهایم؟
من، سکوت، خاطرات، بغض و اشک
همیشه با همیم...
بگذار تنهایی از حسودی بمیرد!
!!yalda!! (04-27-2019)
هواهای دونفره را
تنهایی قدم زدیم
با یاد کسانی که هوای ما را نداشتند...
در غریبانهترین لحظهی تنهایی خود
چشمهایم را
که در آن دریایی از محبت موج میزند
به تو خواهم بخشید
تا هیچگاه به پاکی احساسم
شک نکنی...
!!yalda!! (04-27-2019)
هیچ کس ویرانیام را حس نکرد
وسعت تنهاییام را حس نکرد
در میان خندههای تلخ منگریه پنهانیام را حس نکرد
!!yalda!! (04-27-2019)